@soltannasir

    { پاسخ به چند پرسش خوانندگان }

از فقیر در باب ساخت معبد سلیمان (ع)  سوال شد و اینکه چرا برای یهود ساخت این معبد مهم است ?

مهم ترین دلیل ساخت معبد برای جهودان ریشه در احکام دیانت یهود دارد . 
یهودیان نیز به مانند ما مسلمانان حج دارند و احکام و اعمالی ، نظیر قربانی سوختنی حیوانی و . دارند که به جا آوردن بعضی از این اعمال در گرو داشتن معبد است .
بنابراین برای یهودیان مذهبی ساخته شدن معبد ، برای کامل شدن اعمال دینیشان لازم است .

اما قبالیست های جحود نیز برای رت معنوی خویش به وجود معبد نیاز دارند .
پیشتر در دروس حج و تشابه انوار گفته شد. که چگونه گردش به دور خانه کعبه باعث افزایش نور اعمال می شود . و رشته های نوری آن در سرتاسر عالم اسلام پخش می شود .
و این عمل چگونه به افزایش نورانیت و معنویت نمازهای ما کمک می نماید .
به برکت وجود خانه کعبه و مراسم حج و نماز های یومیه به سوی خانه کعبه ، سالکین عالم اسلام منازل سلوکی را با سرعتی مناسب پشت سر می گذارند .

امروز که جحودان عالم هیکل سلیمان را در

@soltannasir

     { درد و دل سلطان نصیری 24}


ادامه .

@soltannasir

     { درد و دل سلطان نصیری 23}


ادامه .

@soltannasir

       { درد و دل سلطان نصیری 22 }


خدا را شکر؛ با اتمام نسبی اغتشاشات اخیر ، احتمالاً بزودی شاهد رفع فیلترینگ تلگرام خواهیم بود .و کانال ها فعالیت های عادی خویش را بزودی از سر خواهند گرفت .
فقیر تصمیم داشتم که در باب اعتراضات و سپس اغتشاشات خیابانی مطالبی بنویسم . اما از آنجایی که این اغتشاشات را چندان مهم ندیدم . لزومی هم برای ورود به این مسئله کم اهمیت ندیدم .  ( البته باید بگویم که در این مدت سر فقیر نیز بسیار شلوغ بود و چندان قادر به نوشتن نیز نبودم )

ان شااللّه در آینده درد و دلی در باب وضعیت معیشت مردم و پیروی از قوانین اسلام در نزدیک به چهل سال عمر انقلاب خواهیم نمود. و اینکه چه شد ما به نقطه ای که اکنون در آن قرار داریم رسیدیم ?!
به راستی اقتصاد ما چقدر اسلامی است و چه نسبتی با اسلام دارد ?
کشاورزی ما چطور ?
طب و بهداشت ما چطور ?
علوم انسانی ما چطور ?
اخلاقیات مردم در جامعه و مسئولین اعم از مسئولین دولتی و مسئولین سایر نهادها ، تا چه میزان به اخلاق رسول الله (ص) و امیرالمومنین(ع) شباهت دارد ?!
قوانین ما تا چه میزان اسلامی است و با فقه اسلامی منطبق است ?
و سوالات بسیار دیگر که هر شخص مسلمان و دغدغه مندی باید از خویش بپرسد ?!
و مسئله دیگری که باید بدان پرداخت نفوذ دشمن در کشور و نظام است .
آیا ما انقلاب نمودیم و دشمن در بین انقلابیان از همان دوران پیش از انقلاب نفوذ ننموده بود ?!
آیا نفوذ گسترده دشمنان و فراماسونری که  در دوران پهلوی فعالیتشان رسمی بود ، ناگهان با انقلاب اسلامی از بین رفت ?!
آیا با شروع دوران دفاع مقدس ، نیروهای تعلیم دیده و نفوذی دشمن در کشورمان هیچ کدام به جبهه ها نرفتند ?!
آیا دشمنان نیروهایی در جبهه نداشته اند که بتوانند از آنان در دوران پس از جنگ استفاده نمایند ?
و همه اینها را بگذارید در کنار نیروهایی که توانستند از درون نظام به سمت خویش جذب نمایند !
آیا دشمنان تنها در بین نیروهای لیبرال و اصلاح طلب داخلی ، افراد نفوذی دارند ?!
آیا درون نیروهای اصول گرایی و حتی نیروهای ارزشی و انقلابی نفوذ ندارند?!

براستی نفوذ دشمنان در سینمای کشور چگونه است ?!
در صدا و سیما چطور ?
در صنایع دارویی چگونه ?
در کشاورزی چطور ?
در صنایع غذایی چطور ?
در جامعه هنرمندان و موسیقی و نقاشی و چطور ?
در جامعه ورزشی ما چطور ?
در جامعه دشمن شناسان چطور ?
در حوزه های ما چطور ?
در جامعه مداحین ما چطور ?
در سلاسل صوفیه ما چطور ?
در جریان های عرفان های نوظهور چطور ?
در سپاه و ارتش چطور ?
در دستگاه های امنیتی چطور ?
در معماری شهرهایمان پس از انقلاب چطور ?
( اینکه در ساختمان مجلس شورای اسلامی نمادهای ماسونی بکار برده می شود!  و یا در حرم مطهر امام علی بن موسی الرضا (ع) کف شطرنجی بکار برده می شود و یا در متروی طهران از این نمادها استفاده می شود و یا ساختمان بانک قوامین و برج میلاد به شکلی که ملاحظه می نمایید ساخته می شود . به هیچ وجه اتفاقی نیست و کاملا تعمدانه است .  و این نمادها همان گونه که در دروس گفته شد تنها یک نماد صرف نیست ! بلکه دارای صورت مثالی است  و آگاهی جمعی پشت آن می باشد . و اینها به عنوان امضای دشمن در خاک ماست . )
نفوذ دشمن در دانشگاهایمان چگونه است  ?
و غیره

اینکه در کشور ایران انقلاب شد و نظامی حاکم شد که دشمن اول موجودیت اسرائیل یا ارض موعود جحودان (دجال= ماشیح داود ) است .
و نظام حاکم بر آن شیعی است . دشمنان منطقه ای و بین المللی فراوانی را برای آن بوجود می آورد .
و تقرییاً این نظام هیچ متحد واقعی در جهان ندارد . و روسیه و چین نیز متحد استراتژیک آن هستند نه متحد واقعیش
دشمنان مهمی که سازمان های جاسوسیشان به شدت در کشور فعال می باشند .
شامل اسرائیل غاصب و آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و عربستان (آل جهود ) و امارات و ترکیه عثمانی و اران (جمهوری جعلی آذربایجان) و . است .
به جرأت می توان گفت در هیچ کشوری به اندازه کشورمان تمرکز برای نفوذ و نابودی وجود ندارد .
و طبیعی است که این نفوذ می تواند در عملکرد نظام اختلالات فراوانی ایجاد نماید .

نکته : وقتی از نفوذ دشمن در تمامی ابعاد سخن گفته می شود . این بدان معنی نیست که دشمن کشور ما را اداره می نماید !
بلکه هدف این است که بدانیم نفوذ دشمن جدی است و اگر عوامل نفوذی که برای دستگاه های امنیتی شناخته شده هستند؛ دستگیر نشوند. این نفوذ موریانه گونه می تواند در سالهای آینده باعث ضربات اساسی به نظام شود !
بسیاری از سربازان گمنام امام زمان که از این شرایط خبر دارند . اذعان دارند که سرپا بودن مملکت و امنیت و ثبات کشور با توجه به تعدد دشمنان و عوامل نفوذی داخلیش به معجزه شباهت دارد!


ادامه دارد.

@soltannasir

@soltannasir

    { پیوند اسطوره با دین 63}

 { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 3}

ادامه.

@soltannasir

     { پیوند اسطوره با دین 62}

  { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 2}

ادامه.

 @soltannasir

   { پیوند اسطوره با دین 61}

   { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر ایرانی }

ادامه .

@soltannasir

 { پیوند اسطوره و دین 60}

  { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 3}

ادامه.

@soltannasir

   { پیوند اسطوره و دین 59}

{ شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری2}


ادامه.

@soltannasir

 { پیوند اسطوره و دین 58}

  { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 1}

از پیوند شمس و خورشید با ماجرای #دحوالارض سخن گفته شد.
نکته جالب ماجرا اینجاست که ما مسلمانان به دور نقطه ای در زمین طواف می نماییم که اولین نقطه ای از زمین است که سر از زیر آب بیرون آورده و خورشید عالمتاب بر آن تابیده است که از آن با عنوان پیوند خورشید و خاک و زحل یاد نمودیم. و گفتیم که حضرت شمس المشارق المغارب اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب(ع) هزاران هزار سال بعد در همان نقطه بدنیا آمدند و حضرتش هم شمس الله هستند و هم کوکبشان زحل و هم #ابوتراب می باشند. یعنی هر سه ویژگی پیوند معنوی با ماجرای دحوالارض را دارند.
از حضرت مولانا زین الدین نقل داریم . که می فرمودند : مسلمین چه قبول کنند و چه قبول ننمایند. روزی پنج بار به سمت محل تجلی حقیقت ولایت کلیه الهیه که از مجرای اسم علی بر عوالم حکمفرمایی می نماید. سجده می نمایند. زیرا که کامل ترین مظهر این ولایت کلیه الهیه حضرت امام علی بن ابی طالب در آن نقطه متولد شدند.

و اینجاست که عرفای شیعه شعری دارند با مضمون اینکه :

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 65}

 {رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی  با ایزد مهر 2}

نکته 1: اینکه جناب حمید نیر نوری می فرمایند ایزد مهر در هنگام تولد مورد پرستش شبانان قرار می گیرد ! سوال بر انگیز است ?!
فقیر چنین روایتی را در باب ایزد مهر ندیده ام و بالشخصه نمی دانم منبع گفته جناب حمید نیر نوری کجاست ?! هنگامی که ایزد #مهر زاده می شود. چوپانان کجا هستند ? وی از صخره یا تخم کیهانی زاده می شود و سپس #گاو_اولیه را قربانی می نماید و آفرینش انجام می شود. در این هنگام چوپانان کجا هستند که وی را پرستش نمایند.
با اینحال شاید در داستان های فولکلور اروپایی و یا تصاویر مهرابه ها چنین مطلبی آمده باشد. وگرنه در اصل داستان زایش میترا چنین مسئله ای وجود ندارد.
به داستان زایش میترا توجه نمایید :

@soltannasir

        { پیوند اسطوره با دین 64 }

   { رابطه عیسی (ع) در روایت انجیلی  با ایزد مهر 1}

گفته شد که عیسی بن مریم مسیح موعود روح اللّه چه در شب انقلاب زمستانی و یا زمانی نزدیک به آن متولد شده باشد ! و چه در زمانی دیگر با توجه به اینکه در روایات اسلامی ، تولد حضرتش در شب و یا روز دحوالارض بوده است . و دحوالارض با خورشید پیوند تنگاتنگ دارد . بنابراین عیسی(ع) از این جهت با خورشید مرتبط است !

شباهت های بسیاری بین اسطورهٔ ایزد مهر و داستان زندگی عیسی بن مریم (ع)  به

@soltannasir

       { پیوند اسطوره با دین 69}

       { کُستی و میان بستن 2}

ادامه .

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 68}

     {کُستی و میان بستن 1 }


در دروس پیشین گفته شد که مغان مهر پرست ایران باستان و زرتشتیان اعتقاد بر این داشته اند که جهان به دو بخش زبرین و زیرین تقسیم می شود. جهان زبرین جهان #اهورایی است. و جهان زیرین جهان اهریمنی می باشد.
آنان کمربندی به نام کُستی می بستند که مرز جهان زبرین و زیرین را جدا نماید.

نکته : در دو سلسله #فتیان (اهل فتوت) و #خاکسار_جلالی نیز سنتی به نام میان بستن وجود دارد.  اینان کمربندی را به رسم مغان ایران باستان می بندند و عمل خویش را «میان بستن» می نامند. یعنی جهان زبرین (اهورایی) را از جهان زیرین (اهریمنی) با این عمل جدا می نمایند.

نکته 1 از 1: باید در نظر داشت که هر دو سلسله فتیان و خاکسار جلالی از

@soltannasir 

 

            { بهشت آذربایجان }

 

یکی از مسائل مهم برای انجمن های مخفی، در مبحث عوالم معنوی روی زمین، پیدا کردن مکان باغ عدن است که داستان آن در سفر پیدایش تورات آمده است. 

گمانه زنی های گوناگونی دربارهٔ مکان باغ عدن وجود دارد . عده ای آن را در خلیج فارس و سرزمین به زیر آب رفته دیلمون می دانند. و عده ای آن را در آفریقا و عده ای دیگر آن را در قطب شمال می دانند. و عده ای دیگر نیز آن را در هند و گروهی دیگر نیز مکان آن را در جنوب کشور ترکیه و شمال سوریه ( مناطق کُرد نشین این دو کشور) می دانند. و دیگرانی نیز مکان آن را در سرزمین آذربایجان ایران می دانند.

 

نکته : نظریه وجود بهشت عدن در قطب شمال مطمئناً باطل است. اینکه قطب شمال ممکن است روزی محل سکنای انسان بوده باشد بسیار محتمل است.  حتی ممکن است قطب شمال همان قاره گمشده  و افسانه ای آتلانتیس باشد . اما بهشت عدن ارتباطی با آتلانتیس ندارد . و مربوط به دوران پس از آن است .

 

 

نکته 2: نظریه وجود بهشت عدن در خلیج فارس نیز طرفدارانی دارد . و توسط بعضی رسانه های غربی و مستندهایی که می سازند تبلیغ می شود. این نظریه تنها برای منحرف نمودن افکار عمومی مردمان جهان از مکان های احتمالی باغ عدن است .

 

نکته 3: نظریه وجود بهشت عدن در آفریقا بیشتر به پیشینه وجود انسان در این قاره کهن و ناشناخته بر می گردد. و  با متن تورات و الواح بین النهرینی هم خوانی ندارد.

 

در بین نظرات گوناگون در مورد مکان احتمالی  بهشت عدن دو نظریه برای انجمن های مخفی مختلف و قبالیست ها مهم است. یکی وجود بهشت عدن در جنوب شرق ترکیه ( استان های هم مرز با سوریه ) و شمال کشور سوریه است. که اگر دقت بنمایید. در کشور ترکیه، این انجمن های مخفی مشکل خاصی ندارند. زیرا این کشور بزرگترین پایگاه نفوذ انجمن های مخفی در میان کشورهای اسلامی است. 

و در شمال سوریه نیز هم اکنون آمریکایی ها حضور دارند !!!

 

اما منطقه دیگری که پس از تحقیقات جناب پرفسور دیوید رول، مورد توجه انجمن های مخفی قرار گرفته است . منطقهٔ کوشه داغ در استان آذربایجان شرقی کشور عزیزمان ایران است .

 

ما هر ساله شاهد حضور افرادی از انجمن های مخفی داخل کشور و یا افرادی تحت عنوان گردشگر و محقق و باستان شناس از کشورهای مختلف غربی و علی الخصوص ترکیه و اران (جمهوری آذربایجان) در منطقه کوشه داغ در خاک آذربایجان هستیم . 

 

اما توصیه مهم به همه هموطنان در جای جای کشور عزیزمان ایران.

 

اگر در شهر ها و یا روستاهایی زندگی می نمایید که در آن آثار و مناطق  باستانی وجود دارد. و شاهد حضور گردشگران خارجی و یا ایرانیان خارج از کشور به عنوان گردشگر و محقق و باستان شناس در محل زندگیتان بودید . در صورت توان سعی نمایید که با سخن گفتن با آنان فعالیت هایشان را ارزیابی نمایید. اگر به این نتیجه رسیدید که حضورشان مشکوک است . به ستاد خبری وزارت اطلاعات ماجرا را گزارش دهید .

مطمئن باشید که حتی در صورت دشمن بودن چنین افرادی ، اینان ،احضار و یا دستگیر نمی شوند تا شما فکر نمایید که ممکن است با گزارش شما به صنعت توریسم کشور لطمه وارد شود .

بلکه  تنها ممکن است تحت نظر قرار بگیرند. و در صورت لزوم به آنان فهمانده می شود که تحت نظر هستند تا فکر هر نوع عملی را از سر خویش بیرون نمایند . ( تنها موارد خاصی که اقدام به عملیات های مجرمانه نمایند دستگیر می شوند ) به طور کلی در برخورد با خارجی ها بسیار دست به عصا عمل می شود.

 

بنابراین حتماً در صورت دیدن موارد مشکوک گزارش دهید. و بهتر است به نیروهای داخلی در این زمینه اعتماد نمایید. 

 

نکته 4: در بخش های امنیتی ما، در بعضی موارد تنها به گزارش های گنج و دفینه توجه می شود. و به گزارش هایی که عده ای برای شناسایی محل های باستانی خاص آمده اند. چندان توجه نمی شود. و این نوعی نقص است که ناشی از نوع جهان بینی است . 

 

نکته 5: باید توجه داشت جناب دیوید روهل محققی که نظریهٔ وجود بهشت عدن را در استان آذربایجان ایران مطرح نمودند. زاده منچستر انگلستان می باشند .  تخصص خاصشان

@soltannasir 

 

        {پیوند اسطوره با دین71}

 

        {کُستی و میان بستن 4} 

 

ادامه.

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 72}

    {تحقیقی در مورد واژهٔ سماء}


در دروس پیشین به این مسئله اشاره شد که بر طبق نظر پیشینیان در آسمان آب قرار دارد. خطبه اول حضرت امیرالمومنین (ع) را از کتاب نهج البلاغه برایتان نقل نمودیم. همچنین آیات سوره مبارکه یس را برایتان آوردیم که در آن  اشاره شده بود که خورشید و ماه در فلک خویش شناورند! ّو برایتان روایت اسطوره های مصری را آوردیم که ایزد رع(خورشید) و تحوت (ماه و عطارد) سوار بر قایق در رودخانه آسمانی حرکت می نمایند.  (البته همانگونه که گفته شد باید به این مسئله اندیشید که آیا این آب از جنس مادی است یا اثیری ?!
 در بُعد ما قرار دارد و یا در بُعد دیگری از جهان ما ?!)

در زبان اکدی واژهٔ «eberu» هم به معنی آسمان بکار می رود و هم به معنی دریا !
این نشان می دهد که در نزد مردمان تمدن اکد، آسمان و دریا به یک معنا بود و آنان آسمان را به مثابه دریایی می دیدند.  همچنین در زبان اکدی برای کلمه آب واژهٔ «aburru» به کار می رود. که کاملاً  مشخص است با واژه «eberu= آسمان، آب» پیوند دارد.

اما حال به برسی واژهٔ سماء در زبان و ادبیات عربی می پردازیم. برای این بررسی ابتدا واژهٔ آسمان را در زبان عبری که هم خانواده زبان عربی و از مجموعه زبان های سامی است بررسی می نماییم.
در ادبیات عبری به آسمان

کُستی بستن از آن جنبه برای ما مهم است که جزء لاینفک مذاهب اسراری بوده و می باشد.
در ادامه پیوند اهل فتوت و خاکساران و آیین هایشان را با مغان مهر پرست ایرانی به طور خلاصه نشان خواهیم داد . که هر دو گروه سندشان به سلمان فارسی که خود از مغان ایران بوده است می رسد.
و آنگاه پس از تحلیل آن داستان به نشانه های آیین مهری در

@soltannasir

      {پیوند اسطوره با دین 76}

       {کُستی و میان بستن 8}

ادامه .

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 75}

       {کُستی و میان بستن 7}

ادامه.

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 74}

   {کُستی و میان بستن 6}

ادامه.

@soltannasir

        {پیوند اسطوره با دین 73}

        {کُستی و میان بستن5}

ادامه .

@soltannasir 

 

       {پیوند اسطوره با دین 78}

 

      { کُستی و میان بستن 10}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

      {پیوند اسطوره با دین77} 

 

     {کُستی و میان بستن 9}

 

ادامه.

@soltannasir

      {پیوند اسطوره با دین 81}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 3}

ادامه.

@soltannasir

      {پیوند اسطوره به دین 80}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 2}

ادامه.

@soltannasir

        {پیوند اسطوره با دین 79}

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 1}

حال شباهت های بسیار زیاد آیین مهری با اهل فتوت و خاکسار را برایتان نقل می نماییم.
امیدوارم که سدره پوشی و کُستی بستن زرتشتیان را به یاد داشته باشید.

به شیوه خرقه پوشی در میان خاکساران توجه نمایید :

@soltannasir 

 

        {پیوند اسطوره با دین 84} 

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 6} 

 

    {ایزد مهر فرشتهٔ حجرالاسود 2} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

        {پیوند اسطوره با دین 83} 

 

  { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 5} 

 

  {ایزد مهر فرشتهٔ حجرالاسود 1}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

       {پیوند اسطوره با دین 82} 

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 4}

 

شباهت دیگر حضرت امیرالمومنین علی (ع) با ایزد مهر در تولدشان است. 

ایزد مهر بنا به روایت های مهرکده ها از صخره و یا سنگی آسمانی متولد می شود. و جالب است که هنگام تولد حضرت امیرالمومنین علی (ع) نیز بر اساس احادیث فرقین (اهل سنت و شیعه)، دیوار خانه کعبه شکافته می شود. و حضرتش در خانه کعبه متولد می شود. با وجودی که اللّه تبارک تعالی می توانست در کعبه را باز گشاید. تا فاطمه بنت اسد (س) از در وارد خانه کعبه شود. امّا دیوار کعبه را شکافت براستی چرا ?!

همانگونه که در دور پیشین ایزد مهر از صخره تولد یافت در این دور نیز مادر حضرت امیرالمومنین علی (ع) با شکافتن دیوار سنگی خانه کعبه وارد این خانه می شود تا حضرتش را متولد نماید.

به یاد بیاورید که در روایت دحوالارض گفته شد که محل خانه کعبه اولین نقطه ای است که از زیر آب بیرون آمد و خورشید عالمتاب بر آن تابید.

 

به روایت تولّد حضرت امیرالمومنین (ع) از کتاب علل الشرایع شیخ صدوق توجه نمایید :

@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین 87}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 9}

ادامه.

@soltannasir

        { پیوند اسطوره با دین 86}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 8}

ادامه.

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 85}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 7}

پس از ذکر روایت فرشتهٔ حجرالاسود و تشابه وی با ایزد مهر ، اکنون به تشابه مراحل سلوکی اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری می پردازیم .

پیش از شروع نشان دادن این شباهت ها باید به چند نکته اشاره نمایم :

@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین 91}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 13}

ادامه.

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 90}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 12}

ادامه.

@soltannasir
 
     {پیوند اسطوره با دین 89}
 
 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 11}

ادامه.

@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین 88}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 10}

ادامه

عزیزان اخیراً عده ای از دانشمندان جوان اهل مراغه به سرپرستی دکتر یوسف بیگ باباپور، و با کوشش جناب دکتر منصور پور موذن و حسین شادمان  اقدام به چاپ دوره میراث نجومی ایران و اسلام نموده اند. که تاکنون 25 جلد از این دوره چاپ شده است. با قیمت استثنایی 500000 تومان که در این زمانه ای  که کتاب کالای لوکس ( به دلیل گرانی) محسوب می شود . این قیمت واقعاً مناسب است . و کتاب های این دوره به شکل تکی نیز به می رسد .
فقیر به هنگام شنیدن این خبر ذوق زده شدم . و وظیفه خویش دانستم که از این کار ارزشمند حمایت نمایم.
به علاقه مندان به نجوم اسلامی توصیه می نمایم که با تهیه نمودن این دوره از آن حمایت نمایند .
می دانم که علاقه مندان به علم هیئت و نجوم و تنجیم و علوم غریبه و ماوراء و حتی طرفداران نظریه زمین تخت در کانال حضور دارند .
مطمئناً این دوره برای این عزیزان مفید خواهد بود.

برای تهیه اثر می توانید به آیدی زیر پیام دهید:

@soltannasir

      {پیوند اسطوره با دین 96}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 18}

ادامه

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 95}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 17}

ادامه.

@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین 94}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 16}

ادامه.

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 102}

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 24}

ادامه.

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 101}

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 23}

ادامه.

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 100}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 22}

ادامه.

@soltannasir

 { پاسخ به یک سوال در باب دستور برای یادگیری نجوم3}

ادامه.

@soltannasir

 { پاسخ به یک سوال در باب دستور برای یادگیری نجوم 2}

ادامه.

@soltannasir

 {پاسخ به یک سوال در باب دستور برای یادگیری نجوم }

فقیر از مولانا زین الدین نقل دارم که می فرمودند : آیهٔ 29 سورهٔ مبارکه فتح که تمامی 28 حرف ابجد را در خود دارد برای تسخیر حروف مناسب است.  و استاد سعدالدین (حمویه) این آیه را همیشه جز اذکار روزانه خویش داشتند.

می دانیم که در قرآن دو آیه است که تمامی حروف ابجد را در خود دارند. یکی آیهٔ 29 سورهٔ مبارکهٔ فتح :

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 99}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 21}

ادامه.

@soltannasir

         {پیوند اسطوره با دین98}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 20}

ادامه.

@soltannasir

       {پیوند اسطوره با دین 97}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 19}

ادامه.

@soltannasir 

 

 {پاسخ به یک سوال در باب شیبانی}

 

 

در این مدت از فقیر _در ایمیل ها_ زیاد در باب جناب شیبانی پرسیده شده است که چگونه آدمی است ? 

 

راستش نمی توانم منکر شوم که اطلاعات جانبی فقیر در باب جناب شیبانی و پیشگویی هایشان ممکن است  از بعضی از خوانندگان بسیار کمتر باشد . 

زیرا فقیر چندان وقت ندارم تا به حرف ها و سخنان ایشان توجه نمایم. و ایشان در نظر فقیر چندان مهم نبوده و نیستند.

ایشان علی الظاهر در دوران بعث در عراق با سرویس اطلاعاتی صدام همکاری هایی داشته اند. و همچنین سابقاً در کشور عراق کاباره داشته اند. و اگر در باره ایشان در محیط نت به عربی جستجو نمایید در قسمت ویدئوها چند ویدئو از رقاصی های ایشان در کاباره موجود است که مربوط به چندین سال پیش در کشور عراق است و این ویدئوها را بیشتر سلفیان و وهابیان که دشمن ایشان هستند گذاشته اند. و فقیر نیز با وجود دسترسی به این ویدئوها چون ایشان را علی الظاهر مسلمان و شیعه می دانسته ام . و امکان توبه کردن ایشان را می دادم . از پخش این ویديوها در کانال خودداری می نمودم . 

زیرا اعتقادات فقیر به بنده اجازه نمی داد که شخصی را که مسلمان و شیعه است حتی اگر وی را قبول نداشته باشم با چنین حربه ای بکوبم .

زیرا همانگونه که گفتم ممکن است این فیلم ها مربوط به گذشته این فرد باشد و وی توبه نموده باشد.

 

در باب سخنان وی (شیبانی) چند نکته برای فقیر جالب بود. و از این سخنان بوی آشنایی می آمد. 

ایشان مدتها پیش گفته بودند که امام زمان سلاح خطرناکی دارد و با این سلاح زلزله ایجاد می نماید .(اگر درست در خاطر فقیر باشد ) 

 

این سلاح عالم المسط در خاک افغانستان است که انجمن های مخفی و قبالیست ها تا الان نیز دنبال مکانش هستند. و موفق نشده اند. مکانش را بیابند.

 

ایشان در جایی سخن از به زیر آب رفتن انگلستان نمودند !!!

 

استاد مرحوم فقیر جناب آیت اللّه محمد حسن قاضی جهرمی که استاد مسلم علم جفر بودند.  در صحبتی که در سال 90 داشتند. سخن از این داشتند که در استخراجاتشان، انگلستان حداکثر تا 17 سال و اندی دیگر  یعنی حدود 1407 الی 1408 شمسی به زیر آب می رود .

 

و بعضی صحبت هایی از این قبیل از ایشان (شیبانی) شده که نشان می دهد به هر حال ایشان به جایی وصل است . که آنجا از حوادث آینده و معادلات باطنی منطقه تا حدودی مطلع است.

 

حال یک سوال وجود دارد اینکه منبع ایشان(شیبانی) چیست? 

آیا استادی است که بنا به ادعایشان ولی خدا است ?!

یا وابسته به دشمنان و انجمن های مخفی می باشند ?! 

 

فقیر بخوبی می دانم لبنان چگونه کشوری است .در لبنان، هم اولیای خدا و اساتید بزرگ علوم غریبه وجود دارند  و هم این کشور مرکز جولان انجمن های مخفی و سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی و غاصب و جعلی اسرائیل است. 

به طوریکه بعضی از عوامل نظام ما که در این سالها به لبنان رفته اند چون بازگشتند آلوده بودند و در عملیات های ضد اطلاعاتی و جاسوسی ، شناخته شدند . هر چند که بعضی از این عوامل شناخته شده هنوز مسئولیت هایی را در کشور دارند اما تحت نظرند و این اقتضای ت های اطلاعاتی است که در نبردهای اطلاعاتی این عوامل،  دستگیر نشوند. 

 

علی ای حال با یکی از اساتید خویش که مرحوم محمد حسن قاضی جهرمی و شیخ علاالدین به ایشان بسیار ارادت داشته و دارند. تماس گرفتیم و از ایشان در باب جناب شیبانی پرسیدیم که ایشان چگونه آدمی است ? و منبع اطلاعاتشان دوستان هستند یا دشمنان ?

 

پاسخ ایشان :

https://t.me/soltannasir/1596

[ File : 4_5787654257415029656.pdf ]

مقاله اثبات هم زمانی عید غدیر با نوروز 

کانون فرهنگی «شهاب هدایت» اصفهان، نکته جالب این است که روز غدیر بر اساس این محاسبه در روز چهارشنبه(عطارد) اتفاق افتاده است.

 

 جناب آیت اللّه علی زمانی قمشه ای نیز در جلد دوم کتاب هیئت و نجوم اسلامی  هم زمانی عید غدیر با نوروز را مورد بررسی قرار داده و اثبات نموده اند. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

      { پیوند اسطوره با دین105}

 

 { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 27} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

      {پیوند اسطوره با دین 104} 

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 26} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 103} 

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 25} 

 

ادامه.

@soltannasir

  {پیوند اسطوره با دین 118}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 40}

ادامه .

@soltannasir

     {پیوند اسطوره با دین 117}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 39}

ادامه.

@soltannasir

 {پیوند اسطوره با دین 116}

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 38}

ادامه.

@soltannasir

      {پیوند اسطوره با دین 115}

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 37}

ادامه.

@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین 114}

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 36}

ادامه.

@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین  113}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 35}

ادامه.

@soltannasir 

 

       { درد و دل سلطان نصیری 27 } 

 

   {پاسخ به چند سوال دربارهٔ مبحث سیاه جامگان 2} 

 

            {تقابلات معنوی2}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

      {درد و دل سلطان نصیری 26 }

 

 {پاسخ به چند سوال در باب مبحث سیاه جامگان1}

 

         {تقابلات معنوی 1}

 

ادامه.

https://t.me/soltannasir/1660

 

مقاله رمز گشایی از نوشته های پیشین «استادان غیبی» و «علم خشنوم»

 حضور اسفندیار رحیم مشائی در نزد مغی زرتشتی در هند با عمری طولانی

نوشته: استاد عبدالله شهبازی برگرفته از سایت ایشان

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 124}

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 46} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

     { پیوند اسطوره با دین 123}

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 45} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

     { درد و دل سلطان نصیری 33}

 

        { تقابلات معنوی 8} 

 

     { ریگ جن و صد دروازه 3} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {درد و دل سلطان نصیری 32}

 

          {تقابلات معنوی 7} 

 

     {ریگ جن و صد دروازه2 } 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    {درد و دل سلطان نصیری 31 }

 

           {تقابلات معنوی 6} 

 

        {ریگ جن و صد دروازه } 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

      {پیوند اسطوره با دین 126}

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 48} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

 { منسوبات جغرافیایی بروج در علم تنجیم }

 

فقیر تصمیم گرفتم به مناسبت ولادت مولی الموحدین حضرت اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب (ع) هدیه ای ناقابل به خوانندگان گرامی و دوستدارن علم تنجیم تقدیم نمایم. بخشی از دروس منسوبات جغرافیایی بروج را که از درس های استاد قزوینی فقیر حضرت آیت الله سید. می باشد را اینجا می آورم.  منسوبات جغرافیایی بروج با اندکی اختلاف در کتب مختلف آمده است اما تفاوت این دروس  این است که یک استاد قابل در علوم غریبه که فقیر به ایشان ارادت و علاقه باطنی دارم این تحقیق را انجام داده اند و درست ترین را بر طبق نظر باطنی و تجربه شان استخراج نموده اند. 

امیدوارم مورد استفاده اهل فن قرار گیرد.

 

منسوبات جغرافیایی بروج  :

@soltannasir

 

       {درد و دل سلطان نصیری 34 }

 

            { تلگرام و ایتا }

 

همانگونه که پیش از شروع نوروز در کانال اعلام نمودیم در سال جدید مسئولین تصمیم بر فیلترینگ دائمی تلگرام دارند. سخنی در این باره از جناب علاالدین بروجردی چند وقت پیش منتشر شد سپس توسط عده ای دیگر از مسئولین رد شد.

اما تا آنجا که فقیر شنیده ام پروژه فیلترینگ تلگرام بسیار جدی است و مسئولین مربوطه در حال طرحی هستند که ذره ذره از پهنای باند تلگرام کم نمایند و سپس اقدام به فیلترینگ دائمی نمایند

اگر شرکت تلگرام نسخه دار این پیام رسان را نیز ارائه نماید و اینگونه فیلترینگ دور زده شود باز بدلیل عدم اختصاص پهنای باند، تلگرام به گونه ای کُند کار خواهد نمود که خود استفاده کنندگان ترجیح خواهند داد که در پیام رسان دیگری به کار خویش ادامه دهند!!!

بستر جایگزین تلگرام از نظر مسئولین پیام رسان داخلی ایتا می باشد!!!

این پیام رسان که سازندگانش مدعی هستند مهندسی مع تلگرام است از نظر مسئولین باید جایگزین تلگرام شود

انصافاً این پیام رسان از نظر ساخت بهتر از سروش و دیگر پیام رسان های داخلی است. مسئولین سازنده این پیام رسان بسیار زحمت کشیده اند و لینک کانال های شامد دار را برای صاحبین کانال حفظ نموده اند تا دیگران اقدام به ساختن کانالی با نام و لینک مشابه در این پیام رسان ننمایند.

البته  آنگونه که فقیر شنیده ام این پیام رسان در چند روز اخیر بدلیل حجم زیاد ورود کنندگان دچار نقصی جزئی شده که شاید علتش عدم اختصاص پهنای باند کافی به این پیام رسان باشد. دلیلش هر چه باشد این یک نقص بزرگ برای این پیام رسان و  مسئولین مخابرات کشور می باشد.

فقیر چند روز پیش این پیان رسان را نصب نمودم و امروز به هنگام ورود به این پیام رسان، دوباره مراحل نصب را از فقیر  خواست ?!!! نمی دانم چرا?! فقیر لغو نصب ننموده بودم ! اجباراً دوباره ایتا را نصب نمودم و وارد محیط این پیام رسان شدم و این مسئله نیز نقص دیگری در طراحی این پیام رسان داخلی می باشد (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

با وجود نقص هایی که از ایتا در همین چند روزه مشاهده نمودم اما در یکی دو ماه آینده کل مجموعه کانال های سلطان نصیر در ایتا نیز راه اندازی خواهد شد تا در صورت فیلترینگ دائمی تلگرام و از کار افتادن این پیام رسان، در پیام رسان داخلی ایتا به فعالیت خود ادامه دهیم.

البته وبلاگ سلطان نصیر نیز همچنان به کار خود ادامه خواهد داد و ان شاالله در سال جدید در محیط اینیستاگرام و فیس بوک نیز صفحات رسمی کانال اصلی راه اندازی خواهد شد که از طریق همین کانال لینک این صفحات رسمی اعلام خواهد شد. هر کدام از این نرم افزارها مخاطبین خاص خود را دارد که تنها در همان محیط فعال می باشند.

 

نکته : پیشتر دروس کانال در صفحاتی غیر رسمی در محیط فیس بوک و اینیستاگرام به اشتراک گذاشته می شد و اکنون قرار است که صفحات رسمی کانال  در این دو محیط شروع به کار نماید که هر کدام از صفحات ادمین های خاص خود را دارد اما با اینحال ادمین ها با فقیر در ارتباطند.

 

نکته 2: کانال سلطان نصیر در ایتا توسط خود فقیر اداره خواهد شد و تا هنگامی که تلگرام فیلترینگ دائم نشده و از کار نیفتاده همچنان مکان اصلی فعالیت ما در تلگرام خواهد بود.

 

نکته 3: با توجه به اینکه در کانال بیش از سیصد ادمین کانال های مختلف تلگرامی حضور دارند توصیه فقیر به این دوستان این است که در محیط دیگری به غیر از تلگرام چه داخلی و چه خارجی، فعالیت خویش را آغاز نمایند تا در صورت فیلترینگ دائمی زحماتشان از بین نرود.

 عزیزان پیشتر ملاحظه نمودند که در دوران اغتشاشات دی ماه گذشته که تلگرام فیلتر شد. فقیر به هیچ عنوان حاضر به خروج از محیط تلگرام نشدم و در هیچ پیام رسان داخلی فعالیت ننمودم اما اکنون پروژه بستن تلگرام کاملاً جدی است و در دستور کار قرار گرفته است و فقیر به سلیقه مخاطبین احترام می گذارم و هیچ پیام رسانی را به مخاطبین تحمیل نخواهم نمود و برای همین مسئله تصمیم گرفته شده که هم در محیط ایتا به عنوان یک پیام رسان داخلی حضور داشته باشیم و هم در اینیستا و فیس بوک و هم به صورت وبلاگ، بنابراین در سال جدید فعالیت های کانال سلطان نصیر گسترده تر از سال گذشته خواهد بود.

 

@soltannasir

⭕️❌⛔️


سلطان نصیر

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین 125 } 

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 47} 

 

ادامه.

 

ادعای سایت خبری الدیّار مبنی بر فراماسون بودن اردوغان 

 تصویر کارت عضویت رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در لژ فراماسونری اسطانبول به نقل از سایت عربی الدیّار.

 صحت و سقم خبر هنوز مشخص نیست اما با توجه به رفتار رجب طیب اردوغان این مسئله بعید نیست. 

حتی اگر خبر دروغ هم باشد باز هم  احتمال وابسته بودن جریان حاکم بر کشور ترکیه به انجمن های مخفی بسیار بالاست.

 

@soltannasir

 


سلطان نصیر

ضمن عرض تبریک بابت فرارسیدن سال نو به همه خوانندگان گرامی، فقیر در حال پاسخ دادن به حجم زیادی از ایمیل های خوانندگان هستم و در این دو سه روزه حدود 15 ایمیل را پاسخ داده ام که بعضی پاسخ ها بسیار طولانی بوده است.

ان شاالله حجم ایمل های پاسخ نداده کم شد. ادامه دروس پیوند اسطوره با دین را آغاز خواهم نمود.

چند وقت پیش سخنان جناب آقای شیبانی را در کانال وقایع آینده دیدم که ایشان با تمسخر می گویند ایران اسرائیل را از صفحه روزگار محو می نماید ?!

سپس می گویند اسرائیل 1000 کلاهک هسته ای دارد! (ایران) میخواد با چی محوش کند!

ابتدا جناب شیبانی بگویند بر اساس کدام منبع اسرائیل هزار کلاهک دارد?! 

در مجامع بین الملل سخن از 200 الی 400 کلاهک هسته ای می باشد نه هزار کلاهک!

در ادامه جناب شیبانی می گویند ژاپن ده برابر آمریکا قدرت داشت! و آمریکا با بمب اتم توانست ژاپن را تسلیم نماید !

خب ایشان بگویند که بر اساس کدام برآورد کارشناسان نظامی ژاپن ده برابر آمریکا قدرت داشت! 

درباره نفوذ اسرائیل ایشان ادعا می نمایند که اسرائیل حتی از حرف بین تو و زنت با خبر است! 

شکی نیست که رژیم صهیونیستی و انجمن های مخفی در تمامی ارکان نظام افراد نفوذی دارند و مسئله نفوذ در کشور بسیار جدی است. اما نه اینکه از حرف های بین تو و زنت با خبر باشند!

 

اما در پاسخ به این پیشگونمای عامل اسرائیل باید بگویم که اسرائیل بدون حمایت آمریکا محلی از اعراب ندارد که تهدیدی برای کشور ایران باشد. 

در پاسخ به عزیرانی که اظهار نگرانی می نمودند می گویم و تاکید می نمایم که اسرائیل در هر  


soltannasir

 

 

با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی

با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده

باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود .

اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند .

فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم .

اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی  هستم و تنها

@soltannasir

 

عزیزان چند وقتی است که یکی از همراهان قدیمی سلطان نصیر (از گروه های واتس آپ) کانال صوتی سلطان نصیر را باز نموده اند.

ایشان در این کانال، دروس کانال سلطان نصیر را از ابتدا به صورت صوتی می خوانند و در کانال می فرستند.

این کانال مناسب افرادی است که وقت یا حوصله خواندن مطالب پیشین کانال سلطان نصیر را ندارند. زیرا گوش نمودن فایل های صوتی بسیار راحت تر است.

البته گوش کردن به صوت دروس پیشین برای همراهان قدیمی کانال نیز یک یادآوری می باشد.

 

نکته : دروس کانال دارای اشکالاتی چه از نظر نگارشی و دستوری و املایی و چه از نظر معرفتی می باشد. در واقع این دروس پیش نویس اولیه یک کتاب بزرگ است که ان شاءالله در آینده چاپ خواهد شد و آنگاه علاوه بر ویرایش کلی ممکن است فصل های منفصل و رها شده حالت منظم پیدا نماید.

 

 

لینک کانال صوتی سلطان نصیر :

@soltannasir

 

 

همانگونه که پیشتر گفتم پروژه بسته شدن تلگرام کاملا جدی است و علی رغم موش و گربه بازی مسئولین در تایید و رد خبر فیلترینگ تلگرام که ظاهراً برنامه ریزی شده است. تلگرام در سال 97 فیلتر خواهد شد. منتهی نه به صورت یک شبه بلکه اندک اندک و با جنگ روانی و فیلتر کردن و سپس رفع فیلترینگ واین مهم انجام خواهد شد. (مگر اینکه تصمیم آقایان عوض بشود)

پیشتر گفته ام تا زمانی که تلگرام به صورت دائمی فیلتر نشود محل اصلی کانال سلطان نصیر در این پیام رسان خواهد بود. بزودی کانال در نرم افزار پیام رسان ایرانی ایتا نیز شروع به کار خواهد نمود. فقیر منتظر اجازه ورود یکی دو تن از ادمین ها به این پیام رسان هستم. ( این ادمین ها هنوز نتوانسته اند وارد این پیام رسان شوند و در صف انتظار می باشند.

@soltannasir 

 

      {پیوند اسطوره با دین 130}

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 52}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

       {پیوند اسطوره با دین 129}

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 51}

 

ادامه.

@soltannasir

 

     {پیوند اسطوره با دین 128}

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 50} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

     {پیوند اسطوره با دین 127} 

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 49} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

 { پاسخ به سوال یکی از خوانندگان 4}

 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

  {پاسخ به سوال یکی از خوانندگان 3}

 

ادامه.

@soltannasir

 

  { پاسخ به سوال یکی از خوانندگان 2}

 

 

ادامه.

@soltannasir

 

 

 { پاسخ به سوال یکی از خوانندگان }

 

یکی از خوانندگان در حدود دو ماه پیش  از طریق ایمیل برای فقیر سوالی فرستادند با این مضمون :

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین136}

 

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 48}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

     {پیوند اسطوره با دین 135}

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 47}

 

ادامه.

@soltannasir

 

 { پاسخ به سوال در باره شرف شمس }

 

بعضی از عزیزان می فرمایند که علامه بزرگوار حسن زاده آملی در هیچ کجا نگفته اند که شرف شمس 19 فروردین می باشد ?!

 

در پاسخ به این اشکال توجه شما را به بخشی از دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی ایشان جلب می نمایم :

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 134}

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 46}

 

ادامه.

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین 133}

 

  { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 45}

 

ادامه.

@soltannasir

 

       {پیوند اسطوره با دین 132}

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 44}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

        {پیوند اسطوره با دین 131} 

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 53}

 

 

ادامه.

 سلطان نصیر

@soltannasir

 

 

همانگونه که پیشتر گفتم پروژه بسته شدن تلگرام کاملا جدی است و علی رغم موش و گربه بازی مسئولین در تایید و رد خبر فیلترینگ تلگرام که ظاهراً برنامه ریزی شده است. تلگرام در سال 97 فیلتر خواهد شد. منتهی نه به صورت یک شبه بلکه اندک اندک و با جنگ روانی و فیلتر کردن و سپس رفع فیلترینگ واین مهم انجام خواهد شد. (مگر اینکه تصمیم آقایان عوض بشود)

پیشتر گفته ام تا زمانی که تلگرام به صورت دائمی فیلتر نشود محل اصلی کانال سلطان نصیر در این پیام رسان خواهد بود. بزودی کانال در نرم افزار پیام رسان ایرانی ایتا نیز شروع به کار خواهد نمود. فقیر منتظر اجازه ورود یکی دو تن از ادمین ها به این پیام رسان هستم. ( این ادمین ها هنوز نتوانسته اند وارد این پیام رسان شوند و در صف انتظار می باشند.

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین 140}

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 52}

 

ادامه

@soltannasir 

 

   {پیوند اسطوره با دین 139}

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکساری با آیین مهری 51}

 

ادامه.

@soltannasir

 

 

     { پیوند اسطوره با دین 138}

 

 {شباهت های اهل فتوت و خاکساری با آیین مهری 50}

 

 

ادامه.

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین 137}

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 49}

 

ادامه.

@soltannasir

         { عالم المسط 3 }

       { نُه عالم در اساطیر }

پیشتر در دروس به نظریه سه جهان در اساطیر اشاره نمودیم و گفتیم که در نزد قدما عالم به سه جهان تقسیم می شده است :

@soltannasir

             {عالم المسط 4}


ادامه.


ضمن عرض تبریک مجدد به همه شما عزیزان بابت فرا رسیدن میلاد حضرت ولی عصر مهدی موعود و منتظر عجل الله تعالی فرجه شریف،  ان شاالله ظرف چند روز آینده که محتویات کانال کاملا به پیام رسان ایرانی ایتا منتقل شد محل اصلی فعالیت ما در پیام رسان ایتا خواهد بود و البته مطالب در تلگرام نیز ارسال خواهد شد منتهی ابتدا در ایتا ارسال خواهد شد و سپس با تاخیر چند ساعته یا یک روزه یا چند روزه در تلگرام ارسال خواهد شد.

از عزیزانی که مطالب کانال را دنبال می نمایند خواهش می نمایم که پیام رسان ایرانی ایتا را نیز نصب نمایند و مطالب را در ایتا نیز دنبال نمایند :

@soltannasir

        {عالم المسط 2}


 ادامه.

@soltannasir

         {عالم المسط 1}

فقیر  مدت ها پیش از عالم المسط سخن گفتم و اینکه آمریکایی ها در کشور افغانستان بدنبال مکان این عالم می گردند زیرا نابودی غرب و تمدن غربی توسط این وسیله انجام خواهد شد.
با توجه به شرایط حساس کنونی و اینکه هر لحظه احتمال شروع جنگ های گسترده وجود دارد این مطلب را می آورم تا خواننده گرامی بداند که جنگ جهانی سوم در نهایت منجر به نابودی تمدن غرب خواهد شد و این نکته را بزرگان انجمن های مخفی غربی نیز بخوبی می دانند. به همین دلیل چند سالی است که در حال زمینه سازی و بستر سازی مناسب در کشورهای خاورمیانه و


عزیزان همانگونه که پیش از عید نوروز گفته شد ظاهراً مسئولین در رده های بالای امنیتی _همان سال گذشته_ تصمیم گرفته بودند که تلگرام را فیلتر نمایند و هم اکنون در حال نزدیک شدن به این امر مهم می باشیم و پیشتر گفتم که به موش و گربه بازی های مجازی مسئولین که جزئی از ماجرا است

دستور قضایی در خصوص مسدودسازی پیام رسان تلگرام صادر شد


@soltannasir

    {پیوند اسطوره با دین 143}

 {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 55}

ادامه.

@soltannasir

      {پیوند اسطوره با دین 147}

    {پیوند فتوت و خاکسار با آیین مهری 57}

ادامه.

@soltannasir

      {پیوند اسطوره با دین 146 }

   {پیوند فتوت و خاکساری با آیین مهری 56}


ادامه.


پیشتر رییس جمهوری محترم در توافق با سه کشور اروپایی، در تاسیسات هسته ای را بستند و اروپایی ها به توافقات خویش پایبند نبودند و فشار آمریکا را بهانه عدم پایبندی خویش اعلام  نمودند. به همین خاطر رئیس جمهوری محترم در دوره انتخابات سخن از مذاکره با کدخدا   (آمریکا) را مطرح کردند. زیرا دلیل موفق نشدن توافق پیشین را عدم حضور آمریکایی ها می دانستند. حال که آمریکا رسما از توافق برجام خارج شده است. مذاکره مجدد با اروپایی ها برای چیست ؟!
@soltannasir


سلطان نصیر


نمی دانم چرا سخنان رئیس جمهوری محترم کشور را درک نمی نمایم. پیش از اعلام خروج ترامپ از برجام بر طبق اعلام خود دولتمردان منافع ایران در این توافق تامین نشده بود و آمریکا بد عهدی کرده بود. حال مذاکره با اروپاییان برای تامین کدام منافع انجام خواهد شد ؟!

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

{ پرسش از یکی از اساتید در باب عوالم و پاسخ های ایشان 2 }

ادامه.

@soltannasir

  { پرسش از یکی از اساتید در باب عوالم و پاسخ های ایشان }

چون سخن از عالم المسط شد. فقیر بد ندیدم که پرسش هایی که نزدیک به یک سال پیش از یکی از اساتید خویش پرسیدم و پاسخ هایشان را برایتان به اشتراک بگذارم باشد که رهگشایتان باشد.

از ایشان در باب هندوستان پرسیده شد ?

گفتند معبد طلایی سیک ها در هندوستان ماهابدی جایی است که در حال حاضر بزرگترین اتفاقات تشکیلات سیاه در آن جا اتفاق می افتد.
 هند کم کم  به کشوری شیطانی و سیاه تبدیل می شود و البته نقاط مهم و معابد خاصش هرگز تغییر نمیکنند و سالم می مانند اما جمعیت عمومی مردم را تغییر می دهند و به سمت شیطانی شدن میبرند ! (این مطلب را پیشتر در دروس برایتان نقل نموده بودم )

در باب عوالم مختلفه از ایشان پرسیده شد ?

گفتند هر کدام از عوالم با دیگری فرق دارد و ورودی  هایشان نیز متفاوت است.
اینکه ما تصور کنیم دروازه های ورودی عالم شوش به عالم اُم موسی (سرزمین رُباب) هم راه دارد اشتباه است.
عوالم _بر طبق نظریه متافیظیک جدید _ دوازده تا بعد دارند. (در فیظیک جدید عالم موازی مفهومی متفاوت از متافیظیک جدید دارد)
بُعد چهارم و پنجم بیشتر شامل مکان های تاریک و یا با معنویت کم می باشد.
هر عالم  هم معمولاً

@soltannasir

            {عالم المسط 5}

 
سه جهان و نُه عالم را از اساطیر برایتان نقل نمودیم اما در بین مفاهیم نامبرده شده شاید پنج مُلک سخت ترین تعریف و تفسیر را داشته باشد. فقیر در متون اسطوره های ملل گوناگون که به زبان فارسی ترجمه شده تا آنجا که جستجو نمودم با کلمه ای مشابه کلمه پنج مُلک یا پنج سرزمین برخورد ننمودم. اما با توجه به اینکه از سه جهان و نُه عالم در اساطیر هند یاد شده است این احتمال را می دهم که جایی در متون هندیان به پنج مُلک نیز اشاره شده باشد اما متاسفانه همانگونه که گفتم در آن دسته از آثار اساطیر هند که به زبان فارسی ترجمه شده است با این واژگان برخورد ننمودم.
واژه مُلک در لغت بیشتر به معنای سرزمین و کشور می باشد بنابراین احتمالاً مُلک باید مکان و سرزمینی مادی باشد نه اثیری ! اگر مُلک را اینگونه تعریف نماییم می توانیم آن را بر خشکی های بزرگ زمین و قاره ها اطلاق نماییم !
برای مثال شاید بتوانیم خشکی بزرگ استرالیا و خشکی های اطرافش را یک مُلک بنامیم و قاره آسیا و اروپا را که یک خشکی بزرگ به هم متصل هستند را مُلکی دیگر و قاره آفریقا را مُلک سوم بنامیم. زیرا بر خلاف اروپا، آفریقا تنها از طریق صحرای سینا به آسیا متصل است.
می توانیم قاره آمریکای شمالی و مرکزی را مُلک چهارم بنامیم و آمریکای جنوبی را مُلک پنجم بنامیم. یا کل قاره آمریکا را مُلک چهارم و
قطب جنوب و یا قطب شمال را مُلک پنجم بدانیم !!!

عزیزان همانگونه که ملاحظه می نمایید از بین تفاسیر ارائه شده، تفسیر اول معقول تر به نظر می رسد!  
 علامه کورانی در صفحه 353 کتاب عصر ظهور روایتی را به نقل از بحارالانوار می آورد که در نوع خود جالب توجه است و با موضوع مورد بحث ما در ارتباط است :

@soltannasir

        {پیوند اسطوره با دین155}

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 60}

ادامه.

@soltannasir

 

     { پیوند اسطوره با دین 186} 

 

   { شباهت های اهل فتوت و خاکساری با آیین مهری 108} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 185} 

 

   { شباهت های اهل فتوت و خاکساری با آیین مهری 107} 

 

ادامه.

 

 

          { پیام بازرگانی 10 } 

 

    { ماه گرفتگی در باورهای عامیانه 2} 

 

ادامه .

[Forwarded from سلطان نصیر]

@soltannasir 

 

              { پیام بازرگانی 9 } 

 

    { ماه گرفتگی در باورهای عامیانه }

 

به مناسبت ماه گرفتگی امشب :

@soltannasir

 

    { پیوند اسطوره با دین 197} 

 

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 119} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین 198} 

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 120} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 196} 

 

{ شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 118} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

   {پیوند اسطوره با دین 195}

 

 { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 117} 

 

ادامه.

معرفی کتاب تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا، از کانال کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام، استاد رسول جعفریان.

 

کتاب در مجموع کتاب خوبی است که نشان می دهد که بسیاری از سنت های آیینی عزاداری سید و سالار شهیدان که  امروزه به عنوان شعائر حسینی شناخته می شود توسط صوفیان صفوی و قلندران و فتیان و خاکساران بوجود آمده است. 

از مهمترین این شعائر که امروزه بر سر آن در کشور بسیار بحث است. قمه زنی و لطمه زنی است. که قلندران این رسم را وارد سنت های عزاداری نموده اند.

 

فقیر مجتهد نیستم که در باب قمه زنی حکم دهم. عده ای از مراجع عظام از جمله رهبر معظم انقلاب آن را تحت هیچ شرایطی جایز نمی دانند و عده ای دیگری از مراجع نیز هستند که آن را جایز می دانند.  

فقیر بالشخصه با بررسی ابعاد مختلف قمه زنی نسبت به این عمل نظر مثبتی ندارم. و آن را باعث وهن مذهب حقه تشیع می دانم.

اما با اینحال گفته می شود بعضی مکاشفین و سالکین الی الله نظیر حاج شیخ جعفر آقای مجتهدی مراسم قمه زنی برگزار می نمودند. و حتی ایشان دیده اند که این عمل که به ظاهر از ابداعات صوفیان و قلندران است. مورد امضای اهل بیت نیز قرار گرفته است. 

هر چند که مکاشفات امری شخصی است و بیشتر حجت بر خود شخص است تا بر دیگران و در استنباط احکام شرع نمی تواند مورد استناد قرار بگیرد.

اما به هر حال آنچه که هست، چه قمه زنی از اساس باطل باشد و چه مورد امضای اهل بیت قرار گرفته باشد. این حق مسئولین نظام است که _بر اساس تشخیص مصالح کشور و نظام و تشیع_ از انجام این عمل به طور علنی در کشور جلوگیری نمایند. و طرفداران عمل قمه زنی هم می توانند این عمل را به صورت کاملاً خصوصی در حسینیه های خویش انجام دهند. چنانچه در حال حاضر در شهرهایی نظیر طهران، شهرری ، قم، اصفهان، کاشان، اردبیل، تبریز، ارومیه ، زنجان، مشهد و . این عمل انجام می شود. و کسی هم چندان کاری با آنان ندارد. (تمام این نقاط برای نیروهای امنیتی کشور کاملاً شناخته شده می باشند)مشکل اینجاست که آقایان یا مراسم هایشان عمومی است و یا دوست دارند که این عمل را به صورت علنی در سطح شهرها انجام دهند. 

 

 

براستی باید از خود بپرسیم  این همه جنگ روانی و غوغا سالاری که طرفداران قمه زنی در ایام محرم بر سر قضیه ای جزئی نظیر قمه زنی ایجاد می نمایند. آیا انحراف مکتب عاشورا از مسیر اصلی خویش نیست ?! 

 

@soltannasir


 

‏آنتون بارا(اندیشمند مسیحی)

 

اگرحسین از آنِ مابوددرهر سرزمینی برای او بیرقی بر می‌افراشتیم و درهر روستایی برای اومنبری برپا می‌کردیم و مردم رابانام حسین به مسیحیّت فرا می‌خواندیم.

 

@Soltan313nasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

     {پیوند اسطوره با دین 207} 

 

{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 129} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 206} 

 

 { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری128} 

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 205}  

 

  {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 127} 

 

ادامه.

در گوشه سمت راست تصویر جام زرین حسنلو، _در قسمت میانی_ تصویر شخصی که بر کرکس در حال پرواز بود (پااُورو) را ملاحظه می نماییم که اینجا بر شیری سوار شده است. بر کفل شیر نقش چلیپا نقش بسته است که نشان آیین مهری است. به نظر فقیر این شیر یک شیر عادی نیست بلکه شیر مقدسی هست که با اناهید در ارتباط است. ما در بعضی نگاره های اناهید وی را همراه با شیر می بینیم. به نظر می آید که هنگامی که پااُرو از اناهیتا می خواهد که او را سلامت به خانه و کاشانه برساند. اناهیتا پس از آنکه بازوان پااُورو  را می گیرد و وی را به زمین می رساند. وی را سوار بر یکی از شیران خویش می نماید تا توسط وی به منزل برسد. در متن آبان یشت از تاخت تند و سالم پااٌورو سخن به میان آمده است که می تواند اشاره به شیر سواری پااُورو باشد : 

در گوشه کناری سمت راست جام زرین حسنلو تصویر دو مرد وجود دارد که در حال مبارزه و یا زندانی کردن مردی دیگر می باشند. با توجه به شواهدی که تاکنون نشان دادیم. مردی که زندانی می شود آژی دهاک است که اژدهای سه سرش که در پشتش وجود داشته از بین رفته است. اما در بین دو نفری که وی را زندانی می نمایند ما فریدون را مشاهده نمی نماییم. در شاهنامه فردوسی آنجا که فریدون بر ضحاک غلبه می نماید و او را به بند می کشد سخنی از این دو مرد نیست. اما در ابتدای داستان آنجا که ضحاک خواب نابودی حکومتش توسط فریدون را می بیند به این دو مرد اشاره شده است. به ابیات زیر از شاهنامه فردوسی توجه فرمایید :

{به احتمال زیاد این دو فردی که در تصویر جام زرین حسنلو، آژی دهاک را زندانی می نمایند کیانوش و پرمایه برادران فریدون می باشند :

https://t.me/soltannasir/2172

کتاب مریمیه از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر اثر استاد عبدالله شهبازی 

این کتاب اثر بسیار خوبی در حیطه شناخت طریقه صوفیه مریمیه از شاخه های فرعی شاذلیه و شخصیت فریتیوف شوآن می باشد باید توجه داشت که شوان استاد معنوی دکتر حسین نصر می باشند. در بخش هایی از این کتاب به شخصیت و آرای مادام‌ هلنا بلاواتسکی و انجمن تئوسوفی و در بخشی دیگر به مناسک جنسی شوآن قطب طریقه مریمیه اشاره شده است که در نوع خود جالب توجه است.

فریتویف شوآن، تیتوس بوکهارت ، دکتر سید حسین نصر جزو بزرگان جریان فکری ای هستند که ما آن را با نام حکمت خالده می شناسیم. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

کتاب مریمیه از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر اثر استاد عبدالله شهبازی 

قیمت کتاب ۲۲۰۰۰ تومان 

قابل تهیه در کتاب ی های سرتاسر کشور

با توجه به قیمت مناسب این کتاب، امیدوارم آن دسته از خوانندگانی که به مانند بنده پی دی اف خوان‌ نیستند این کتاب را اری و مطالعه نمایند. 

@soltannasir


سلطان نصیر

عزیزان امروز روز کتاب و کتابخوانی بود

سعی می کنم از یک تعداد کار خوب حمایت کنم و هم ان شااللّه در ادامه درد و دلی کنم در مورد قیمت گزاف و افسار گسیخته کتاب در کشور ما که به نظرم در بعضی موارد این قیمت ها اصلا قابل قبول و توجیه نیست. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

 

تشکیل عدد 666 با چینش خاص اعداد درون ستاره شش پر که هر چینش (بیرونی، میانی، داخلی) در نهایت به عدد 6 منتهی میشود این طرح مربوط به غربی ها می باشد. جالب است که رنگ های استفاده شده سبز و آبی و قرمز در این تصویر همان سه رنگ بکار گرفته شده در ستاره اصلی است و درست می باشد. 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

      {پیوند اسطوره با دین 229} 

 

 { شباهت های اهل فتوت و خاکساری با آیین مهری 151} 

 

ادامه.

https://t.me/soltannasir/2235

باز نمودن دروازه ورود اورک ها به جهان ما با قربانی نمودن تعداد زیادی از انسان ها.

این بخش از فیلم وارکرافت به شکسته شدن سد ذوالقرنین و ورود یأجوج و مأجوج به جهان ما شباهت بسیار دارد.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر نقشه تمدن های هلال حاصل خیز میان رودان نظیر آشور و اکد و بابل و سومر.

به جایگاه دریای سیاه در بالای هلال حاصل خیز میان رودان و خلیج فارس در جنوب نگاه نمایید.

مردمان تمدن های سومر و اکد و بابل و آشور دریای بالا را دریای غروب آفتاب و دریای پایین را دریای طلوع خورشید می دانستند.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 250} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 9} 

 

  {مغرب الشمس و مطلع الشمس 4}

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 249 } 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 8 } 

 

  {مغرب الشمس و مطلع الشمس 3}

 

ادامه.

 

تصویر شَمشی-اَداد پنجم  پادشاه بزرگ آشوری ( ۸۲۴ تا ۸۱۱ پیش از میلاد) همسر وی ملکه شمور آمات بود که اکثر محققین وی (ملکه شمورآمات) را همان ملکه سمیرامیس افسانه ای همسر نینوس می دانند. 

شمشی ادد پنجم به دریای بالا یا دریای غروب خورشید (دریاهای سیاه و مرمره و اژه و مدیترانه ) لشکر کشی نمود. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

 

تصویر لوگل _زگ_ سی (Lugal_zaggesi) آخرین پادشاه دودمان نخستین سومری (2371_2347 قبل از میلاد ) 

وی هر چند در اوایل پادشاهی خویش توانست بر سرزمین های وسیعی از دریای غروب خورشید دریای بالا  ( احتمالاً دریای سیاه تا مدیترانه) تا دریای طلوع خورشید (خلیج فارس و دریای عمان) تسلط پیدا کند. امّا در انتها بنا به اسناد توسط سارگن بزرگ اکدی شکست می خورد و حکومتش سرنگون می شود.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 248 } 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 7 } 

 

  {مغرب الشمس و مطلع الشمس 2} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 247 } 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 6 } 

 

  {مغرب الشمس و مطلع الشمس 1}

 

ادامه.

آخرین خبر کرمانشاه]

یکشنبه های لرزان کرمانشاه‼️

 


تصویر {نیایشگران در حال نیایش _مکشوفه از شوش، معبد نین خورساگ (2700 قبل از میلاد) }«منبع : کتاب مذهب قوم ایلام دکتر محمد رحیم صراف، صفحه 148) 

 

{ 29_ نقش برجستهٔ مذهبی که تقلیدی است از هنر سرزمین های فراعیلامی کهن، از جنس قیر طبیعی. حدود 2500 قبل از میلاد. اضلاع :0/20 متر. } (کتاب شوش شش هزار ساله پی یر آمیه صفحه 81)  

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 251 } 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 10 } 

 

  {مغرب الشمس و مطلع الشمس 5}

 

ادامه.

https://t.me/soltannasir/2311

 

بخش هایی از قسمت آخر سریال مرلین ساخته شبکه بی بی سی که در آن نشان می دهد که مرلین دوم که از ملازمان شاه آرتور بوده تاکنون زنده می باشد. هر چند که بر طبق داده های ما مرلین سوم هست که نامیرا شده و تا کنون زنده می باشد.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 259} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 18} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 8}

 

ادامه.

 

    {پیوند اسطوره با دین 257} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 16} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 6}

 

ادامه.

 

    {پیوند اسطوره با دین 256} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 15} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 5}

 

ادامه.

 

 

    {پیوند اسطوره با دین 255} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 14} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 4}

 

ادامه.

 

    {پیوند اسطوره با دین 254} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 13} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 3}

 

ادامه.

 

    {پیوند اسطوره با دین 253} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 12} 

 

         { احادیث ذوالقرنین 2}

 

 

ادامه.

 


    {پیوند اسطوره با دین 252} 


    {ذوالقرنین قرآن کیست ? 11} 


         {احادیث ذوالقرنین 1}



اما اکنون مجموعه ای از احادیثی را که در کتب شیعه دربارهٔ ذوالقرنین نقل شده است را از تفسیر روایی البرهان نقل می نماییم و جایی اگر نکتهٔ مهمی وجود داشته باشد اشاره می نماییم :

https://t.me/soltannasir/2323

فهرست و مقدمه کتاب «جایگاه و کارکرد فرشتگان در دیانت مسیحی» اثر خانم زهرا محسنی

 

[In reply to سلطان نصیر]

عزیزان همانگونه که فهرست ابتدایی کتاب را ملاحظه می نمایید. کتاب مختصر و مفیدی در باب فرشته شناسی در دیانت مسیحی است. از آنجایی که دیانت مسیحی ادامه سنت یهودیت با کمی تغییرات است. بنابراین دانش فرشته شناسی مسیحیان نیز ادامه همان سنت یهودی است که توسط الاهیون و عارفان مسیحی ابتکارات و تغییراتی در بخش هایی از آن رخ داده است.

در مجموع کتاب جالبی است که علاقه مندان به مباحث ادیان و عرفان و علوم غریبه و علوم ماورا علی الخصوص علاقه مندان به مبحث فرشته شناسی می توانند از آن استفاده های لازم را ببرند.

قیمت کتاب هم با توجه به قیمت های کنونی بازار مناسب است. منتهی باید این نکته گفته شود که اگر امروز این کتاب توسط انتشارات مولی تجدید چاپ شود احتمالاً حدود پنجاه درصدی افزایش قیمت خواهد داشت.


@soltannasir


سلطان نصیر

[ Photo ]

کتاب «جایگاه و کارکرد فرشتگان در دیانت مسیحی»

 

موضوع اصلی: فرشته شناسی

دسته بندی: مذهبی  

نویسنده: زهرا محسنی 

 ناشر: مولی

 نوبت چاپ: 1

تاریخ انتشار: 1396/01/01

زبان کتاب: فارسی 

قطع کتاب: رقعی 

جلد کتاب: گالینگور

تعداد صفحه: 157 صفحه

قیمت کتاب: 25000 تومان

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

     {پیوند اسطوره با دین 266} 

 

       {ذوالقرنین قرآن کیست? 25}

 

       {احادیث ذوالقرنین 15} 

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 265} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 24} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 14}

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 264} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 23} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 13}

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 263} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 22} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 12}

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 262} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ?21} 

 

         {احادیث ذوالقرنین11}

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 261} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 20} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 10}

 

ادامه.

@soltannasir

 

    {پیوند اسطوره با دین 260} 

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ? 19} 

 

         {احادیث ذوالقرنین 9}

 

ادامه.

 

     {پیوند اسطوره با دین 277}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ? 36} 

 

       {احادیث ذوالقرنین 26}

 

ادامه.

 

     {پیوند اسطوره با دین 276}

 

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ? 35} 

       {احادیث ذوالقرنین 25}

 

ادامه.

[ Photo ]

تصویری از شفق قطب شمال

 

«ذرات بارداری که بر فراز قطب های مغناطیسی زمین وارد لایه های جو فوقانی می شوند با گازهای موجود در این ناحیه برخورد کرده و انرژی آن ها را افزایش می دهند و باعث تابش آن ها در رنگ های مختلف می شوند. این نمایش خیره کننده در اطراف قطب شمال به نام شفق های قطب شمالی یا آرورا بورلیس شناخته می شود. }(دایره المعارف مصور فضا، نشر سایان ص 47) 

 

در حدیث می خوانیم که رنگ سبز آسمان از کوه قاف است. و این کوه در پشت نطاق آسمان قرار دارد. و جنس آن از زمرد یا زبرجد سبز است. و ریشه ها (رگ های) کوه قاف در درون زمین قرار دارد. ممکن است قاف روایات در تطبیق با کیهان شناسی جدید با مکان میدان مغناطیسی درون زمین که تا کمربند ون آلن کشیده شده است مرتبط باشد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir

 

     {پیوند اسطوره با دین 275}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?34} 

 

       {احادیث ذوالقرنین 24}

 

 

ادامه .

@soltannasir

 

     {پیوند اسطوره با دین 274}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ? 33} 

 

        {احادیث ذوالقرنین 23}

 

ادامه.

https://t.me/soltannasir/2351

بخش هایی از سریال افسانه شجاعان قسمت 25 

«مبارزه رن بوشین از مکتب خردمندان  با زومین»

این بخش از سریال شجاعان به مبارزه فریدون با دیوان مازندران به نقل از دینکرد نهم شباهت هایی دارد.

در دینکرد نهم آمده که از بینی راست فریدون در مبارزه با دیوان مازندر تگرگ بیرون می آمد و از بینی چپ او سنگ بیرون می آمد. 

در این بخش از سریال افسانه شجاعان، زومین جو دارای نیروی سرد است. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2350

بخش هایی از سریال افسانه شجاعان قسمت 25 

مبارزه رن بوشین از مکتب خردمندان با فان جان از معبد شائولین

این بخش از سریال شجاعان به مبارزه فریدون با دیوان مازندران به نقل از دینکرد نهم شباهت هایی دارد.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

 

   {پیوند اسطوره با دین 273} 

 

   { ذوالقرنین قرآن کیست? 32} 

 

    {احادیث ذوالقرنین 22}

 

ادامه.

 

   {پیوند اسطوره با دین 272} 

 

   {ذوالقرنین قرآن کیست? 31} 

 

    {احادیث ذوالقرنین 21}

 

ادامه.

{سُهیل: سدویس(پهلوی) /ستویس و ستوئسه (اوستایی). سهیل که نام آن در اوستا به گونهٔ ستویس آمده، ستاره ای است که در عرض های جغرافیایی پایین تر از 33 درجه و تنها در فصل زمستان و در ارتفاع کمی از افق جنوبی دیده می شود در حالیکه بالاتر از آن ستاره تشتر/شباهنگ جای گرفته است. به این ترتیب به دلیل شباهت خویشکاری ستویس یا سهیل با تشتر، این ستاره نیز در باورهای ایرانیان آورندهٔ باران دانسته می شده است. سهیل/ستویس پس از تشتر پر نورترین ستاره آسمان است. نمونه ای از اشاره به ستاره ستویس در تشتر یشت اوستا آمده است: «آنگاه که ستویس برای بخشیدن پاداش، بر می آید؛ او این آب را به همه هفت کشور می رساند. آن زیبای آشتی بخش به سوی همه کشورها روان می گردد تا همه از سالی خوب بهره مند شوند؛ و ارمغان شود سالی خوش به همه سرزمین های ایرانی» (بند 9 تشتر یشت). } (کتاب فرهنگنامه ایران باستان اثر رضا مرادی غیاث آبادی صفحه 284 مدخل سُهیل)

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر ستاره سهیل در صورت فلکی شاه تخته

 

{سدویس : پهلوی sadwes، اوستا: satavaesa. آن را با سهیل و به احتمال با دبران یکی دانسته اند. هنینگ در پی استدلالی که متکی بر ارتباط آن با برابرهای سغدی، سنسکریت و عربی است، معتقد است که این ستاره Antares، ستارهٔ اصلی در صورت فلکی کژدم است، موسوم به قلب العقرب. در ادبیات پهلوی او (سدویس) سپاهبد جنوب است و دریاها را به خویشکاری دارد. از میان سیارات، ناهید بر ضد او است. به گمان نگارنده (مهرداد بهار)، منطقاً باید سهیل باشد که دومین ستارهٔ درخشان آسمان است. } (کتاب پژوهشی در اساطیر ایران اثر مهرداد بهار صفحه 64) 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2387

 

مقاله راهنمای دیدار هفت ستاره درخشان آسمان شب 

منبع : سایت علمی بیگ بنگ 

 

در این مقاله به رصد ستاره سهیل در عرض های جنوبی (نزدیک به سواحل نیلگون خلیج همیشه پارس) فلات ایران توجه نمایید.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر صور فلکی جنوبی آسمان شب به نقل از کتاب نجوم به زبان ساده

 

رنگ زرد???? صورت فلکی شکارچی یا جبار است که در میان رودان نینورتا نامیده میشده است. 

رنگ نارنجی???? صورت فلکی کلب اکبر یا سگ شکارچی است.

رنگ آبی نیلی ???? صورت فلکی شراع است که احتمالا سکویی است که انکی سومری پای خویش را بر روی آن گذاشته است.

رنگ آبی فیروزه ای????صورت فلکی کشتیدم است. 

رنگ بنفش???? صورت فلکی شاه تخته است. ستاره سهیل یا نگهبان جنوب در این صورت فلکی قرار دارد. احتمالا در نزد سومری ها ستاره سهیل جزوی از پای چپ انکی بوده است و پای راست وی صورت فلکی کشتیدم می باشد. و صورت فلکی نهر که با رنگ صورتی ???? در تصویر می بینید. از دو شانه انکی گذر می نماید. 

اما بخش اصلی صورت فلکی شاه تخته (حمال)????  اوسمو وزیر انکی است.

رنگ قرمز❤️ صورت فلکی سیمرغ است که یک صورت فلکی نسبتاً متاخر است. این صورت فلکی ممکن است سر انکی باشد. یا ممکن است پرنده ای باشد که در بالای نهر جاری از دو شانه انکی قرار دارد. این امکان هم وجود دارد که پرنده ای که در نگاره انکی مشاهده می نماییم صورت فلکی قیطس (سرخابی) باشد. رنگ سبز???? هم صورت فلکی خرگوش در زیر پای انکی است. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر صورت فلکی جبار (شکارچی) و  تطبیق شکلی آن با ایزد نینورتا که ایزد شکارچی در تمدن های میان رودان است و با صورت فلکی جبار (شکارچی) مرتبط است. 

پشت سر نینورتا سگی قرار دارد که همان صورت فلکی کلب اکبر یا سگ بزرگ شکارچی در آسمان شب است.

در نگاره یونانی صورت فلکی شکارچی گویی چماقی در دستان شکارچی قرار دارد. اما در نگاره میان رودانی این صورت فلکی، دست و چماق شکارچی کلاه و سر و گردن شکارچی را تشکیل می دهند. و به جای سپری که در دست نگاره یونانی شکارچی قرار دارد. در دست وی کمانی قرار دارد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

نگاره ای بر روی مهر استوانه ای در 2300 قبل از میلاد مربوط به یک کاتب به نام Adda متعلق به تمدن اکدیان

 

در سمت چپ تصویر سگی را مشاهده می نمایید که صورت فلکی کلب اکبر یا سگ شکارچی است. در جلوی سگ ایزد نینورتا را با کمانی در دست مشاهده می نمایید که رب النوع صورت فلکی شکارچی یا جبار است. در وسط تصویر سکویی را مشاهده می نمایید که احتمالاً صورت فلکی است که امروزه ما آن را با نام شراع یا بادبان vela می شناسیم. بر روی این سکو ما ایزدبانویی را مشاهده می نماییم که به احتمال بسیار زیاد اینانا است که صورت کوکب زهره در نزد سومریان و اکدیان است. در پایین سکو ایزدی را مشاهده می نماییم که تنها بالاتنه وی پیدا است. آنهایی که با رصد آسمان شب مأنوس می باشند می دانند گاه یک صورت فلکی تنها نیمه بالاییش قابل رصد می باشد. و محتملاً این ایزد نیز نیمه پایینش در پایین خط افق قرار دارد. در سمت راست تصویر ما انکی را مشاهده می نماییم. که در پایین پای وی حیوانی قرار دارد. حیوان به احتمال قوی همان صورت فلکی ارنب (خرگوش) در اساطیر یونانی است که از دست شکارچی می گریزد.

 

ادامه.????

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر صورت فلکی عوا (گاوران) و ستاره معروف آن سماک رامح که به انگلیسی آنرا Arcturus می نامند. سماک رامح نگهبان شمال و زوبین دار نیز نامیده می شود. عده ای از محققین هفتورنگ را در نجوم و اساطیر ایرانی را جزئی از صورت فلکی عوا می دانند و عده ای دیگر هفتورنگ را همان هفت کوکب بنات النعش می دانند.

 

{هفتورنگ: به معنی «دارای هفت نشان»، بنات النعش یا دب اکبر است که در فارسی به معنای «هفت تخت» است. در ادبیات پهلوی او سپاهبد شمال به شمار می آمده و از اباختران، ????اورمزد (مشتری) دشمن او بوده است. احتمالاً همان ????سماک رامح است. به قول زمخشری در مقدمهٔ الادب، این ستاره را در فارسی «هفت برادر» گویند. طبق مینوی خرد این ستاره 99999 فروهر مقدسان بر در و گذر دوزخ گمارده شده است برای باز داشتن 99999 دیو و دروج و پری و جادوگری که در مخالفت با سپهر و اخترانند و حرکتش پیرامون دوزخ است. کار اساسی اش این است که دوازده خانه بروج را در اختیار دارد و آن دوازده برج هم به یاری هفتورنگ حرکت می کنند و هر اختری چون به البرز (معادل کوه قاف) داخل شود، پشت به هفتورنگ دارد و پناه از هفتورنگ خواهد. }

 

ادامه.????

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر انلیل، که در نظر ساکنان میان رودان رب النوع صورت فلکی عوا یا گاوران و چوپان می بوده است؛ با کلنگی در دست چپ و نیزه و حلقه قدرت در دست راست.

 

1: به کلاه خاص وی و شباهتش با دستار تصویر صورت فلکی عوا از کتاب صورالکواکب توجه نمایید. 

 

2: کلنگ موجود در دست چپ انلیل همان داسی است که یونانیان برای این صورت فلکی متصور بوده اند. 

 

3: نیزه و حلقه قدرت موجود در دست راست انلیل را می توان با عصای صورت فلکی عوا در بعضی نگاره های اسلامی و یونانی این صورت فلکی یکی دانست.

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

     {پیوند اسطوره با دین 282}

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ?42}

 

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 6} 

 

 { نگاهی به جشن اکیتو در بابل قدیم 3}

 

 

ادامه.????

 

{هشت روز نخست، خود به دو دوره تقسیم می شد. در چهار روز نخستین _آماده سازی معبد اسگیل Esagila برای انجام مراسم بود که در پایان چهارمین روز، این آماده سازی با همسرایی کاهنان که یشت انوما_الیش Enuma_elis یا سرود آفرینش را همخوانی می کردند، اعلام می شد.  ( پ.ن :انوما_الیش Enuma_elis کلمات آغاز یشت آفرینش است که در الواح گلین بابلی برای ما باقی مانده است و در آن شرح اسطورهٔ پیکار مردوک عالی جناب ترین خدای بابلی در کسوت ان لیل Anlil بر تیامات Tiamat، مادر خدای مشهور تکوین بابلی که غول خدایی بزرگ و مظهر زیانکاری است شرح شده و پس از این پیروزی است که مردوک آفرینش جهان را نظام بخشیده و به فعل درآورده و انسان را می آفریند.)

آن گاه از روز پنجم است که مراسم جشن و شادی که همراه با بی بند و باری های جشن های باروری است آغاز می شود. شادی و همسرایی و ساز و نوا در معبد مذکور با مراسم ویژه یی از سوی کاهنان و خادمان معبد، همراه با نهادن مواد خوشبو در آتشدان ها و عود سوزها آغاز می شود. مراسم قربانی با سر بریدن گوسفندی که خون آن را به دیوارهای معبد می مالند، مفهومی نمادین دارد. آن گاه لاشهٔ گوسفند را به نشانهٔ دور کردن بلایا و آلام و همهٔ گناهانی که بندگان مردوک در طول سال انجام داده اند و بخشایش شان از سوی خداوند به رود می اندازند و این نظیر مراسم قربانی بز بلاگردان یا بز طلیقه The Scapeqoat میان یهودیان می باشد که در روز عید کفاره برگزار می کردند.

در چهارمین روز از ماه نیسان، یکی از مراسم اصلی و نمادین جشن برگزار می شد. در جنوب بابل، معبد بزرگ نبو Nabu یکی دیگر از خدایان بزرگ بابلی و پسر مردوک قرار داشت.

در این روز شاه ضمن انجام مراسم و شعایری به معبد نبو می رفت و تندیسهٔ خداوند پسر را از راه رود فرات به بابل حمل می کرد. باورهای اساطیری بر آن بود که این نبو می باشد که توسط او مردوک از اسارت در جهان زیرین رهایی می یابد. چنین مراسمی نمادین و کنایت آمیز دربارهٔ مذاهب اسرار و رموز میترایی و مذاهب آدونیس و تموز و ایشتار و اورفئوسی و ایزیس و اوزیریس و سیاوش نیز در جشن های باروری و بهاره انجام می شد که آزادی از قیود و اصول مدنی و اخلاقی و بی بندوباری و هرج و مرج هایی را همراه داشت.

در پنجمین روز، آثاری از آن چه که در ایران ضمن مراسم میرنوروزی باقی مانده و در صفحات پیشین شرحی از آن گذشت نمایانگر است. شاه که در رأس هیأتی از راه آب _بت و تندیسهٔ نبو را حمل می کرد، با مشایعت کاهنان وارد معبد اسگیل می شد و طیّ مراسمی برای تجدید بیعت با خداوند مردوک، قدرت خود را که از جانب خدا در سال گذشته به وی تفویض شده بود، واگذار می کرد. به این صورت که در پای پیکرهٔ بزرگ خداوند مردوک، عصای فرمانروایی و حلقهٔ پیمان و شمشیری را که نماد قدرت و مقام او بود، به یکی از بزرگ ترین کاهنان واگذار می کرد و کاهن اعظم نیز آن ها را پیش پای خداوند می نهاد. آن گاه کاهن به عنوان تنبیه و آگاهی، ضربه ای به صورت شاه وارد کرده و گوش او را گرفته، به عنوان خاکساری مقابل خداوند برده تا ضمن زانو زدن، گزارش کردار یک سالهٔ خویش را ارائه نماید.

آن گاه شاه با فروتنی گزارشی به پیشگاه خداوند عرضه کرده و می گوید مطابق با پیمان، در سال گذشته خلافی مرتکب نشده و گناهی نکرده و به خداوندی مردوک معتقد بوده و همهٔ رسوم و اوامر معهود را انجام داده است. پس کاهن اعظم که سخن گو و روابط مردوک است به شاه می گوید که خداوند اعترافات وی را شنیده و او را بخشیده و در مقام خود برای سالی دیگر ابقا کرده. 

پس رو به روی شاه ایستاده و دوباره با دست به گونهٔ شاه سیلی می زند. بر این سیلی زدن تفأل می کردند. اگر از چشم های شاه اشکی روان می شد، نشانهٔ آن بود که خداوند همچنان او را یاری می کند و در سال نو پیروزی با اوست؛ اما هرگاه اشکی روان نمی شد، حکایت از شکست شاه در سال جاری بود. } 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

⭐️⭐️


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

     {پیوند اسطوره با دین 283}

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ?43}

 

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 7} 

 

 { نگاهی به جشن اکیتو در بابل قدیم 4}

 

ادامه.????

 

{در هر شهری از شهرهای بابل خدایی ویژه و حامی آن شهر مورد توجه بیشتر بود. در هفتمین روز از سال نو، بت ها و تندیسه های خدایان شهرهای سیپر Sippar، کوت Kut، کیش kis، نیپور Nippur، اوروک Uruk و . با مشایعت کاهنان ویژه _با مراسمی به بابل حمل می شد و در معبد بزرگ در کنار مردوک جای می گرفت. اما در کنار این مراسم، شاه وظایفی خاص داشت و آن انجام کارهایی بود که بدان کارها، خداوند از جهان زیرین باز می گشت.

در هشتمین روز، بت خداوند مردوک را در معبد در جایگاه ویژه ای قرار داده و در کنار او، بت های دیگر خدایان و الاهگان را برپا می داشتند. شاه ضمن مراسمی، دست بر دست مردوک نهاده و همهٔ خدایان و ایزدبانوان را به حضور او معرفی کرده و از آن پس انجمن مشاوره گونهٔ خدایان برگزار می گشت و کاهنان دگرباره یشت آفرینش را در ستایش مردوک همسرایی کرده و مراسم قربانی و بخورسوزی به انجام می رسید. 

آن گاه گردونهٔ زرین و ویژهٔ حمل و سواری مردوک را بر در معبد آورده و خداوند را بر آن می نشاندند و همهٔ خدایان و ایزدبانوان حاضر، در مشایعت گردونه روان می شدند. بزرگراهی از معبد اسگیل تا دروازه ی ایشتر Istar مسیر و عبور این جمع بود که سراسر آن را آذین بسته و در مجمرها مواد و صمغ های خوشبو دود کرده و مردم هلهله و شادی می کردند و در مقابل عبور خدایان مراسم بندگی به جا می آوردند.

پس از عبور از دروازه ی یاد شده، به وسیله ی قایق های آذین شده در کنار رود فرات که خدایان را بدانها سوار می کردند، عازم بیت_اکیتو Bit_Akitu می شدند. خانه ی اکیتو جایی مقدس بود که مراسم اصلی و نمادین در آن جا برگزار می شد و مراسم نمادین باروری یا ازدواج مقدس و نزدیکی، میان شاه به نمایندگی مردوک و کاهنهٔ بزرگ انجام می گرفت و آن گاه بود که هرگونه قید و بند خانوادگی، مذهبی، مدنی و اخلاقی برداشته شده و هرج و مرج عنان گسیخته ای، به ویژه از نظرگاه جنسی میان مردم انجام می گرفت. ????(نوعی مراسم رایج که همراه با شور و جذبه و هرج و مرج اخلاقی بود، یعنی مراسم اُرجی orgy) 

از روز هشتم تا یازدهم، خدایان در بیت _اکیتو به سر می بردند و به تبع مراسم نمادین باروری که حاکی از نوعی جای گزینی هرج و مرج و آشوب بر نظم و قانون بود در معبد، مردم بیرون از معبد نیز چنان که اشاره شد همان رفتار می کردند. پس از سه روز، یعنی روز یازدهم از ماه نیسان، دوباره ضمن برگزاری تشریفاتی، مردوک و خدایان دیگر به بابل و معبد بزرگ خدایان برای تعیین سرنوشت و مقدرات سال نو و تصمیم گیری برگزار می شد. اینک دیگر مراسم نمادین که تکراری از یادمان های اساطیری آغازین بود تمام شده و نظام درست پیشین اعاده می گشت.

اشاراتی بسیار شایان توجه از چنین انجمنی، در فرگرد دوم وندیداد از اوستا آمده است. پس از تعیین سرنوشت جهان و مقدّرات آن، خدایان را به شهرهای خود برگردانده و مراسم پایان می یافت. هر چند در الواح بابلی، یاد و اشاره ای از روز سیزدهم نیست، اما این گمان که جشن و شادی و استراحت در پس روز دوازدهم رسم بود، دور از واقع به نظر نمی رسد. } (کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان اثر هاشم رضی صفحات 283 الی 287)

 

نکته مهم : خواننده گرامی توجه نماید که چگونه آیین های باستانی مشرکین بابلی نظیر اُرجی به حیات خود تا عصر جدید در انجمن های مخفی ادامه داده است. از سطور بالا بخوبی می توان دریافت که به موازات ایام نوروز، در سرتاسر جهان علی الخصوص خاورمیانه مراسم هایی نسبتاً مشابه با آنچه که مشرکین بابلی انجام می داده اند انجام می شود.  

 

 

ادامه دارد.

 

@soltannasir

⭐️


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

     {پیوند اسطوره با دین 281}

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ?41}

 

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 5} 

 

 {نگاهی به جشن اکیتو در بابل قدیم 2}

 

ادامه.????

 

هر ساله در ایام سیزدهم فروردین موجی از پیام ها درباره داستان نیمه افسانه ای پوریم در محیط مجاز منتشر می شود. پیشتر گفته ام و اکنون نیز می گویم مراسم سیزدهم فروردین هیچ ارتباطی به داستان نیمه افسانه ای پوریم ندارد. در گاهشماری یهودیان سیزدهم آدار با سیزدهم فروردین تطابق ندارد و این تاریخ اکثرا در ماه اسفند قرار می گیرد.

متاسفانه سالها پیش فردی به تطبیق اشتباه سیزدهم فروردین با سیزدهم آدار و واقعه پوریم پرداخت سپس یک سخنران معروف در چندین سخنرانی به این مسئله پرداخت و از آن تاریخ به بعد آنچنان این اشتباه در محیط های مجازی  پخش شد که هنوز اهلش موفق به تصحیح این اشتباه نشده اند.

اما به موازات نوروز باستانی ایرانی جمشیدی، بابلیان نیز مراسمی به نام جشن اکیتو داشتند که شباهت های بسیاری با نوروز ما دارد. این شباهت ها تا حدی است که برخی از محققین نظیر استاد مهرداد بهار ریشه نوروز ایرانی را هم در فرهنگ و تمدن میان رودان می دانند. اینکه نوروز باستانی ایرانی همان اکیتو میان رودانی است یا خیر، فعلاً موضوع بحث ما نیست و تحقیق درباره این مهم مجالی دیگر می طلبد. اما بدون شک شباهت مراسم نوروز ما با بابلی ها به حدی زیاد است. که نمی توان از این شباهت ها چشم پوشید. استاد مهرداد بهار نیز جزو ایران ستیزان و غربی های ناآشنا با فرهنگ ایران نبودند که بگویم از روی عناد چنین نظری داده اند. 

علی ای حال آنگونه که گفته شد بابلیان جشنی مشابه با نوروز ما ایرانیان داشته اند. جشن آنان دوازده روز به طول می انجامیده است و روز سیزدهم به استراحت می پرداختند. روز سیزدهم فروردین به احتمال بسیار قوی همان روزی است که قهرمان توحید در میان رودان یعنی حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام چون مردمان به خارج از شهر رفته بودند به شکستن بت ها می پردازند. بنابراین از این جهت برای ما مهم است و به نوعی عید محسوب می شود. ????

پس از نگارش این مقدمه به نقل سخنان استاد هاشم رضی درباره جشن اکیتو می پردازیم : ????

 

{ «اکیتو، مراسم بهاری سال نو در بابل قدیم و همانندی آن با روزهای دوازده گانه نوروزی و روز سیزدهم که اختتامیه جشن بهاری بوده است.» 

 

 

هر سال به موجب اسناد باقی ماندهٔ بابلی به روی الواح، در آغاز بهار، مراسم سال نو به مدت یازده یا دوازده روز به طول می انجامید که از آن به عنوان اکیتو Akitu یاد شده و بر مبنای برخی همانندی ها که در مراسم زگموگ Zagmuk و ساکئا Sacea در بین النهرین شایع بود، آن را با نوروز مقایسه کرده اند. اما از سویی دیگر، بنابر نظر پژوهشگر فقید مهرداد بهار، (کتاب جستاری چند در فرهنگ ایران ص 209) ریشهٔ جشن نوروز مربوط به تمدن ها و فرهنگ مردم بین النهرین است. این جشن بهاره در آغاز هر بهار در شهرهای بین النهرین برگزار می شد که در اصل مراسم باروری و جنبه ای تمثیلی از زایش و رویش در طبیعت به شمار می رفت که اوج مراسم آن، ازدواج مقدس بود و در ضمن آن، فرمانروای هر شهری در آغاز، و در دوران های بعدی که حکومت مرکزی شکل گرفت، پادشاه کشور به عنوان جانشین و نمایندهٔ خداوند مردوک از سویی _ و زوجه و همسر یا نمایندهٔ الهه و زن خدایی که کاهنهٔ بزرگ معبد بود و نماینده و معرّف همسر خداوندگار محسوب می شد، طی مراسمی نزدیکی می کرد.

در بابل، مراسم بهارهٔ سال نو، از روز اول ماه نیسان Nisanu که مطابق با اواخر اسفند و اوایل بهار ایرانی است آغاز می شد. در ایران نیز این تداخل وجود داشت و در کهن ترین سند مکتوب، یعنی یشت سیزدهم /فروردین یشت احتساب کبیسه و پنجه، آغاز مراسم به شمار می رفت. مراسم جشن اکیتو در بابل به دو بخش تقسیم می شد: بخش نخست، هشت روز اول بود که در شکل نمادین و تمثیلی، دورانی است که خداوندگار در جهان زیرین در بند و اسارت بوده است.

قسمت دوم رهایی خداوند مردوک و اجرای مراسم مقدس شویی و باروری بوده است. به صورتی، هر چند نه بر بنیاد تطبیق و مقایسه، جشن بهاره و نوروز هم به دو بخش تقسیم می شد که شرح آن گذشت. } 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

⭐️⭐️⭐️


سلطان نصیر

ادامه.????

 

{.در نهایت افقهای شرقی و غربی تشکیل می داده که برای رفتن به پایین، باید از پلکان استفاده می شد. هر روز خورشید از میان آنها از سمت مغرب غروب و در مشرق پدیدار می گردید. پلکانی هم به سمت آسمان بالا می رفت. بر طبق یک روایت، سه طبقهٔ آسمان وجود دارد که پایین ترین طبقه شامل ستارگان، طبقهٔ وسط جایگاه ایگی گو Igigu و بالاترین طبقه متعلق به انو Anu (An) می باشد. در یک روایت نجومی جداگانه افق شرقی به سه دسته عمودی تقسیم می شد. حماسهٔ بابلی آفرینش، این نظام را به صورت تجلی جهان دوگانهٔ آسمان و زمین (وقتی که تیامت دو قسمت می شود) و جهان چهارگانهٔ آسمان، آسمان زیری (منزلگاه انلیل) ، زمین (منزلگاه مردوخ) و اپسو، نظام می بخشد. طناب یا «پل» واسط آسمان و زمین (که به آن در موارد استفاده برای احشام، افسار با یوغ هم می گویند) و نیز علمهای مرزی، تصوری مهم در زمینهٔ کیهان شناسی است که به نوعی، تفکر سومری کهن در خصوص جدایی آسمان و زمین را بیان می کند. معبد به عنوان یک معبر ارتباطی بین آسمان و زمین تصور شده و احتمالاً به همین گونه توصیف می گردید.}(فرهنگنامهٔ خدایان بین النهرین مدخل کیهان شناسی ص 92 و 93)

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

     {پیوند اسطوره با دین 280}

 

     {ذوالقرنین قرآن کیست ?40}

 

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 4} 

 

 { نگاهی به جشن اکیتو در بابل قدیم 1}

 

 

این دروس را با آیاتی از سورهٔ مبارکه انبیا و داستان قهرمان توحید در میان رودان یعنی حضرت ابراهیم خلیل اللّه آغاز می کنیم : ???? 

 

{وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿۵۱﴾

 

و در حقيقت پيش از آن به ابراهيم رشد [فكرى]اش را داديم و ما به [شايستگى] او دانا بوديم (۵۱)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿۵۲﴾

 

آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت اين مجسمه ‏هايى كه شما ملازم آنها شده‏ ايد چيستند (۵۲)

 

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿۵۳﴾

 

گفتند پدران خود را پرستندگان آنها يافتيم (۵۳)

 

قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۵۴﴾

 

گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بوديد (۵۴)

 

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ﴿۵۵﴾

 

گفتند آيا حق را براى ما آورده‏ اى يا تو از شوخى‏ كنندگانى (۵۵)

 

قَالَ بَلْ ????ربُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ???? وأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۶﴾

 

گفت [نه] بلكه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمين است همان كسى كه 

???? آنها را پديد آورده است و من بر اين [واقعيت] از گواهانم (۵۶)

 

وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿۵۷﴾

 

و سوگند به خدا كه پس از آنكه پشت كرديد و رفتيد قطعا در كار بتانتان تدبيرى خواهم كرد (۵۷)

 

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾

 

پس آنها را جز بزرگترشان را ريز ريز كرد باشد كه ايشان به سراغ آن بروند (۵۸)

 

قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۹﴾

 

گفتند چه كسى با خدايان ما چنين [معامله‏ اى] كرده كه او واقعا از ستمكاران است (۵۹)

 

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۰﴾

 

گفتند شنيديم جوانى از آنها [به بدى] ياد میکرد كه به او ابراهيم گفته مى ‏شود (۶۰)

 

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾

 

گفتند پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد باشد كه آنان شهادت دهند (۶۱)

 

قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۲﴾

 

گفتند اى ابراهيم آيا تو با خدايان ما چنين كردى (۶۲)

 

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ ﴿۶۳﴾

 

گفت [نه] بلكه آن را اين بزرگترشان كرده است اگر سخن مى‏ گويند از آنها بپرسيد (۶۳)

 

فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۶۴﴾

 

پس به خود آمده و [به يكديگر] گفتند در حقيقت‏ شما ستمكاريد (۶۴)

 

ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ ﴿۶۵﴾

 

سپس سرافكنده شدند [و گفتند] قطعا دانسته‏ اى كه اينها سخن نمى‏ گويند (۶۵)

 

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿۶۶﴾

 

گفت آيا جز خدا چيزى را مى ‏پرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمى ‏رساند (۶۶)

 

أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾

 

اف بر شما و بر آنچه غير از خدا مى ‏پرستيد مگر نمى‏ انديشيد (۶۷)

 

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْ صُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿۶۸﴾

 

گفتند اگر كارى مى ‏كنيد او را بسوزانيد و خدايانتان را يارى دهيد (۶۸)

 

قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾

 

گفتيم اى آتش براى ابراهيم سرد و بی ‏آسيب باش (۶۹)

 

وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ﴿۷۰﴾

 

و خواستند به او نيرنگى بزنند و[لى] آنان را زيانكارترين [مردم] قرار داديم (۷۰) } (سورهٔ مبارکه انبیا آیات 51 الی 70) 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????????


سلطان نصیر

تصویری از کیهان شناسی بابلی {اندیشه های متعدد کیهان شناسی در دوره های مختلف تاریخ بین النهرین جریان داشته اند. گویی دیدگاه ابتدایی سومری از کیهان شناسی، تقسیم جهان به دو قسمت شامل «ان an» (آسمان) و «کی» ki (زمین، شامل جهان زیرین) بوده است. آنها در اصل یکپارچه و صرفاً ستگاه خدایان بوده اند که در زمانهای نخستین از یکدیگر جدا گشته اند. احتمالاً این جدایی منجر به احساس نیاز به وجود مکانی برای ست بشر شده است. کرهٔ زمین به شکل یک عرصهٔ مستطیلی شکل با چهارگوشه تلقی می شد و این تصور حداقل به عنوان ظاهری کلیشه ای تا زمانهای بسیار دورتر، دوام پیدا کرده است. از طرف دیگر، با توجه به لوحی که نقشهٔ جهان را نشان می دهد، بابلی ها زمین را همچون صفحه ای مسطح در نظر می گرفتند که دریای شور آن را احاطه کرده بود. هشت نگو nagu (منطقه) ورای دریای گسترده شده بود که یکی از آنها جایگاه اوت_نپیشتی (همتای حضرت نوح نجی الله در اساطیر میان رودان) Ut_napisti بازمانده سیل بزرگ بوده است. بنابر دیگر منابع، اپسو apsu abzu در زیر جهان و در زیر آن، جهان زیرین قرار داشته که ورودی آن را یک جفت دروازهٔ چفت شده.} ادامه.???? @soltannasir


سلطان نصیر

تصویر مسیر و جایگاه انلیل و آنو و انکی در آسمان شب. 

{در فرضیهٔ سه طبقه بودن آسمان، انو Anu، بالاترین طبقه را اشغال کرده است. «راه انو Anu»، مسیر عمودی افق شرقی بین «راههای» انلیل Enlil و ائا Ea (انکی Enki) است که به ترتیب در شمال و جنوبش قرار می گیرند.}(کتاب فرهنگنامهٔ خدایان، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان مدخل انو صفحات 57 و 58) 

 

انلیل برابر با صورت فلکی عوا است. در متون پهلوی ما ستاره هفتورنگ برابر با سماک رامح در این صورت فلکی سپاهبد یا نگهبان شمال است.

 

انکی در نقطه مقابل انلیل در جنوب قرار دارد. به این نکته در لوح پنجم انوما الیش، تلویحاً اشاره شده است. بنا به آنچه پیشتر نشان دادیم انکی با صورت فلکی نهر و بخشی از صورت فلکی شاه تخته و احتمالا کشتیدم ارتباط دارد. و در متون پهلوی ما ستاره سدویس برابر با سهیل سپاهبد نیمروز (نگهبان جنوب) است. 

 

اما مسیر و جایگاه آنو در این تصویر در میانه است. به نظر فقیر به احتمال قوی آنو با ستاره ونند (نسر واقع) که در اساطیر ایرانی نگهبان خاور (غرب) می باشد مرتبط است. احتمالا این ایزد پیشاتاریخی در میان رودان با صورت فلکی جاثی و شلیاق مرتبط بوده است. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر انکی نشسته بر تخت احتمالا در معبد ا_آبزو 

 

ادامه.????

 

{.یا به گونه ای دیگر، او پرنده _انسانی bird_man را که در پس او به عنوان زندانی تحت حفاظت آورده می شود و یا آنکه یک دیو _شیر lion_demon را نگاه داشته است.

این احتمال وجود دارد که خدایان دیگر و به احتمال قوی وزیر «انکی» یعنی ایسیمود Isimud، آنها را وارد صحنه کرده باشند. گاهی انکی به صورت نشسته در بنایی، ابزو abzu، یا حتی در زیارتگاه إ_آبزو E_abzu که پیرامونش با کانالهای آب احاطه شده، نشان داده می شود.

در نمادسازی دوران آشوری، بابلی و کاسی، چهارپای ائا Ea، بز_ماهی goat_fish بود (نشان صورت فلکی جدی) از دیگر نمادهای این خدا، چوبدستی خمیده ای بود که سرش، سر قوچ بوده و همچنین لاک پشت turtle می باشد. }(کتاب فرهنگنامهٔ خدایان و دیوان بین النهرین باستان صفحات 128 و 129 )

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر انکی سومری یا اآ Ea اکدی ایزد آب های شیرین و زیر زمین با دو نهری که از شانه های وی جاری است که وی را با صورت فلکی نهر و قسمت فوقانی صورت فلکی کشتیدم و بخشی از صورت فلکی شاه تخته مرتبط می نماید.

 

 

ادامه.????

 

{ بخصوص در حماسه های اتره هسیس Atra hasis و گیلگمش Gilgames، او بخشی از وجود انسان را علیه خدایان برانگیخت و بشر را برای فرار از سیل بزرگ Flood که با تصمیم خدایان دیگر فرستاده شده بود، یاری نمود. او در شعر سومری «اینانا Inana و انکی Enki»، مه me را با در نظر گرفتن تمامی جوانب زندگی بشر،کنترل کرده و نقش وی ساماندهی دقیق تمام صورتهای جهان متمدن می باشد.

انکی Enki در هنر به شکل خدای نشسته ای با ریش بلند و کلاهی با شاخهای فراوان نشان داده می شود که ردای بلند چین داری به تن دارد. 

نهرهای آب از بازوانش تا زمین جریان دارند و گاهی ماهیهای fish کوچکی در این ریزش آب، شناور هستند. وی بیشتر مواقع در حال پذیرش عابدان یا حاملان پیشکشها نشان داده می شود. } 

 

ادامه.????

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر انکی ایستاده بر روی سکویی که این سکو را می توان همان صورت فلکی شراع و بخشی از صورت فلکی کشتیدم در نظر گرفت.

 

{انکی (ائای اکدی)، خدای اقیانوس آب شیرین زیرزمینی (ابزو Abzu) بود و مخصوصاً با خرد، سحر و جادو magic، هنرها و صنایع مدنی، ارتباط داشت. او گاهی به نامهای نودی مود Nudimmud یا نین شیکو Ninsiku یا به عنوان «گوزن نر ابزو abzu» که گوزن زرد عظیم الجثه ای است، نامیده شده است. انکی /ائا، پسران An، /انو Anu یا به گونه ای دیگر، ????پسر الهه نمو Nammu و برادر دوقولوی خدا ایشکور Iskur /ادد Adad بوده است. همسرش دمگلنونه Damgalnuna /دمکینه Damkina و اخلافش شامل خدایان مردوخ Marduk، اسرلوهی Asarluhi، انبیلولو Enbilulu، ادپهٔ Adapa خردمند و الهه ننشه Nanse بودند. وزیر وی خدای دو چهره یعنی ایسیمود Isimud /اوسمو Usmu بود. این انکی Enki (که نام کاملش Enkig است) با انکی Enki، نيای انلیل Enlil («خدای زمین») فرق دارد. مهمترین مرکز پرستش «انکی»، ا_ابزو E_abzu («خانه ابزو Abzu») در اریدو Eridu بود. انکی همواره به عنوان تهیه کنندهٔ آب شیرین، خدای خالق و سرنوشت ساز مورد علاقهٔ بشر بوده است.}

 

ادامه.????

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 292}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ? 52} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 13}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 7}

 

ادامه.????

 

اما همانگونه که ملاحظه نمودید. ایشتار با آشور بنی پال ارتباط خاصی داشته است و آشور بنی پال را فرزند خویش می خوانده است! اما خروجی این ارتباط خاص آشوربنی پال و ایشتار چه می شود ? آیا خروجی معنوی داشته است ? 

خروجی این ارتباط خاص این می شود که آشور بنی پال پادشاه آشوری ها به خواست ایشتار به تمدن ایلام و شهر شوش حمله می نماید و جنایتی را در حق مردمان آن دیار انجام می دهد که در نوع خود بی سابقه است.

به سطور زیر از کتیبه آشور بنی پال توجه فرمایید: ????

 

{ «من شوش، شهر بزرگ مقدس، مسکن خدایان ایشان، مأوای اسرار ایشان را بنا بخواستهٔ آشور (ایزد آشور) و ????ایشتار فتح کردم. وارد کاخهایش شدم، و با شادی و بشارت در آنجا اقامت گزیدم. در گنجهایش را گشودم که در آنها طلا و نقره، خواسته و مال فراوان بود. آنچه را که شاهان پیشین تا شاه کنونی عیلام در آنها گرد آورده بودند، و تا به حال هیچ دشمنی، بجز من بر آنها دست نیافته بود، بمنزلهٔ غنیمت در تملک گرفتم. طلا و نقره، خواسته و مال سومر، آکاد و کاردونیاش (بابل) که شاهان پیشین عیلام مکرر غارت کرده و به عیلام آورده بودند. زینت آلات، نشانهای سلطنتی، سلاح های جنگی.همهٔ اثاثهٔ قصورشان که (شاه) روی آنها جلوس میکرد ومیخوابید. (ظروفی) که در آن غذا میخورد. آنها را به منزلهٔ غنیمت بمملکت آشور آوردم.  

من زیگورات شوش را از آجرهائی که با سنگ لاجورد لعاب شده بود، من (نوعی) تزئینات بنا را که از مس صیقلی یافته ساخته شده بود، شکستم. شوشیناک، خدای اسرارآمیز که در مکانهای اسرار آمیزی اقامت دارد، و احدی ندیده است که او چگونه خدائی میکند، سومودو، لاگامار این خدایان و این الهه ها، با زینت آلاتشان، ثروتشان، اثاثه شان و انشان (همه را) بعنوان غنیمت بمملکت آشور آوردم. سی و دو مجسمهٔ سلطنتی را که از طلا و نقره و مس ریخته و با مرمر سفید (تراشیده شده) بود.بمملکت آشور آوردم. تمام شدوها (دیوان) و لاماسوها، نگهبانان معابد را بدون استثنا از بین بردم (مجسمه های) گاوهای نر خشمناکی را که زینت بخش درها بودند، از جا کندم، معابد عیلام را با خاک یکسان کردم، و خدایان و الهه هایش را به باد یغما دادم. سپاهیان من وارد بیشه های مقدسش شدند، که هیچ بیگانه ای از کنارش نگذشته بود، اسرار آنرا دیدند و با آتش سوختندش. 

من قبور پادشاهان قدیمی و جدیدش را که از    ????ایشتار پروردگار من نهراسیده بودند، و بپادشاهان پدران من صدمه رسانیده بودند، ویران و متروک ساختم، - (اجساد) آنها را در معرض خورشید قرار دادم، و استخوانهایشان را بمملکت آشور آوردم. من اتیموهایشان (ارواح خدایان) آرامش و راحتی را با جلوگیری از تقدیم هدایای تدفینی و آشامیدن مشروب بافتخار آنان، سلب کردم. من در فاصلهٔ یک ماه و بیست و پنج روز راه، ایالت عیلام را ????تبدیل به یک ویرانه و صحرای لم یزرعی کردم. من دردهش نمک و سیلهو پروراندم. 

من دختران شاهان، ن شاهان، تمام خانوادهٔ قدیمی و جدید شاهان عیلام، شهربانان و شهرداران دهاتش. تمام متخصصین بدون استثنا، ساکنین مرد و زن . چهارپایان بزرگ و کوچک را که تعدادشان از ملخ بیشتر بود، بمنزلهٔ غنیمت به مملکت آشور فرستادم.خرهای وحشی، غزالها، تمام حیوانات وحشی (بدون استثنا) از برکت وجود من (در شهرهای آن) براحتی زندگی خواهند کرد. ندای انسانی (صدای) سم چهارپایان بزرگ و کوچک، فریادهای شادی.بدست من از آنجا رخت بربست». 

پس از این قتل و غارت و ویرانی، حکومت عیلام دیگر کمر راست نکرد. } (کتاب تاریخ عیلام تالیف پیر آمیه ترجمه دکتر شیرین بیانی ص 70 و 71) 

 

خواننده گرامی توجه نماید نتیجه ارتباط احساسی و مادر فرزندی ایشتار با آشوربنی پال این می شود که شما در سطور بالا مشاهده می نمایید. ایشتار دستور حمله به ایلام و شهر شوش را می دهد و آشور بنی پال آن کرد که خود با افتخار نقل می نماید. آیا به راستی این ملعونه خبیثه ایشتار موجودی مثبت و الهی است ?! اگر بله بر اساس کدام موازین ? کافی است کیش بابلی را بررسی نمایید که ایشتار ایزد خانه ها نیز بوده است. و روسپی گری مقدس جزوی از آیین این ایزدبانوی هرزه بوده است. خواننده گرامی توجه نماید هم بر طبق احادیث و هم نظر حکمای زرتشتی ایران باستان، و حتی اسناد اسطوره ای تمامی این موجودات مثبت و الهی نیستند. درست است که مخلوق حق تبارک تعالی هستند و نوع خویش را تدبیر می نمایند و محافظت از آن نوع را نیز بر عهده دارند. اما لزوماً موجودات مثبت و الهی ای نیستند که ایمان به یکتایی پروردگار و رسالت رسول خدا (ص) و وصایت امیر مومنان(ع) داشته باشند. این موجودات بر خلاف جنیان مکلف نیستند. 

 

ادامه????

 

@soltannasir

????


سلطان نصیر

@soltannasir 


    { پیوند اسطوره با دین 293}


    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 53} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 14}


{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 8}


ادامه.????


یعنی با وجود ایمان نوع خلقت و زندگیشان اینگونه نیست که تکلیف داشته باشند. به یاد بیاورید در احادیث کوه قاف از موجوداتی مثل اهل جابلقا و جابلسا یاد شده بود که مکلف نبودند اما ایمان داشتند.

این موجودات علی القاعده نامیرا هستند که مربوط به جنس خلقتشان است که از طبیعت پنجم یا اثیر می باشد. (با اتر=آتش اشتباه نشود) این موجودات علم بالا دارند. علی الخصوص تمام خواص نوع خود را به طور کامل می دانند. همانگونه که ایزد هوم بر زرتشت هویدا شد و از تاریخ فشردن هوم توسط پدر فریدون و پدر سام گرشاسب و پدر زرتشت برای وی سخن گفت. 

چه بسا بر رسول خدا صلوات اللّه علیه نیز ایزد موکّل بادنجان پیش از ماجرای دیدار با جابر هویدا شده باشد و از خواص خویش سخن ها گفته باشد. و اینکه رسول خدا (ص) فرمودند. بادنجان را با روغن زیتون سرخ نما و میل کن بر حکمت می افزاید. سخنان ایزد موکّل بادنجان بوده باشد که از خواص خویش و ایمان خویش به خداوند و رسولش و ولایت وصی اش سخن گفته باشد. (فقیر بر حسب باطن اینگونه می اندیشم. هرچند اصراری بر درست بودن این نظر خویش ندارم. )


جالب اینجاست که موسساتی نظیر والت دیزنی و هالیوود با ساختن کارتون ها و انیمیشن ها و فیلم ها و سریال های گوناگون، تمام این مفاهیم را به زیبایی هر چه تمام تر از سنین پایین به خورد کودکان ما می دهند. و هیچ کسی هم مسخره نمی نماید. حداکثر ممکن است بگویند اینها تخیلات است. 

اما هنگامی که یک منبری ما سخن از حدیث بادنجان می نماید. نه تنها  کافران، مسخره می نمایند. بلکه مسلمانان و مومنان نیز بعضاً این مفاهیم را مورد تمسخر خویش قرار می دهند. 

چرا ? چون از تبیین درست آن عاجزیم. اگرم کسی در حوزه بخواهد بر روی این مفاهیم داد سخن بدهد. چوب تکفیر بلند است. عزیزان ما در حوزه داریم افرادی را که بتوانند این مفاهیم را به زیبایی هر چه تمام تر تبیین نمایند. اما متاسفانه شرایط مهیا نیست. و اهلش به مانند استاد قزوینی ما آیت اللّه سیدهادی و یا استاد زنجانی ما آیت اللّه . ترجیح می دهند تنها بر شاگردان خصوصی خویش سخن از این مباحث نمایند. (هر دو استاد عزیز ما از حوزه و تدریس رسمی کناره گرفته اند و شاگردانی را به صورت پنهانی در سلوک و علوم غریبه تربیت می نمایند)


شما امروزه شاهد هستید که چگونه علامه بزرگوار حسن زاده آملی و شاگردانشان و بسیاری بزرگان دیگر نظیر آیت الله جوادی آملی و مورد هجمه قرار دارند.  در واقع علامه حسن زاده آملی به نوعی سپر حضرت امام و رهبری شده اند. که هر کسی که به آن بزرگواران و مواضع عرفانیشان و . انتقاد دارد و نمی تواند دق و دلی اش را _از ترس_ خالی نماید. انتقادهایش را با ادبیات بعضاً سخیف نثار علامه می نماید. در واقع به در می زنند که دیوار بشنود. و این برای افرادی که در حوزه بوده اند مثل روز روشن است. 

بنابراین شما نباید انتظار داشته باشید که دیگران برای شما از رب النوع سخن بگویند. در فلسفه اشراقی و حکمت صدرایی، کمی در باب این مفاهیم سخن گفته می شود. اما اساتید سریع از آن می گذرند. علاقه ای به بررسی ریشه ای این  موضوع از باب تاریخی و غیره ندارند. همانگونه که گفتم چوب تکفیر همواره بالا است و کار آسان نیست. 

فقیر هم که به عنوان شاگرد کوچک در مجاز سخن از این مفاهیم می نماییم. باید با هزار سلام و صلوات سخن بگوییم. و دست به عصا هستم. بعضی اوقات عده ای می گویند چرا پراکنده سخن می گویی ? و چرا کامل بعضی مباحث را نمیشکافی ? باید بگویم در بعضی موارد تعمد در اینگونه نوشتن دارم. 


اما در باب هالیوود و والت دیزنی یکبار هم باید قبول نماییم که ما با دشمنانی طرف هستیم که فوق العاده دانا هستند و هنرشان در انتقال مفاهیم قابل تحسین است. شما نگاه نمایید چگونه در سه گانه ارباب حلقه ها و هابیت و نارنیا و . مفاهیمی نظیر موکل جنگل و کوه و رودها و . را گنجانده اند. 

اما اینطرف ماجرا اگر کسی همین مفاهیم را در قالب سریال پخش خانگی (به صدا و سیما در چنین مواردی امیدی نیست????) بسازد و عرضه نماید. احتمالا فریاد وا اسلاما از آقایان بلند خواهد شد. و در نهایت با فشار به نهادهای امنیتی سریال مورد نظر توقیف خواهد شد. ????



ادامه دارد.


@soltannasir

????????????????????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 291}

 

    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 51} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب12}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی6}

 

ادامه.????

 

وقتی ما می گوییم ایزدان بابلی و سومری اکثر قریب به اتفاقشان دشمن هستند. تنها ریشه در نظر باطنی ما نسبت به این موضوع ندارد بلکه احادیث نیز موید آن است.  

اما برای آن دسته ای از خوانندگانی که به حدیث اعتقادی ندارند و یا شک دارند بد نیست که ماجرای ارتباط خاص آشور بنی پال پادشاه ستمگر آشوری را با ایشتار بیان نماییم. 

آشور بنی پال پادشاه بزرگ آشوری ها که خود مقام کاهن بزرگ را در کشور آشور داشته است. پرستنده خاص ایزدبانوی ایشتار (یکی از رب النوع های کوکب زهره) می بوده است. و ارتباط عاطفی روحی خاصی با این ایزدبانو داشته است. 

در کتاب جهان اسطوره ها اثر رابرت گریوز ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور صفحهٔ 65 می خوانیم: ???? { ایشتار با آنان که دلبسته شان بود، رفتاری مادرانه داشت، از جمله خطاب به ????آشور بانیپال گوید: «چهره ام چهرهٔ تو را می پوشاند، همچون مادری که میوهٔ زهدانش را، تو را چونان جواهری پرنگار میان سینه هایم جای می دهم، و شبانه تو را فرا می پوشم. روز هنگام تو را چون جامه ای به تن می کنم. مترس، آه محبوب کوچکم، که تو را پرورده ام!» }

 

اما این ارتباط خاص مادر فرزندی ایشتار با آشور بنی پال به این بخش از الواح ختم نمی شود. بد نیست بدانیم که ایشتار حتی در جنگ ها نیز به وی و سایر پادشاهان آشوری مشاوره می دهد. حتی در بعضی جنگ ها خود حاضر می شود و باعث پیروزی سپاهیان آشوری می شود. آشوریان شخصیت جنگجوی ایشتار را می پرستیدند که معبد وی در اربیل و نینوا قرار داشت. به فقرات زیر توجه فرمایید : ????

{ منظومه ای مشهور  دربارهٔ جنگ توکولوتی نیونورتای اول ، به رویدادی در سدهٔ 13 پ. م. اشاره می کند و می گوید ایشتر در نقطه ای حساس در ????نبرد مداخله می کند که نتیجه اش پیروزی آشوریان بر کاشتی لیاش، پادشاه بابل، و شکست و سرنگونی این پادشاه بود. } (کتاب دانشنامه اساطیر جهان زیر نظر رکس وارنر ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور ص 223)

 

همانگونه که ملاحظه می نمایید ایشتار در جنگ خود شرکت می نماید و باعث پیروزی آشوریان می شود. این منظومه بخوبی ثابت می نماید که مردمان جهان باستان تماثیل اصنام و خدایانشان را از روی تصویر موجوداتی می ساخته اند که وجود خارجی داشتند و در زندگی آنان گاه نقش موثری نیز می داشته اند. اما به مرور با بسته شدن مرزها این حضور موثر و چنین دخالت هایی ذره ذره کمتر و سپس قطع می شود. ضمن اینکه خواننده گرامی در این حکایت باید به خوبی تأمل نماید. ایشتار یک تنه جنگ را به نفع آشوری ها تغییر می دهد. ما به احتمال قوی در آینده با موجوداتی طرف خواهیم شد که نه تنها به مانند جنیان قابل سوزاندن نیستند بلکه قدرت این را دارند که روند جنگ را به نفع پرستندگان خویش تغییر دهند. البته باید بدانیم که جایگاه اولیای کامل الهی فوق این فرومایگان است. اما به هرحال شاخ به شاخ شدن با آنان به هیچ وجه آسان نخواهد بود. همچنین باید به این نکته توجه نمود که طبق معمول در کمک ایشتار به آشوریان یوفویی در کار نیست. ????

اما حال به حکایت کمک وی و مشاوره اش به اسرحدون (پدر آشور بنی پال) یا آشوربنی پال دقت نمایید : ????

 

{ در پانزدهمین روز ماه تبت (حدود دی ماه)، در نیمه شب، خسوف ماه بود. این خسوف از خاور آغاز گردید و به سوی باختر به حرکت در آمد. آشوب زیانباری که در سرزمین امورو و قلمرو آن به وجود آمده است، به خود آن آسیب می رساند. این آشوب تقصیر پادشاه امورو و سرزمین اوست، که به دشمن پادشاه، سرور من، اجازه داده است در سرزمین امورو باشد. بگذار پادشاه، سرور من، هر آنچه که مایل است انجام دهد. دست پادشاه، سرور من، او را اسیر خواهد کرد. پادشاه او را شکست خواهد داد. 

هنگامی که اسارحدون یا آشوربنی پال از الهه ایشتر سؤال می کنند که آیا می توانند در چنین یا چنان روز اقدام به لشکرکشی کنند، موفقیت دشمنان مورد نظر چگونه می تواند باشد، و آیا آنها می توانند فلان فرد مورد نظر را به فلان مقام برگزینند، در واقع از پیشینیان خود تقلید می کنند. بنابراین، الهام خدایان در آشور موقعیت ویژه ای را به خود اختصاص داده بود  . } (کتاب تاریخ تمدن بین النهرین دکتر یوسف مجیدزاده جلد اول ص 342)

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 290}

 

    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 50} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب11}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 5}

 

ادامه.????

 

حال به حدیثی مرسل (مرسل در اصطلاح به حديثى می گویند که یا راوی آن را مستقیماً از معصوم نشنيده است ليکن بدون واسطه از وى نقل کرده باشد و يا با واسطه نقل کرده امّا واسطه را فراموش کرده است) در مورد بادنجان توجه نمایید : ????

 

{ «وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی دَارِ جَابِرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَدَّمَ إِلَیْهِ الْبَاذَنْجَانَ فَجَعَلَ ص یَأْکُلُ فَقَالَ جَابِرٌ إِنَّ فِیهِ لَحَرَارَةً فَقَالَ ص [یَا جَابِرٍ مَهْ‏] إِنَّهَا أَوَّلُ شَجَرَةٍ آمَنَتْ بِاللَّهِ اقْلُوهُ وَ أَنْضِجُوهُ وَ زَیِّتُوهُ وَ لَبِّنُوهُ فَإِنَّهُ یَزِیدُ فِی الْحِکْمَة»؛ پیامبر(ص) در خانه جابر بود، بادنجان برایش آوردند، حضرت شروع به خوردن کرد. جابر عرضه داشت که گویا بادمجان گیاهی گرم است! پیامبر(ص) فرمود: اینگونه نیست اى جابر! بادمجان نخستین گیاهی است که به خدا ایمان آورده؛ آن ‌را با روغن زیتون سرخ کنید و بپزید و نرمش کنید که بر حکمت می‌افزاید. } (قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، الدعوات، ص 158،)

 

اگر از مرسل بودن این روایت چشم پوشی نماییم.  مضمون این روایت با روایاتی مشابه که در بالا از آن یاد شد هم خوانی دارد. اما به راستی کدام بادنجان به حق تبارک تعالی ایمان آورد ? آیا تمام بادنجان ها ایمان آوردند ? یا اینکه بادنجان در عالم مُثل دارای رب النوعی است که مدبر این نوع است. و وی نخستین ایمان آورنده به حق تبارک تعالی در میان گیاهان در آن عالم بوده است ?!

 

خواننده گرامی می تواند نوشته های پیشین ما را در باب ایزد گیاه هوم یا سومه در این باره به یاد بیاورد. که چگونه گیاه هوم ایزدی داشت که جزو ایزدان بزرگ تمدن های هندوایرانی بود.

در مورد بادنجان و هر نوع از انواع موجودات نیز کم و بیش ماجرا همینگونه است. اما نکته ای که در اینجا قابل تأمل است این است که حکمای اشراقی ما که ارباب انواع را عقول عرضیه می دانند چندان قائل به تقسیم بندی این موجودات به دو گروه مثبت و منفی نیستند. در حالی که این موجودات هم در تقسیم بندی دین زرتشتی و هم در احادیث اسلامی به دو دسته تقسیم می شوند. در دیانت زرتشتی موجودات به دو دسته اهورایی و اهریمنی تقسیم می شوند گروهی اهورا آفرید هستند و دیوان و ددان و خرفستران (موجودات نیش دار مانند مار و مورچه و.) و موجودات اهریمن آفرید هستند. یعنی توسط اهریمن خلق شده اند. که البته این از نظر ما اشتباه است و همه موجودات مخلوق حق تبارک تعالی هستند. 

ضمن اینکه ما در مصادیق موجودات اهریمنی نیز در بعضی جاها با حکمای ایران باستان اختلافاتی داریم. اما آنچه که برای ما مهم است تقسیم مخلوقات به دو دسته اهورایی و اهریمنی است. 

این اندیشه را ما به گونه ای دیگر در احادیث و راویات اهل بیت ملاحظه می نماییم. که ایمان به خداوند و شهادت به رسالت رسول خدا صلوات الله علیه و ولایت و وصایت امیرمومنان علیه السلام بر تمامی آسمان ها و زمین عرضه شد و بعضی از موجودات اعم از سرزمین ها و  جبال و نبات و فرشتگان و . در ایمان آوردن سبقت بردند و بعضی دیگر ایمان نیاوردند. من باب مثال از معصوم نقل داریم که حیوانات حلال گوشت ولایت ما را پذیرفتند و به همین دلیل این کرامت نصیبشان شد که وارد بدن مومنان شوند. یا بعضی سرزمین ها نظیر بابل در لسان اهل بیت ملعونند و بر اساس فقه امامیه نماز خواندن در آن مکروه است : ???? { بابل شهری در هشتاد و پنج کیلومتری جنوب بغداد نزدیک شهر حلّه. قرآن کریم در قصهٔ معروف دو فرشته به نامهای هاروت و ماروت از «بابل» نام برده است. سرزمین بابل _براساس روایتی از امیر مؤمنان علیه السّلام_ سرزمینی ملعون (که گرفتار عذاب الهی گشته) و نخستین سرزمینی که در آن بت پرستیده شده معرفی گردیده است. عنوان بابل به مناسبت در باب ????صلات آمده است. بابل از مکانهایی شمرده شده که نماز خواندن در آنها ????مکروه است. این سرزمین به «ارض خسف» (زمینی که ساکنانش را در خود فرو برده) معروف است. (وسائل الشیعه، رسائل الشریف المرتضی، کتاب السرائر، الحدائق الناضرة)}(منبع: کتاب فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت جلد دوم ص 36)  

 

نکته: بابل در لغت باب (درب) ال (خدا) است. اکدی: باب-ایلی، به معنی دروازهٔ خدا است. همان شهری است که پرستشگاه بزرگ مردوخ اسگیل Esagil و زیگورات بزرگ مردوخ یعنی اتمن_ان_کی  E_temen_an_ki (پی آسمان و زمین) در آن قرار داشت. همچنین بابل همان شهر و اسیگل همان معبدی است که کوروش کبیر ارادت خویش را به مردوخ بر روی متن استوانه ثبت نمود تا به عنوان سندی برای ما تا به امروز به یادگار بماند. ????

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????????????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 289}

 

    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 49} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 10}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 4}

 

ادامه.????

 

به احادیث زیر در باب ایمان آوردن سرزمین مکه و مدینه و کوفه به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام و همچنین کوه های یاقوت و عقیق و فیروزه دقت نمایید : ????

 

{ 1: «سلمان فارسی روایت می کند که روزی پیامبر اکرم به امیر مومنان فرمود : یا علی انگشتر را در دست راست کن تا از دسته مقربان الهی باشی. حضرت عرضه داشت: یا رسول الله، مقربان درگاه الهی چه کسانی هستند ؟ پیامبر فرمود: آنها جبرئیل و میکائیل اند. باز حضرت پرسیدند: چه انگشتری در دست کنم ؟ پیامبر فرمودند: عقیق قرمز، پس همانا سنگ عقیق، اول کوهی است که اقرار کرد به وحدانیت خدا و پیامبری من و به وصایت تو یا علی و امامت فرزندان بعد از تو و به بودن بهشت برای محبان تو و شیعیان فرزندانت. (علل الشرایع جلد اول ص ۱۵۸) 

 

2: «امام رضا علیه السلام ضمن حدیثی در فضیلت روز غدیر فرمود: خداوند ولایت امیر مومنان علیه السلام را بر ساکنان طبقات هفتگانه آسمان عرضه کرد. پس اول کسانی که به ولایت امیر مومنان ایمان آوردند، ساکنان طبقه هفتم آسمان بودند.خداوند (به علت این عمل آنان) آسمان هفتم را به عرش خودش آراست و عرش خود را در آسمان هفتم قرار داد. پس از آن، ساکنان طبقه چهارم به ولایت امیر مومنان اقرار کردند. خداوند آسمان چهارم را هم به بیت المعمور آراست و بیت المعمور را در آنجا قرار داد. سپس ساکنان آسمان دنیا به امامت امیرمومنان اقرار کردند و ایمان آوردند. خداوند آسمان دنیا را به ستارگان مزین کرد و بعد طبقات دیگر آسمانها ایمان آوردند. سپس ولایت امیر مومنان علیه السلام را بر زمین ( هفت طبقه زمین) عرضه کرد. اول جایی که به ولایت امیر مومنان اقرار نمود، سرزمین مکه بود. پس خداوند آن را به وجود کعبه آراست. سپس سرزمین مدینه ایمان آورد،‌ پس آن سرزمین را به وجود پیامبر صلی الله علیه و آله آراست. سپس سرزمین کوفه به ولایت امیر مومنان اقرار کرد. خداوند آن را به وجود امیر مومنان آراست. سپس خداوند ولایت امیر مومنان را بر کوهها عرضه کرد، پس اولین کوه هایی که به ولایت امیر مومنان شهادت دادند سه کوه عقیق ، فیروزه و یاقوت بودند. (اقبال الاعمال ۲/ ۲۶۲، بحار الانوار ۲۷ / ۲۶۲) 

 

در حدیث بالا سرزمین هایی نظیر مکه و مدینه و کوفه جزو نخستین سرزمین ها و خاک هایی بودند که به ولایت امیرالمومنین علیه السلام اقرار نمودند. پیشتر در دروس جغرافیا از تفاوت خاک با خاک سخن گفته بودیم که همانگونه که ملاحظه می نمایید در منابع روایی ما نیز این مسئله مورد تایید قرار گرفته است. اما دقیقا چه چیزی در سرزمین مکه یا کوفه به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام اقرار می کند ? آیا تنها صرف خاک این سرزمین ها است که به این ولایت اقرار می نماید ? می توانیم بگوییم بله. 

اما اگر از نگاه اشراقیون و نگاه علمای علوم غریبه به این حدیث نگاه نماییم می توانیم بگوییم این موکل (نگهبان) یا ایزد _یا هر چه که بنامیمش_  سرزمین کوفه است که خاک سرزمین کوفه و متعلقاتش را تحت تدبیر خویش دارد. و به ولایت امیرالمومنین علیه السلام اقرار نموده است. و اگر خاک کوفه به ولایت حضرتش ایمان دارد زیرا تحت تدبیر این موجود است. آیا این تفسیری منطبق تر با واقعیت  این حدیث نمی باشد?! 

در مورد کوه های عقیق و فیروزه و یاقوت نیز کم و بیش اینگونه است. ما می توانیم تنها اعتقاد بر این داشته باشیم که کوه عقیق و فیروزه و یاقوت به ولایت امیرالمومنین علیه السلام ایمان آوردند ! یا می توانیم اعتقاد بر این مهم داشته باشیم که آن ایزد یا موکّل (نگهبان) یا رب النوع عقیق و فیروزه و یاقوت است که به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام ایمان آورد. اگر شکل اول را بپذیریم آنگاه باید از خود بپرسیم کدام کوه فیروزه یا عقیق به ولایت حضرت امیر علیه السلام ایمان آورده ? کوه معدن فیروزه در نیشابور ? یا فیروزه کرمان ? یا مصر ? یا سایرجاها ?  در حالی که می توانیم بگوییم سنگ فیروزه دارای رب النوعی در عالم مثال می باشد که تدبیر این نوع را بر عهده خویش دارد و تمام کوه های فیروزه در عالم تحت تدبیر این موکّل (نگهبان) یا رب النوع آن می باشند. و هر کدام از کوه های فیروزه نیز به صورت جداگانه دارای رئیس موکلینی می باشد که تحت امر سلطان موکلین عقیق (رب النوع فیروزه) می باشد. 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????


سلطان نصیر

@soltannasir 


    { پیوند اسطوره با دین 288}


    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 48} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 9 }


{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 3 } 


ادامه.????


من باب مثال می توانیم بگوییم که اوسمو وزیر دو چهره انکی خادم او است. که به هنگام تسخیر حضور می یابد. و یا اگر فردی انکی را مسخر خویش نماید هر هشت فرزند وی را نیز به نوعی تحت امر خویش خواهد گرفت. نظیر چنین امری را ما در متون علوم غریبه نیز  مشاهده می نماییم که بعضی سلاطین موکلین خادم دارند و موکلین پایین تری نیز در خدمتشان می باشد. 

اینکه در متن اسطوره انکی و نین خورسگ آمده است که نین تولّا پادشاه یا به نوعی سلطان موکلین سرزمین مگن است و انشگ ایزدبانوی سرزمین دیلمون است به آنچه که علمای علوم غریبه و حکمای اشراقی ما در این باره اعتقاد دارند شباهت هایی دارد. برای مثال به داستان زیر که در کتاب روح و ریحان و صحبت جانان (شرح احوالات و سخنان عالم ربانی آیت اللّه سید عبدالکریم کشمیری ) آمده است توجه فرمایید : ????


{ «رام کردن موجودات نامرئی»


قدرت تصرف در فرمانبردار کردن موجودات نامرئی کار ساده ای نیست. حضرت استاد وقتی که در خطّه بودند، به ذکر موکلین و ملائکه مشغول بودند ! یک روز مانده که ریاضت آن تمام شود، یکی از مجتهدین که از دوستان حضرت استاد بودند، سلطان موکلین مازنداران و گیلان را در خواب دیدند که گفت : به آقای کشمیری بگو.} (روح و ریحان صفحات 211 و 212)


عزیزان همانگونه که ملاحظه می نمایید سرزمین مازندران و گیلان که در متن اوستا نیز معمولاً در کنار یکدیگر از آن یاد شده است. دارای یک سلطان موکلین می باشد که تمام موکلین درخت و کوه و رود و در این دو استان تحت امر آن سلطان موکلین است. حتی جنیان و دیوان موجود در این دو استان نیز با وجودی که ممکن است تحت امر این سلطان موکلین نباشند اما از وی حساب می برند. 

در حکمت اشراقی ما نیز از رب النوع به کرّات یاد شده است. میرداماد  و ملاصدرا نیز در کتبشان از آن یاد کرده اند. اعتقاد به اینکه هر کدام از انوع موجودات رب النوعی دارد که مربی آن نوع است. هر چند که اهل ظاهر آن را به غایت منکرند. اما در تمام متون الواح باستانی و متون علوم غریبه نیز به نوعی دیگر از این موجودات یاد شده است. 

حتی شاید بتوان گفت که در لابه لای آیات قرآنی نیز اشاراتی ولو مخفی در مورد آن شده است. برای مثال در آیه 18 سورهٔ مبارکه ص آمده است که : ????


{ اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۱۷﴾إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿۱۸﴾=بر آنچه مى‏ گويند صبر كن و داوود بنده ما را كه داراى امكانات [متعدد] بود به ياد آور آرى او بسيار بازگشت‏ كننده [به سوى خدا] بود (۱۷)ما كوهها را مسخر او ساختيم [كه] شامگاهان و بامدادان خداوند را نيايش میکردند (۱۸) } 


 کوه ها را مسخر داود کردیم و شامگاهان و صبح با حضرت داود خلیفة اللّه نیایش می کردند. در نیایش کوه حرفی نیست. زیرا جمادات نیز دارای نفس هستند و ما می توانیم نیایش را به نفس جمادی کوه ها نسبت دهیم. اما در باب تسخیر باید از خود بپرسیم چه چیز کوه ها تسخیر داود علیه السلام شد ? آیا داود علیه السلام از قله کوه بالا رفت و آن را تسخیر نمود ? ???? آیا کوه ناآرام است و حرکت می نماید که مسخر شود ? دقیقا کدام قسمت یا چه چیزی در کوه ها مسخر داود خلیفة اللّه شدند ? پاسخ ساده است. موکّل (نگهبان) کوه ها مسخر حضرت داود خلیفه الله شد. در داستان سلیمان حشمت اللّه نیز پیشتر به تسخیر باد برای سلیمان اشاراتی در این باره نموده بودیم. که باد هم در احادیث ما دارای ملک موکل هست که ملک الریح نام دارد. و هم در اساطیر  ایزدانی مرتبط با باد هستند. من باب مثال ایزد باد در تمدن ایرانی وای نامیده می شد. و در میان رودان ایزد باد انلیل است. البته باید توجه داشت که لزومی ندارد که ما قائل به اینهمانی این سه موجود باشیم. پیشتر در باب ایزد وای و وای های دوگانه در متون ایران باستان و تطابق احتمالیش با آیات قرآن در داستان سلیمان نبی حشمت اللّه مفصلا سخن گفتیم.


ادامه.????



@soltannasir

????????????????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 286}

 

    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 46} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 7}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 1} 

 

ادامه.????

 

 

اسطوره انکی و نین خورسگ یکی از بهترین متون میان رودان است که چگونگی تولد عده ای از ایزدان میان رودانی را نشان می دهد. متن این اسطوره حاوی نکاتی است که بخوبی نشان دهنده چیستی ایزدان است. در عین اینکه این اسطوره هم با آسمان شب ارتباط دارد. اما با زمین نیز ارتباط دارد. و اینکه چگونه برخی از این ایزدان نظیر انشگ که تولد می یابد توسط انکی به عنوان ایزد نگهبان منطقه دیلمون انتخاب می شوند. در واقع انشگ ایزد یا همان موکّل (نگهبان) سرزمین دیلمون است.

به متن این اسطوره توجه نمایید و خود ملاحظه نمایید که اسطوره و یوفولوژی دو مبحث جدای از هم است. 

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی

 

انکی و نین خورسگ یکی از سالمترین اسطوره هایی است که تا کنون به دست آمده است. این متن به علت پیچدگی داستان از یک سو، و سادگی سبک از سوی دیگر، برجسته ترین در میان تمامی آثار سومری است. متأسفانه منظور اصلی اسطوره در مجموع به هیچ وجه روشن نیست و مفاهیم ادبی اساطیری موضوعهای متعدد و گوناگون آن هنوز تجزیه و تحلیل نشده است. 

با این حال، این متن مطالب بسیار مهمی را به اسطوره شناسی خاور نزدیک می افزاید، و شاید حتی قادر باشیم تشابهات بسیار جالبی را با موضوعهای مربوط به داستان بهشت در بابهای دوم و سوم سفر پیدایش در تورات بیابیم. به طور خلاصه منظومه با ستایش دیلمون آغار می شود که آن را به صورت «سرزمین» و «شهر» توصیف می کند. در همین شهر است که داستان رخ می دهد. بر اساس منظومه دیلمون محلی است مطهر پاکیزه و درخشان (سطرهای 1 تا 13). آنجا سرزمینی است که در آن به احتمال، بیماری و مرگ وجود ندارد (سطرهای 14 تا 30). آنجا شهری است که به فرمان انکی، خدای آبها مملو از آبهای شیرین و مزارع سرشار از غله شده، و بنابراین، به «خانهٔ اسکله های ساحلی سرزمین» شهرت یافته است (سطرهای 31 تا 64). 

پس از بخش کوتاهی که مفهوم آن روشن نیست (سطرهای 65 تا 72)، موضوع اصلی اسطوره آغاز می شود. الهه نین خورسگ، «مادر سرزمین» از انکی باردار می شود، و پس از نُه روز بارداری بدون تحمل درد و تقلا الهه نین مو را به دنیا می آورد. سپس انکی دختر خویش، نین مو، را باردار می کند، و او به همان شیوهٔ مادر نین خورسگ، الهه ای به نام نین کورّ را به دنیا می آورد (سطرهای 89 تا 108). آنگاه انکی نوهٔ خویش نین کورّ را باردار می کند، و او الهه اوتّو را به دنیا می آورد (سطرهای 109 تا 127). انگیزه های اساطیری مربوط به تولد الهه های نین مو، نین کورّ و اوتّو مبهم است. یادآور می شود که بنا بر متن دیگری که از این منظومه موجود است، الههٔ دیگری با نام نین سیگ را باید به عنوان چهارمین تولد به جمع سه الههٔ بالا افزود. نین مو و نین سیگ با قضاوت از روی نامی که دارند («بانویی که به ثمر می آورد» یا «بانویی که سبز می کند»)، به نظر می رسد الهه هایی باشند که فعالیتهای آنها در اصل با گیاهان ارتباط داشته است. الهه نین کورّ «بانوی کوهستان» یا شاید «بانوی جهان زیرین»، الهه ای است که فعالیتهای او ظاهراً به کار با سنگ منحصر بوده است (احتمال دارد نین کور، ایزد بانوی موکّل یکی از کوه های منطقه میان رودان و یا کوه های زاگرس در شرق میان رودان باشد) و الهه اوتّو به احتمال الهه ای است که فعالیت های او با لباس و به طور کلی پوشش ارتباط داشته است. انکی اکنون آشکارا خود را آمادهٔ باردارکردن نتیجهٔ خویش اوتّو کرده است که نین خورسگ، مادر بزرگ، دخالت کرده و نصایحی را به اوتّو می دهد. متأسفانه سطور مربوط به این بخش (سطرهای 128 تا 152) به طور تقریباً کامل از میان رفته است. اما با قضاوت از مطالب قسمت بعد (سطرهای 153 تا 185) اوتّو به احتمال طبق دستور نین خورسگ بر آن می شود که با انکی همخوابه نشود مگر آنکه وی برای او هدیه ای شامل خیار و سیب و انگور بیاورد. اگر این برداشت درست بوده باشد، در قسمت بعد می بینیم که انکی از باغبانی خیار و سیب و انگور دریافت می دارد. باغبان به احتمال میوه ها را در برابر آبیاری به کمک سدها، کانالها، و محلهای کشت نشده و در اختیار انکی قرار می دهد (سطرهای 153 تا 167). انکی آنها را به عنوان هدیه برای اوتّو می آورد، و اوتّو با شادمانی او را پذیرا شده و با وی همخوابه می شود. (سطرهای 165 تا 185). 

اما از این همخوابگی به احتمال هیچ الهه ای متولد نمی شود. به جای آن، به نظر می رسد که نین خورسگ «منی» انکی را در راهی به کار می برد که منجر به رویش هشت گیاه متفاوت می شود که.} 

 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 287}

 

    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 47} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 8}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 2} 

 

ادامه.????

 

{که عبارت اند از: گیاه «درخت»، گیاه «عسل»، گیاه «علف هرز جاده»، گیاه «اپسر»، گیاه «خار»، گیاه «چسب»، گیاهی که نام آن نامفهوم است، و گیاه «درخت فلوس» (سطرهای 186 تا 195). و اکنون انکی مرتکب عمل گناه آلود می شود. او همان گونه که در سرزمین مردابی به پیرامون خویش می نگریست، متوجه هشت گیاه می شود و به احتمال مصمم می شود تا سرنوشت آنها را تعیین کند. اما به نظر می رسد که نخست می بایست قلب آنها را بشناسد، یعنی اینکه به احتمال می بایست آنها را مزه کند. بنابراین، پیک او ایسیمود، خدای دو چهره، هر هشت گیاه را می چیند و برای انکی می آورد، و او آنها را یکی پس از دیگری می خورد (سطرهای 195 تا 217). الهه نین خورسگ که در واقع مسؤول به وجود آمدن گیاهان بالا بود، از کار انکی خشمگین می شود، و او را نفرین کرده می گوید: تا زمانی که زنده است با «چشم زندگی» به او نگاه نخواهد کرد، و با بیان این جمله بی درنگ ناپدید می شود. بی تردید در نتیجه آن انکی به تدریج لاغر و نحیف می شود، و آنوناکی، خدایان «بزرگ» اما بی نام سومری، به خاک می نشینند. در این مرحله روباه برای نجات می آید. وی از انلیل فرمانروای مجمع خدایان سومری می پرسد اگر نین خورسگ را به مجمع خدایان باز گرداند چه چیزی را به عنوان پاداش به وی خواهد داد. 

انلیل پاداش او را تعیین می کند، و روباه با اطمینان خاطر به نحوی موفق می شود. نین خورسگ را به مجمع خدایان در دیلمون باز گرداند (سطرهای 221 تا 249). آنگاه نین خورسگ انکی در حال مرگ را بر فرج خویش نشانده و از او می پرسد که در کدام عضو از بدن خویش احساس درد می کند. انکی عضوی از بدن را نام می برد که او را می آزارد، و نین خورسگ وی را آگاه می سازد که وی موجبات تولد خدایی را برای او فراهم آورده است. مفهوم این گفته آن است که تولد آن خدا موجب بهبود عضو بیمار او خواهد شد. به همین ترتیب، نین خورسگ پرسش خویش را هشت بار تکرار می کند. هر بار انکی یکی از اعضای دردناک بدن را نام می برد، و نین خورسگ تولد خدایی در رابطهٔ با آن را اعلام می دارد (سطرهای 250تا 268). سرانجام، به احتمال به درخواست نین خورسگ انکی سرنوشت خدایان تازه متولد را رقم زده و آخرین آنها به نام انشگ را به مقام «خدای حامی دیلمون» منصوب می کند. } (کتاب تاریخ تمدن بین النهرین دکتر یوسف مجیدزاده جلد دوم صفحات 246 و 247) 

 

در ادامه در کتاب تاریخ تمدن بین النهرین  متن اسطوره انکی و نین خورسگ به شکل کامل می آید که با ستایش سرزمین دیلمون آغاز می شود ???? { محل.[پاک] است، [سرزمین]. دیلمون ناب است، [سرزمین دیلمون] . پاک است، سرزمین دیلمون ناب است، سرزمین دیلمون درخشانترین است. .}

 

 در ادامه در انتهای لوح هنگامی که انکی می خواهد جایگاه هر کدام از ایزدان متولد شده را مشخص کند اینچنین آمده است ???? {.برای این موجودات کوچکی که من آنها را به خاطر تو به دنیا آورده ام.، باشد که «ابو» پادشاه گیاهان باشد، 

باشد که نین تولّا سرور مگن باشد (سرزمین مگن در منطقه خلیج فارس بعضی محققین آن را با بحرین یکی دانسته اند) 

باشد که نین سوتو با نین ازو ازدواج کند، 

باشد که «نین کسی» زنی (الهه ای) باشد که آرزوها را بر می آورد،  

باشد که نزی با نین در ازدواج کند، 

باشد که ازیموآ با [نین] گیشزیدا ازدواج کند، 

باشد که نین تی شهبانوی ماه ها باشد، 

باشد که [انشن]گ سرور دیلمون باشد» 

[ای پدر انکی] ستایش کن. }  

 

 

همانگونه که ملاحظه می نمایید. از ازدواج انکی ایزدانی بدنیا می آیند و انکی برای هر کدام از فرزندان خویش نقشی را تعیین می نماید. انشگ سرور و رئیس سرزمین دیلمون می شود دیلمون به نظر جمله محققین سرزمینی در سواحل خلیج فارس بوده که هم اکنون در زیر آب است. شاید هم سرزمینی لطیف تر بوده و در روزگاری که مرز عوالم باز بوده مرئی بوده است زیرا ویژگی هایی که برای دیلمون  نقل شده شباهت هایی به ایرانویج آریایی ها و بهشت کتاب عهد عتیق دارد. انشگ ایزدبانو و شاید به نوعی موکّل کل (نگهبان) و یا ملک (سرور و پادشاه)این سرزمین است. 

«ابو» پادشاه (ملک= پادشاه) گیاهان است.

نین تولّ سرور (موکّل و یا ملک=پادشاه) [سرزمین] مگن (احتمالاً بحرین) است.  

نین کسی الهه آرزوها هست. 

نین تی شهبانوی ماهها است. 

و نین کور همانگونه که بالاتر گفته شد ایزدبانوی موکّل و یا ملک (پادشاه) یکی از کوه های عراق و یا شاید زاگرس در فلات ایران باشد. 

همانگونه که ملاحظه می نمایید اسطوره انکی و نین خورسگ به خوبی چیستی موجودات اسطوره ای را برای ما روشن می سازد. آنچه که در این متون می خوانیم بی شباهت به متون علوم غریبه نیست. من باب مثال 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????⭐️


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 308}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?68} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 29}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی23}

 

ادامه.????

 

{شعرای یمانی به دنبال او از کهکشان عبور کرد و به همین جهت «شعرای عبور» نامیده شد؛ او و سهیل را هنگام طلوع می بیند و گویی که خود می خواهد از آسمان عبور کند! امّا غمیصاء به جای خود ثابت می ماند و برای آن که خواهرش به دنبال سهیل رفته و او هر دو را از دست داده، پیوسته می گرید تا دچار بیماری چشم می شود و به همین جهت او راغمیصاء [یعنی کسی که چشمانش دچار عفونت و چرک شده ] نامیده اند. 

به این داستان ها می توان این حکایت را نیز افزود که سهیل تحصیل دار و مأمور مالیاتی بوده که بر سر راه یمن به شدّت ظلم و ستم روا می داشته و خداوند او را به صورت ستاره ای مسخ کرد. و یا این داستان که سهیل بر جوزا تاخت و آن را با لگد به محل کنونی در آسمان انداخت و نیز گفته شده او را با ضربت شمشیر به دو نیمه کرد.

چنان که در مورد «جدی» می گویند که او بود که «نعش» را به قتل رساند و دختران نعش دور [نعش] پدر می چرخند و او را طلب می کنند. آیا این افسانه ها با اساطیر یونانی و اسطوره های سایر اقوام که میان خدایانشان ????روابط انسانی نظیر جنگ یا ازدواج رخ می دهد، اختلاف دارد ?

به بیان دیگر قوم عرب نیز برای اجرام آسمانی، ????شخصیت و منزلتی انسانی قایل شده و آن ها را پرستش کرده است، اگر چه اخبار و داستان های این پرستش ها هم چون بسیاری از آثار حیات جاهلی از بین رفته است، به این دلیل که هیچ کدام از این اخبار برای نسل های بعد مکتوب و مدون نشده است.} (کتاب باورها و اسطوره های عرب پیش از اسلام نوشته محمود سلیم الحوت صفحات 151 الی 158)

 

خواننده عزیز همانگونه که ملاحظه می نمایید پرستش ستارگان مختلفی از جمله ستارهٔ شعری در میان اعراب جاهلی رسم بوده است. و اعراب  فقط جرم سماوی ثوابت آسمانی و خمسه متحیره و شمس و قمر را به مانند مشرکین کهن نمی پرستیدند. بلکه رب النوع این اجرام سماوی را می پرستیدند. اعتقادی کهن که مردمان جهان باستان داشتند که هر کدام از کواکب و ثوابت آسمان شب رب النوعی دارند. که در زمین مادی ما آن رب النوع می توانست بر پرستندگان خویش ظاهر شود. رب النوع هایی که از جنس اثیر یا طبیعت پنجم می باشند و و فساد بر جسمشان راه ندارد. و لزوماً همه شان مثبت نیستند چه بسا بیشترشان منفی نیز باشند. و این اعتقاد به موجوداتی غیر جنیان که با اجرام سماوی ارتباط دارند در لابه لای سطور کتب نجومی و حتی علوم غریبه ما در تمدن اسلامی وارد شده است. نظیر آنچه که در کتاب فنون تسخیرات سکاکی در باب تسخیر کواکب آمده است. که صورت کوکب در نزد مسخر کننده حاضر می شود. در فلسفه قدیم افلاک دارای نفس فلکی می باشند. و بعید است که نفس افلاک، مسخر هیچ بنی بشری بشود. البته عرفا در هنگام سیر افلاک چون به هر فلک می رسند. نفس فلک با آنان به سخن  در میان می آید و به پرسش هایشان پاسخ می دهد. اما جنس این ارتباط از نوع تسخیر و دعوت نیست. همانگونه که گفته شد بعید است که نفس فلکی مسخر کسی شود. پس دقیقا چه چیزی در کواکب مسخر می شود. احتمالا همان رب النوع ها و موکّلین کواکب مسخر می شوند.

برای مثال در کتاب فنون تسخیرات سکاکی در صفحه 13 در باب تسخیر کوکب مشتری که 166 روز به طول می انجامد آمده است : ???? { . اما چون شب صد و شصت و ششم شود ولوله زمین پیدا شود و زمزمه در آسمانها افتد و ????ابری از آسمان پیدا شود چون زمانی صبر کند آن ابر آتشین نزدیک و از میان ابر دو صورت پیدا شود که از آن خوبتر ممکن نباشد برسان دو مرد و پیکر ایشان مانند دو کوه زرد بود و ریش ایشان دراز بود و در دستهای ایشان دو صحیفه باشد از نور و از ایشان نور ریزان  بود بامر خدای عزوجلّ و ایشان سوار بوند .} 

 

نکته 1: اینکه موکّل کوکب مشتری از میان ابر پیدا می شود و نزد دعوت کننده حاضر می شود به ابر سواری رب النوع های کوکب مشتری نظیر زئوس و ژوپیتر در اساطیر شباهت هایی دارد. هر چند که زئوس در اساطیر یونانی موجودی هوس باز و م جنسی است که با الهی بودن موکلین مشتری در کتاب فنون تسخیرات سکاکی به نظر همخوانی ندارد. البته زئوس و ژوپیتر و هرمزد نیز به مانند موکلین مشتری دارای محاسنی بلند هستند. علی ای حال چه این موکّلین مشتری با رب النوع های کوکب مشتری یکی باشند چه نباشند. در باور پیشینیان کواکب و ثوابت فلکی دارای موکّلین و رب النوع ها و ارواحی بوده اند که می توانستند در زمین مادی ما با دعوات خاص و احضارات حاضر شوند و با قربانی دادن های حیوانی و در موارد معدود انسانی (نظیر قربانی پسر بچه برای ایزدبانوی شیطنی هکاته) و سوزاندن بخورات مورد علاقه شان و نیایش کردنشان قوت می گرفتند. و به پرستندگان خویش نیز در مواردی یاری می دادند. 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین307}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?67} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 28}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 22}

 

ادامه.????

 

{این دو ستاره، یعنی دبران و ثریا، از اجرام آسمانی به شمار می آیند که اعراب جاهلی آن ها را می پرستیده اند. قبیله ی کنان دبران را گرامی داشته اند و قریش نیز در کنار پرستش عزّی دبران را نیز بزرگ می داشته اند و گروهی از قبیلهٔ بنی تمیم نیز آن را می پرستیده اند. ظاهراً توجّه اعراب به دبران یا پرستش آن از روی میل و هواخواهی نبوده، بل که از خوف ناشی می شده است، زیرا گمان می رفته این ستاره کوکبی شوم است که باران به همراه ندارد و طلوع آن [النوء] خشک سالی می آورد، از این رو در شومی و نکبت ضرب المثل بوده است و عبارت «انکد من تالی النجم»، (تنگ روزی تر از دنباله ی ثریا). به عنوان مثل سایر به کار می رفته است. 

در میان اقوام انسانی، پرستش آن چه مورد نفرت بوده، امر غریب و شگفتی نیست، و این گونه عبادت ها معمولاً از بیم قوای طبیعت و نیروهای شیطانی و مطرود آن، ناشی می شده است. از این رو اقوام سامی نیز هم چون دیگران، مایه های ترس و انزجار خود را می پرستیده اند؛ چنان که امروزه شنیده می شود قبایل وحشی افریقایی نیز حیوانات درنده و یا افعی را که می تواند آدمی را از پای در آورد، ستایش می کنند و برای آن مراسم و آیین های گوناگون برپا می کنند.

امّا پرستش ثریا دلایل متعددی دارد که با دلایل پرستش دبران به کلی متفاوت است. اعراب می گفتند اگر ثریا را ببینی که در حال رفتن و رو برگرداندن است، به این معنی که فصل باران و فصل بارگیری حیوانات است و اگر در جهت غرب در زمان شامگاه آشکار شود، نشانه ی فرا رسیدن زمان بارش باران و زایش شتران است. گروهی از قبایل بنی طی، ثریا را می پرستیده اند و به لقب «عبدالثریا» مشهور بوده اند که به آن ها «عبد نجم» هم گفته می شده است و چنان که پیش از این گفته شد، کلمهٔ نجم نام دیگر ثریا بوده است. در هر حال پرستش ثریا در میان اعراب شگفت نیست، زیرا آن را باران زا و بخشندهٔ باران می دانستند و باران در سرزمین های عرب از شأن والایی برخوردار است، چنان که «و جعلنا من الماء کل شیءٍ حیّ= و هر چيز زنده‏ اى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمى ‏آورند (سورهٔ مبارکهٔ انبیا آیه 30)

 

شعریان 

 

«وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى= وهم اوست پروردگار ستاره شعرى ». آیهٔ دیگری است که به پرستش کواکب در میان اعراب اشاره ای ظریف دارد و می توان این آیه را دلالتی ضمنی بر امکان این که شعری یکی از معبودهای جاهلی بوده، به حساب آورد. اگرچه از سخنان نولدکه بر می آید که نسبت به این گونه تفسیر از آیه، تردید دارد. 

طبری می گوید: شعری همان ستارهٔ پر نور و روشنی ست که به دنبال جوزا می آید و گروهی از اعراب جاهلی آن را پرستش می کردند و به همین جهت به آنان گفته شد: آیا شعری را عبادت می کنید و پروردگار آن را رها کرده اید?

گفته شده است که بنی قیس عیلان «شعری» را پرستش می کرده اند. بنا به نظر زمخشری، بر اساس سنتی که ابوکبشه بنا نهاد، طایفه ی خزاعه این کوکب را عبادت می کردند و این شخص از اشراف و بزرگان قوم خزاعه بوده است. یا چنان که بیضاوی می گوید او یکی از اجداد رسول خدا (ص) است که با قریش مخالفت کرد و به جای پرستش بت ها، به پرستش شعری روی آورد. و او [ابوکبشه] اولین کسی است که این کوکب را عبادت کرده است و می گفته است که شعری تنها ستاره ای است که عرض آسمان را می پیماید و به جز او نه خورشید و نه ماه و نه هیچ ستارهٔ دیگری را نمی بینیم که عرض آسمان را بپیماید. هس. I .Hess.  معتقد است که شعری لفظی غیر عرب است که از زبان یونانی آمده و از جمله دلایلی که بر خارجی بودن این کلمه می آورد آن است که در داخل جزیرة العرب میان اعراب بادیه نشین و شهرنشین این لفظ متداول نبوده است و آنان این کوکب را «المرزم» می خوانده اند. هر چه دربارهٔ ریشهٔ واژهٔ شعری گفته شود، در هر حال این واژه از واژگان کهن عرب است و چنان که دیدیم در قرآن به همین نام از او یاد شده و در شعر جاهلی عرب نیز آمده است.  شنفری در شعر خود به نام بردن آن اکتفا نکرده، بل که به صفتی از صفات آن که در میان اعراب از قدیم رواج داشته اشاره کرده است و آن این که زمان طلوع آن در دورهٔ اوج گرماست و در بیتی زیبا از لامیهٔ مشهور خود می سراید: 

«و یوم من الشعری یذوب لوابه

افاعیه من رمضائه تتململ »

و اعراب نام «الشعریین» را به «الشعری العبود» که در جوزا قرار دارد و «الشعری الغمیصاء» که در ذراع قرار دارد، اطلاق کرده اند. و گمان می رفته است که این دو شعری دو خواهر سهیل هستند که با سهیل مجموعه ای سه گانه را تشکیل می داده اند، پس از آن که سهیل به سمت پایین حرکت کرد و یمانی شد، } 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????⭐️


سلطان نصیر

@soltannasir 


    {پیوند اسطوره با دین306}


    {ذوالقرنین قرآن کیست ?66} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 27}


{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 21}


ادامه.????


در حدیث دوم اشاره شده بود که حضرت ابراهیم  علیه السلام پنج سرزمین را در ملکوت زمین مشاهده ننموده است. ابتدا به عدد پنج سرزمین در ملکوت زمین توجه نمایید که به وجود پنج مُلک در دروس عالم المسط که پیشتر از آن سخن گفتیم بی شباهت نیست! 

اما از این شباهت که بگذریم در آیه قرآن از مشاهده ملکوت زمین و آسمانها توسط حضرت ابراهیم علیه السلام سخن رفته است حال آنکه در حدیث الاختصاص، نقل شده که حضرت پنج سرزمین را در ملکوت زمین مشاهده ننموده است. و این تنها در صورتی با آیه مربوطه قابل جمع است که بگوییم منظور از مشاهده ملکوت زمین، مشاهدهٔ سرزمین های اثیری و لطیف در زمین مادی ما نبوده است. زیرا خداوند قصد هدایت ابراهیم خلیل علیه السلام را در برابر باورها و مذهب مشرکین زمان خویش را داشته و مشاهده سرزمین های پنج گانه کمکی به ابراهیم خلیل علیه السلام در فهم باطل بودن مذهب  مشرکین نمی کرده است.


اما در قرآن مجید و عزیز در آیه 49 سورهٔ مبارکهٔ نجم نیز اشاره تلویحی به پرستش ستاره شعری یا همان شعرای یمانی که از ثوابت آسمان شب است و در صورت فلکی کلب اکبر قرار دارد شده است: ???? {وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى =و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (۴۹)} 

بدیهی است که اعراب، تنها جرم سماوی ستاره شعری را نمی پرستیدند. بلکه رب النوع، آن را می پرستیدند.

به فقرات زیر از فصل چهارم کتاب باورها و اسطوره های عرب پیش از اسلام توجه نمایید. این فصل از این کتاب ارزشمند نه تنها در شناخت اساطیر و باورهای اعراب مهم است بلکه احکام نجوم را نیز تا حدودی در  باور آنان مشخص می نماید بنابراین از منظر علم تنجیم نیز مهم است: ????


{فصل چهارم: دبران و ثریا و شعریان


دبران و ثریا 


اعراب به پرستش ماه و خورشید اکتفا نکردند، آن ها شمار بسیاری از ستارگان و سیارات را می شناختند و آن ها را پرستش می کردند. از جمله زحل و جوزاء و جبار را گرامی می داشتند. بنی لخم و جرهم مشتری را می پرستیدند و گروهی از قبیله ی طیّ سهیل را ستایش می کردند. سهیل همان ستاره ای است که [گمان می رفت] اگر چشم شتر به آن بیفتد درجا می میرد. گروهی از قبایل ربیعه، «مرزم» را می پرستیدند و «مرزمان» دو ستاره ای هستند که با دو ستاره ی شعرا همراهند،  هم چنین در مورد عطارد گفته اند که در میان اعراب بنی تمیم عبادت می شده است. از زیباترین داستان ها از بقایای اساطیر اعراب_ آن است که قمر تصمیم گرفته بود تا دبران با ثریا ازدواج کند، و آن گاه که از ثریا خواستگاری کرد، ثریا از پذیرش پیشنهاد ازدواج سرباز زد و به او پشت کرد و گفت با این برهوتی که هیچ مال و ثروتی ندارد، چه کند? پس دبران «قلاص» خود [یعنی شتران خود] جمع کرد تا به واسطه ی آن توانگر شود و سپس به هر جا که ثریا می رفت، به دنبالش روانه می شد و صداق و مهریه ی ثریا را به پیش می فرستاد، یعنی «القلائص» را. و عیوق_همان ستاره ای که پرتو سرخ رنگ دارد و قبل از جوزاء طلوع می کند _دبران را از دیدار ثریا محروم می کند [عاق عن لقاء الثریا] و به همین جهت آن را «عیوق» نامیدند. طفیل غُنوی _که به نظر ابوالفرج از بزرگ ترین شاعران عرب است و بهترین توصیفات را درباره ی اسب دارد _در بیتی به وفاداری دبران به «قلاص» خود اشاره کرده است: 

«امّا ابن طوق فقد اوفی بذمته          

کما وفی بقلاص النجم حادیها» 

(ابن طوق به پیمانش وفا کرده است [دین خود را پرداخته است] به همان گونه که ساربان قلاص به پیمان وفا کرد). 

در این بیت منظور از «النجم»، ثریا است که تشکیل شده است از دو کوکب در کوهان صورت فلکی ثور که در میان آن ها، سه کوکب دیگر قرار دارد که با یکدیگر جمع شده، نزدیک به هم قرار دارند و به خوشه ی انگور شباهت دارند.واعراب آن را به منزله ی یک کوکب واحد می شمارند و آن را نجم می نامند. 

ابوریحان بیرونی می گوید: واژه ی ثریا، مصغر «ثروی» است و ریشه ی آن از کلمه ی «الثروة» می آید و به معنی اجتماع و کثرت عدد است. گروهی نیز معتقدند بارانی که بعد از طلوع آن می بارد، ثروت به همراه دارد، به همین جهت آن را ثریا نامیده اند. 

و قلاص، به معنی شتر جوان است که مطابق این داستان دبران آن را به عنوان صداق یا مهریه برای ثریا تعیین کرده است. دبران نیز به دلیل آن که همواره در پشت سر ثریا حرکت می کند به همین نام نامیده شده است. علاوه بر آن، اسامی راعی، تالی، تابع، حاوی، مخدج، لقب های دیگری ست که بر دبران نهاده اند. دبران خود، کوکب سرخ رنگ بزرگی ست که در چشم ثور جنوبی واقع شده است. نام دیگر آن «الفنیق» است به معنای شتر درشت اندام و آن ستاره ای که در اطراف آن است، همان قلاص است که پیش از این گفته شد.}


ادامه.????


@soltannasir 

????

 


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین305}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?65} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 26}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 20}

 

ادامه.????

 

چنانچه خود بت پرستان هنگامی که حضرت، بتان را شکست و به بت پرستان گفت از خود بت ها بپرسید می گویند:{ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ ﴿۶۵﴾=سپس سرافكنده شدند [و گفتند] قطعا دانسته‏ اى كه اينها سخن نمى‏ گويند (۶۵) انبیاء} بنابراین به نظر ما آنچه که حضرت در آیهٔ 56 گواهی می دهد اشاره به ارباب اصنام است. زیرا حضرتش پیش از گواهی در آیه مربوطه اشاره ای به این مهم نیز نموده که پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمین است. این اشاره به ربوبیت حق تعالی در آسمانها و زمین می تواند دلیل دیگری بر اشاره حضرت در کلمه فطرهن و مرجع ضمیر هن به ارباب اصنام باشد. زیرا ارباب اصنام موکّلین قوای طبیعی و رب النوع های صور فلکی و کواکب آسمان شب بودند.

 

 

اما حال دو حدیث از مشاهده ملکوت آسمان ها و زمین توسط حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام را نقل می نماییم: ????

 

 

{3610/2). محمد بن حسن صفّار با سند خود از عبداللّه بن مسکان روایت کرده است، که گفت: امام صادق علیه السلام (در رابطه با فرمایش خداوند:) «

وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ »_ و این چنین به ابراهیم، ملکوت آسمان ها و زمین را نشان دادیم تا از اهل یقین قرار گیرد _، فرمود: (درون) آسمان های هفت طبقه بر حضرت ابراهیم علیه السلام آشکار گردید به طوری که بر عرش (خداوند) نگاه انداخت و (همچنین) درون زمین های هفت طبقه را که (همه چیز) برایش آشکار گردید به طوری که بر عرش (خداوند) نگاه انداخت و (همچنین) درون زمین های هفت طبقه را که (همه چیز) برایش آشکار گردید؛ که همانند آن نیز برای حضرت محمد صلّی الله علیه و آله وسلم انجام گرفت و به راستی که همچنین برای من، صاحب و پیشوای شما را و بلکه (برای تمامی) ائمه علیهم السلام چنین برنامه ای واقع شده است. (بصايرالدرجات)

 

3617/8). شیخ مفید با سند خود از جابربن یزید روایت کرده است، که گفت: از امام باقر علیه السلام دربارهٔ فرمایش خدای عزّ و جلّ: «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»، سؤال کردم? 

من بر زمین نگاه می کردم (که ناگهان متوجّه شدم، حضرت) دست خود را به جانب آسمان بلند نمود و اظهار داشت: سر خود را بلند کن، چون سرم را بلند کردم، دیدم سقف (آسمان) شکاف پیدا نموده و چشمم به نوری خیره کننده افتاد. سپس حضرت فرمود: ابراهیم علیه السلام ملکوت آسمان ها و زمین را این چنین دید.

بعد از آن فرمود: سرت را پایین بینداز، هنگامی که سرم را پایین انداختم، مجدّداً فرمود: سرت را بلند کن، همین که سرم را بلند کردم، دیدم سقف به حالت اولیه برگشته است. 

در این موقع دست مراگرفت و از آن اتاق بیرون برد و داخل اتاقی دیگر نمود و آن لباس هائی را که پوشیده بود، بیرون آورد و جامه ای دیگر پوشید و فرمود: چشم خود را ببند، پس چشمان خود را فرو بستم، فرمود: چشمانت را باز نکن، چون ساعتی گذشت، فرمود: آیا می دانی کجا هستی?

گفتم: نه فرمود: تو در آن ظلماتی هستی که ذوالقرنین آن را در نوردید. 

عرض کردم: فدایت گردم! اجازه می دهی تا چشمانم را بگشایم و شما را ببینم? 

فرمود: بگشا ولی چیزی را نمی بینی، هنگامی که چشمانم را گشودم خود را در یک تاریکی دیدم که حتّی جلوی پایم را هم نمی دیدم، مقدار مختصری راه رفت، آن گاه فرمود: آیا می دانی کجا هستی? 

گفتم: نه، نمی دانم. 

فرمود: تو در کنار چشمهٔ حیاتی هستی که خضر علیه السلام از آن آشامید. 

پس جلو رفتیم تا از آن جهان و فضا گذشتیم و به جهان و فضایی دیگر رسیدیم، در آن راه رفتیم، ناگهان متوجّه شدم که خانه هایی همچون خانه های ما و مردمانش همانند مردم ما بودند. سپس به سومین جهان و فضا رفتیم که همانند اولی و دومی بود تا آن که پنج فضا را مشاهده کردیم، آن گاه فرمود: این ها ملکوت زمین هستند که ابراهیم علیه السلام آن ها را ندیده، او (تنها) ملکوت آسمان ها را _که دوازده جهان بود_ مشاهده کرد، که هر جهانی شبیه همان جهانی است که دیدی. هر کدام از ما (اهل بیت رسالت) که از دنیا برویم، در یکی از این «عوالم» (جهان ها) ساکن می شویم تا آن که نوبت به قائم (آل محمد علیه السلام) برسد، که او ساکن همین عالم خواهد شد. 

بعد از آن فرمود: چشمانت را ببند، همین که چشمان خود رافرو بستم، دست مرا گرفت و ناگاه دیدم در همان اتاقی که از آن خارج شدیم، هستیم و آن لباس ها را بیرون آورد و لباس های خود را پوشید و به مجلس قبل باز گشتیم و عرض کردم: فدایت گردم! چقدر از روز گذشته است? فرمود: سه ساعت. (اختصاص) }(ترجمه تفسیر روایی البرهان)

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????????????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    { پیوند اسطوره با دین 304}

 

    { ذوالقرنین قرآن کیست ? 64} 

  

 { نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 25}

 

{ انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 19}

 

ادامه.????

 

این تفسیر فقیر از این آیات نه تنها با تاریخ دوران حضرتش و کیش مردمان بابل باستان همخوانی دارد بلکه مویداتی دیگری نیز در خود قرآن مجید دارد. 

اولین نکته ای که باید توجه داشت که این آیات مرتبط با آیات بعدی و ربوبیت رب النوع اجرام سماوی توسط مردمان عصر حضرت ابراهیم است. 

 

دومین نکته مهم آیات این است که حضرت در آیهٔ 81 سوره انعام می فرماید : ????{ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ ????إلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۸۰﴾=و قومش با او به ستيزه پرداختند گفت آيا با من در باره خدا محاجه مى ‏كنيد و حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است و من از آنچه شريك او مى‏ سازيد بيمى ندارم مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد علم پروردگارم به هر چيزى احاطه يافته است پس آيا متذكر نمى ‏شويد (۸۰)}

 

از سیاق این آیه اینگونه بر می آید که مشرکین با حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام بحث می نمایند و حضرتش را از خشم خدایان (دروغین) یعنی رب النوع های اجرام سماوی می ترسانند. و حضرتش می فرماید «من از آنچه شریک او می سازید ترسی ندارم.»  _یعنی نمی ترسم که خدایان دروغین شما به من صدمه ای برسانند._ «مگر آنکه پروردگارم چیزی بخواهد و علم پروردگارم به هر چیزی احاطه یافته است. .» یعنی اگرم بتوانند به من صدمه ای برسانند بخواست پروردگارم است. 

اگر در معنای این آیه دقیق شویم و آن را کنار آیات پیشین بگذاریم. در می یابیم که حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام بخوبی پس از دیدن ملکوت آسمانها و زمین از جایگاه رب النوع های صور فلکی و رب النوع های زمینی (سرزمین ها، رودها و دریاها ) آگاه بوده است. به همین دلیل آنان را مالک چیزی حتی نفع و زیان خودشان نمی داند. اما با اینحال توان ضرر رساندن آنان را به خود در صورتی که حق تبارک تعالی دستشان را باز بگذارد منتفی نمی داند. ضمن اینکه این ضرر و آسیب احتمالی را هم تنها به خواست خداوند می داند. یعنی حضرتش برای این موجودات کوچکترین ربوبیتی قائل نمی شود.

آنچه که نظر ما را اینجا تایید می کند این است که مجسمه های سنگی و چوبی و فلزی که بی جان هستند پس توانایی آسیب و ضرر زدن مربوط به رب النوع اصنام است نه خود اصنام.

 

 

اما دلیل دیگر ما آیهٔ 56 سوره مبارکه انبیا است: ????

 

{وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿۵۱﴾

 

و در حقيقت پيش از آن به ابراهيم رشد [فكرى]اش را داديم و ما به [شايستگى] او دانا بوديم (۵۱)

 

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿۵۲﴾

 

آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت اين مجسمه ‏هايى كه شما ملازم آنها شده‏ ايد چيستند (۵۲)

 

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿۵۳﴾

 

گفتند پدران خود را پرستندگان آنها يافتيم (۵۳)

 

قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۵۴﴾

 

گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بوديد (۵۴)

 

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ﴿۵۵﴾

 

گفتند آيا حق را براى ما آورده‏ اى يا تو از شوخى‏ كنندگانى (۵۵)

 

قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي ????فطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۶﴾

 

گفت [نه] بلكه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمين است همان كسى كه آنها را پديد آورده است و من بر اين [واقعيت] از گواهانم (۵۶)}

 

در آیه 56 سوره مبارکهٔ انبیا حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام در پاسخ به مشرکین زمان خویش می گوید. که رب شما (پروردگار یکتا)، رب آسمان ها و زمین است. سپس در ادامه می گوید: {الَّذِي فَطَرَهُن= همان کسی که آنها را پدید آورده است} و من جزو گواهان این واقعیت هستم. 

اینجا سوال این است که منظور حضرت از فطرهن، اصنام سنگی است? یا ارباب اصنام که حضرت در مشاهده ملکوت آسمان ها و زمین دیده است. و به مخلوق بودنشان و اینکه مالک نفع و زیان خویش هم نیستند پی برده است ?! گواهی دادن حضرت بر کدام یک از این دو است ?!  

واقعیتی که حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام بدان گواهی می دهد کدام است ? اگر حضرت گواهی می دهد که حق تبارک تعالی به طریق اولی به وجود آورنده بتان سنگی است ?! اینکه بر خود بت پرستان پوشیده نبوده. زیرا آنها خود بتان خویش را از روی تصاویر صور فلکی آسمان شب و رب النوع های خمسه متحیره و شمس و قمر می ساختند. و چنین امر ساده ای نیاز به گواهی دادن حضرتش نداشته است.  

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????⭐️


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

   {پیوند اسطوره با دین 303}

 

   {ذوالقرنین قرآن کیست ? 63} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب24 }

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 18}

 

ادامه.????

 

بر اساس روایت دوم ابراهیم خلیل علیه السلام باید پیش از اینکه در خطاب به قوم خویش برای تعلیم آنان از روی انکار زهره و ماه و خورشید را به ربوبیت بگیرد. ملکوت آسمانها و زمین را مشاهده نموده باشد. چنانچه در آیات داستان ابراهیم علیه السلام نیز مشاهده ملکوت آسمانها و زمین پیش از به ربوبیت گرفتن کواکب البته از روی انکار و تعلیم توسط حضرتش است. 

 

اما فارغ از اینکه کدام یک از دو حدیث وارد شده در باب سیر تاریخی و ترتیب داستان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام درست است ?! آنچه که برای ما بسیار مهم و حائز اهمیت است ارتباط دیده شدن ملکوت آسمانها و زمین توسط حضرت ابراهیم در آیهٔ 75 سوره مبارکه انعام ????{وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿۷۵﴾=و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‏ كنندگان باشد (۷۵)} با آیات بعدی که مربوط به کیش ستاره پرستی مردمان هم عصر حضرت ابراهیم است می باشد. 

براستی حضرت ابراهیم خلیل چه دید ? و دیده های حضرتش چه ارتباطی با ایزدان و جایگاه آنان در نظام هستی داشت ? 

اکثر مفسرین تنها به این نکته در تفسیر اشاره می نمایند که حضرت ملکوت آسمانها و عرش الهی و فرشتگان آسمان را دید ?! فقیر نیز منکر این معنی که احادیث نیز موید آن است نمی باشم. اما باید به آیات دقیق تر نگاه نماییم. 

برای فهم این آیات کافی است ابتدا این مسئله را نظر داشته باشیم که حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام در یک بستر مکانی و زمانی زندگی می کرده است. پس باید عقاید مردمان زمان حضرتش را بشناسیم. پیشتر در اسطوره انکی و نین خورساگ جایگاه ایزدان را نشان دادیم. انکی به نظر فقیر آنگونه که پیشتر نشان دادیم با صورت فلکی کشتیدم و شاه تخته و نهر ارتباط دارد. و پدر گروهی از ایزدان کوچکتر می شود که موکّلین کوه و سرزمین ها می شوند. بنابراین در کیش مردمان میان رودان، ایزدان بزرگتر صور فلکی مهم و بزرگ آسمان شب بودند. و ایزدان کوچکتر یا صور فلکی کوچکتر و فرعی آسمان شب بودند و یا موکّلین کوه ها و رودها و جنگل ها و سرزمین ها بودند. حال بار دیگر به آیه 75 سوره مبارکه انعام توجه نمایید. حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام ملکوت زمین را مشاهده می نماید. ملکوت زمین شامل چه چیزهایی است ?! اگر حضرتش ملکوت زمین را مشاهده نموده باشد. پس مسلما جایگاه موکلین و ایزدان زمینی را مشاهده نموده است. پس به خوبی جایگاه خلقتی و حد آنان را دیده است. اما همین مسئله در مورد ملکوت آسمان ها نیز صدق می نماید. اگر حضرتش ملکوت و باطن آسمانها را مشاهده نموده باشد. پس در نتیجه جایگاه ایزدان کواکب و صور فلکی آسمان شب را که به نظر فقیر درون گنبد فرضی سماوی در علم هیئت جدید هستند را دیده است. و جایگاه آنان را در نظام هستی مشاهده نموده است. البته ابراهیم خلیل علیه السلام نه تنها جایگاه ایزدان را که تا منطقه سقف آسمان قرار دارند را مشاهده می نماید بلکه بنا به نص احادیث آسمان های فوقانی و فرشتگان الهی و عرش پروردگار را نیز مشاهده می نماید. در چنین مشاهده ای به خوبی جایگاه تمام مخلوقات حق تبارک تعالی اعم از جن و انس و فرشتگان و ایزدان موکّل قوای طبیعی و زمینی و ایزدان آسمانی و هوام ارض و . برای حضرتش مشخص و روشن می شود. مسلماً حضرت ابراهیم خلیل پس از چنین مشاهده یقینی ای دیگر نمی تواند. مخلوقات حادثی نظیر رب النوع های اجرام سماوی را به عنوان رب خویش گرفته باشد. پس با توجه به اینکه آیات مربوط به ربوبیت گرفتن اجرام سماوی پس از آیه مربوط به مشاهده ملکوت آسمانها و زمین است. یا باید بگوییم که حدیث دوم درست است و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام از روی انکار و برای متنبه کردن قوم خویش اجرام سماوی (رب النوعشان ) را به عنوان خدا می گیرد. یا اینکه همانگونه که در حدیث اول آمده بود. مشاهده ملکوت آسمانها و زمین پس از به ربوبیت گرفتن اجرام سماوی توسط حضرت بوده و این ربوبیت گرفتن معنای شرک را نمی دهد بلکه موقتی بوده و حضرت بر اساس فطرت پاک خویش موقتا این اجرام را به عنوان رب می گیرد و از این اشتباه باز میگردد تا توسط حق تبارک تعالی به مشاهده ملکوت آسمانها و زمین و توحید حق تبارک تعالی رهنمون شود. در این تفسیر دوم علت تقدم آیه 75 بر آیات بعدی این است که گاه در قرآن اشاره ای به قسمت مهمی از ماجرا می شود. سپس بخش های ابتدایی داستان روایت می شود.

 

 

ادامه.????

 

 

@soltannasir

????????


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2443

قسمت هایی از فیلم مرلین که در آن بانوی دریاچه که موکّل ( نگهبان ) دریاچه می باشد را نشان می دهد. مرلین شمشیر اکس کالیبور را از وی تحویل می گیرد. 

 

اینجا نکته جالبی وجود دارد و آن این است که بر اساس روایات، تابوت عهد در دریاچه طبریه در بین فلسطین اشغالی و بلندی های جولان قرار دارد. احتمالا موکّل (نگهبان) دریاچه طبریه حافظ تابوت عهد است. و این موجود به اندازه ای قدرتمند می باشد که جهودان تاکنون نتوانسته اند به این امانت الهی دست پیدا کنند و هرگز هم دست پیدا نخواهند کرد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2458

 

مقاله درفش های اورارتویی

اثر : رضا مرادی غیاث ابادی

منبع : سایت غیاث آبادی 

 

در این مقاله نیز یک ایزد و یک ایزد بانوی تمدن اوراتویی در برج جدی (بزغاله) نشان داده می شوند. که اشاره مستقیم بدین امر دارد که اکثر ایزدان اسطوره ای در نزد مردمان باستان رب النوع کواکب و صور فلکی آسمان شب بوده اند. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر ایزد (خالدی/هالدی) خدای ملی تمدن اوراتویی در برج اسد 

اینکه وی رب النوع کدام کوکب است بدرستی مشخص نیست. شاید رب النوع مشتری و یا زحل باشد!!! این تصویر متعلق به هنگامی است که کوکبی که ایزد خالدی با وی در ارتباط است. وارد برج اسد شده است.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

 

تصویر {نقاشی دیواری خدا «تئی شبا» یکی از سه خدای بزرگ اوراتویی در برج گاو (ثور) تپه آرین برد (قانلی تپه) بازمانده شهر اوراتویی «اربونی/ایرپونی»، ارمنستان، سده هشتم پیش از میلاد}(منبع کتاب گوی بالدار، رضا مرادی غیاث آبادی صفحهٔ 46) 

 

جناب غیاث آبادی در صفحه 41 همین کتاب ایزد تشوب را محتملا ایزد کوکب مشتری می داند. 

 

{ایالت ون van که با نام اوراتو که آشوری ها به آن داده اند (و در کتاب مقدس به شکل آرارات ظاهر می گردد)، بهتر شناخته می شود، در دور تا دور دریاچه ون van، به سمت جنوب آن گسترده شده بود و امروز شامل مناطقی در جنوب شرقی ترکیه، مناطق مجاور شمال غربی ایران و کشور ارمنستان، می گردد. } (فرهنگنامه خدایان، دیوان و نمادهای بین النهرین باستان صفحه 301) 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین310}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?70

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 31}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 24}

 

ادامه.????

 

ادامه نکته 2 از 2: اما موجودات مرئی شونده تنها شامل جنیان و ایزدان و اهل جابلقا و جابلسا و یاجوج و ماجوج نخواهند بود. بلکه عده ای از بزرگان پیشین و معاصر نیز هستند که با مرگشان در عالم انسانی ما جسمشان به زیر خاک رفته است. اما روحشان به جای رفتن در برزخ صعودی، وارد عوالم خاص در اقلیم هشتم شده است. و چون مرز جهان های لطیف تر با عالم ما باز شود این بزرگان نیز مرئی خواهند شد. ویژگی تمام این بزرگان این است که اکثرشان در دوران زندگانی خویش در مبارزه با این موجودات توانمند بوده اند. اکثر این افرادی که در اقلیم هشتم زنده می باشند. به کمال مطلق عرفان در سیر طولی دست نیافته اند. هر چند که ممکن است که به کمالیت وجودی خویش دست یافته باشند. بنابراین اگر در سالهای آینده ملاحظه نمودید که بعضی از سالکین معاصر ما که علی الظاهر به رحمت خدا رفته اند. دوباره زنده شدند و به جهان بازگشتند تعجب ننمایید. تقریبا اکثر این افراد تا آنجا که فقیر اطلاع دارم شیعه می باشند. هر چند عده ای از مغان ایران باستان نیز به همین طریق زنده اند. یعنی جسمشان در زیر خاک و دارای بدنی لطیف در عالم هورقلیایی می باشند.

اما در باب آینده انقلاب، نظر این اساتید این است که تمدن نوین اسلامی در ایران پیش از ظهور به دست جوانان متعهد و انقلابی ایرانی و غیر ایرانی شکل خواهد گرفت. و نسل انقلاب ان شاالله پرچم را تقدیم صاحبشان خواهند نمود. 

اما این اتفاق می تواند با کیفیت های مختلف بروز و ظهور نماید که بسته به خواست جمعی مسئولان و جامعه و تلاش های مومنین دارد. بهترین سناریوی ممکن این است که با پاکسازی انقلاب از عناصر نفوذی و لیبرالی، و دادن عرصه به جوانان متعهد مومن و انقلابی _نه ژن های خوب_  و ایجاد قوانین شفاف سازی و ساز و کارهای پاسخ گو نمودن مسئولین، زمینه برای ساخت تمدن نوین اسلامی فراهم آید.  و این دوران سخت کنونی با غربال سازی انقلاب همراه باشد. و در نهایت با تشکیل تمدن نوین اسلامی به ظهور حضرت منجر شود. اما بدترین سناریوی ممکن این است که خدای ناکرده، نظام و انقلاب با خیانت خائنین و با به خیابان کشاندن مردم بدلیل گرانی ها و حتی چراغ سبز نشان دادن خائنین به آمریکایی ها برای حمله محدود به ایران (که البته ممکن است به جنگی بزرگ و خانمان سوز تبدیل شود) سقوط نماید. در این صورت هم اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی بیفتد نگرانی ای در کار نیست. مطمئن باشید در بستر آن تحولات و آشفتگی ها جرقه هایی رخ خواهد داد و تمدن نوین اسلامی به دست جوانان متعهد و مومن  شکل خواهد گرفت بنابراین نهضت ادامه دارد. و مخاطره ای برای آرمان انقلاب وجود ندارد. 

همچنین فقیر به یاد دارم که در تماسی تلفنی که در زمستان سال 1390 از مصر داشتیم حضرت شیخ عبدالرحمن مصری  فرمودند که به هوش باشید که روز به روز شهاب ثاقب به زمین نزدیک و نزدیک تر می شود. از فحوای کلامشان برخورد شهاب سنگ با زمین در خاطرم آمد.

 

اما در پایان این نکته را باید بگویم که نمی دانم چه شد که این گریز را زدم. اما فکر می کنم لازم بود که اندکی از مسايل را به صورت اجمال برای خوانندگان بنویسم. مفصلش را ان شاالله در سال آینده (سال آخر کانال). لازم بود شما عزیزان اطلاع داشته باشید که عده ای از حلقه های باطنی جهان اسلام و تشیع هم هستند که چنین نظری در مورد حوادث پیش و رو در آخرالزمان دارند. این مطالب را نه قبول نمایید و نه رد نمایید. بلکه در بوته امکان بگذارید. اگر اتفاق افتاد آنگاه در پس زمینه ذهنی شما آشنایی با این مسائل وجود خواهد داشت. و بهتر با حوادث آن دوران روبرو خواهید شد. اگر هم نیفتاد که شما عزیزان چیزی را از دست نخواهید داد. 

 

نکته 3: همانگونه که پیشتر گفته شد در اساطیر ایرانی، ایزد تیشتر، ایزد باران ساز است که جزو رب النوع ها یا فرشته موکل ستاره تیشتر یا شعرای یمانی است. 

 

 

نکته 4: در قرآن مجید و عزیز در آیه 24 سوره نمل به کیش پرستش خورشید توسط ملکه بلقیس و مردمان سرزمینش نیز اشاره شده است: ????{إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ ﴿۲۳﴾وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ﴿۲۴﴾=من [آنجا] زنى را يافتم كه بر آنها سلطنت میکرد و از هر چيزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت (۲۳)او و قومش را چنين يافتم كه به جاى خدا به خورشيد سجده مى كنند و شيطان اعمالشان را برايشان آراسته و آنان را از راه [راست] باز داشته بود در نتيجه [به حق] راه نيافته بودند (۲۴)} 

 

ادامه دارد.

 

@soltannasir 

????


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین309}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?69} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب 30}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی24}

 

ادامه.????

 

ادامه نکته 1: این باور پیشینیان در بارهٔ کواکب با آنچه که در لابه لای متون علوم غریبه آمده است بی شباهت نیست. در کتاب فنون تسخیرات منسوب به سکاکی صفحه 9 در باب مسخر کردن شمس اینگونه آمده است که ظاهراً ارسطالیس (ارسطو) و دیگران (احتمالاً از حکمای یونان) سجده به شمس فرموده اند. و نظر سکاکی بر خلاف قول آنان است و سجده به شمس را همانگونه که در شرع مبین حرام است. جایز نمی داند. اینکه ارسطو دقیقاً در کدام یک از آثاری که به وی منسوب است از سجده به شمس در تسخیرات سخن گفته است و آیا اصل این رساله اکنون موجود است یا خیر بر فقیر پوشیده است. اما آنچه مسلم است اگر چنین سخنی از ارسطو و بعضی دیگر از حکمای یونانی صادر شده باشد و در کتبی که در دست سکاکی بوده آمده باشد به احتمال قوی، سجده به شمس در نظر حکمای یونانی برای ایزد خورشید هلیوس بوده باشد. زیرا همانگونه که پیشتر از کتاب در آسمان ارسطو نقل نمودیم ارسطو هم به ایزدان اعتقاد دارد و هم جایگاهشان را در بالاترین نقطه در آسمان ها می داند. و جنسشان را از اثیر طبیعت پنجم می داند.  

 

 

نکته2: از دید عده ای از معاصرین ما چون تمام این موجودات پوشیده از نظر هستند بنابراین از جنیان هستند. ولو اگر این موجودات از نسل جان نباشند و مکلف هم نباشند از دید آقایان از جنیانند. نمی دانم آیا این آقایان قائل به وجود جن کوکب مشتری و یا جن ثوابت فلکی مانند جن ثریا و  جن دبران و جن شعرای یمانی و جن سهیل و . می باشند یا اینکه معتقدند این جنیان به دروغ خود را  به این کواکب و ثوابت آسمان شب ارتباط می دادند ?????

 

نکته2 از 2:  همانگونه که پیشتر گفته ام فقیر با نظر آن دسته از دشمن شناسان و اهل ظاهر که تمامی ایزدان باستان را جنیان می دانند اختلاف دارم. و از سویی دیگر با نظرات طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی که ایزدان اسطوره ای را صاحب  فناوری پیشرفته یوفو می دانند نیز اختلاف دارم. این دو نظریه اشتباه دو روی افراط و تفریطند. اسطوره و موجودات اسطوره ای باید به صورت درست شناخته شوند و دوست و دشمنشان از هم مشخص شود. جایگاه این موجودات باید بدرستی در عالم هستی تبیین شود. خواهی نخواهی در آینده نه چندان دور اینان نیز به مانند جنیان و دیوان و پریان و یاجوج و ماجوج و اهل جابلقا و جابلسا و مرئی خواهند شد. (طبق محاسبات و نظر باطنی اساتید فقیر نظیر آیت الله شیخ علاالدین و مرحوم قاضی جهرمی و استاد دیگر ما آیت الله شیخ محمدصابر . و سایر اساتید بزرگ اعم از حلقه علمای قزوین و حلقه  باطنی علمای نجف شامل حضرت آیت الله شیخ نجم الدین خراسانی و خاندان طریحی ها و. و بسیاری اساتید گمنام دیگر این اتفاق تا پایان دهه پیش و روی هجری قمری اتفاق خواهد افتاد. یعنی تا پایان سال 1449 هجری قمری، و به طور خاص نظرشان بر روی سالهای 1448 و 1449 هجری قمری بوده است. و در نظر این اساتید ممکن است این تاریخ، اندکی به عقب بیفتد اما به جلو نخواهد افتاد. هرگاه چنین اتفاقی بیفتد آنگاه زمان به آخر خواهد رسید و  عصر جدید شروع خواهد شد. در نظر این دسته از اساتید یک دهه پیش و رو آبستن حوادث وحشتناکی است که جغرافیای عالم را زیر و زبر خواهد کرد. این یک دهه با نابودی بخش زیادی از مردم جهان همراه خواهد بود. بسیاری از مناطق جغرافیایی تقریبا برای همیشه نابود و خالی از سکنه خواهند شد. در نقاشی ای  که در متن رساله خطی خاصی که از حضرت شاه جمال چرمینه پوش از عرفای شامخ مسلمان هند موجود است و به رویت فقیر رسیده است. نقشه تمام بلاد عالم از جمله قاره آمریکا کشیده شده و منطقه امنی که در بستر حوادث آخرالزمان تقریبا امن و امان باقی می ماند. از نقطه ای در خاک ویتنام امروزی شروع می شود. نقطه دیگر در مصر است. نقطه دیگر در ترکمنستان امروزی است. این نقاط را با خطی نسبتا دایره وار به هم وصل نمایید. منطقه امن عالم در بین این نقاط است. بنابراین خواننده گرامی توجه نماید که شاید اکنون اوضاع خاورمیانه ثبات کافی نداشته باشد و تا خود هنگام ظهور این تنش ها در خاورمیانه ادامه خواهد داشت. و احتمالا بیشتر هم خواهد شد. اما در نهایت ایران و خاورمیانه باقی خواهد ماند و این غرب و شرق جهان است که نابود خواهد شد.???? عالم المسط و عالم الامکان هر دو در خراسان قدیم که یکی در افغانستان فعلی (خراسان قدیم) و دیگری در خراسان ایران زمین قرار دارد دو سلاح قدرتمند عالم اسلام در مدیریت این حوادث خواهد بود. بخش هایی از افغانستان نیز ان شاالله به خاک مادری پیش از ظهور ضمیمه خواهد شد.  

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????


سلطان نصیر

تصویر صورت فلکی اژدها و صورت فلکی دب اصغر که در این تصویر بر روی صورت فلکی اژدها قرار دارد. 

صورت فلکی اژدها در نظر اخترباستان شناسان نمونه ای از تیامات سومری هست. 

و صورت فلکی دب اصغر ممکن است مردوخ میان رودانی باشد. که با غلبه بر تیامات در جایگاه قطب افلاک قرار می گیرد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

 

نمودار چرخش  صور فلکی  و قرار گرفتنشان در جایگاه ستاره قطبی در بازه ای حدود 25800 سال 

در حدود 3000 سال قبل میلاد ستاره آلفای اژدها در جایگاه ستاره قطبی قرار می گیرد. 

صورت فلکی اژدها در نظر اخترباستان شناسان نمونه ای از تیامات سومری است.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 321}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?83} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب44}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 36}

 

                 { نبیرو 4}

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 320}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?82} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب43}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 35}

 

                 { نبیرو 3 }

 

ادامه .

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 319}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?81} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب42}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 34}

 

                 { نبیرو 2 }

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 319}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?81} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب42}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 34}

 

                 { نبیرو }

 

ادامه.

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 318}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?80} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب41}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 33}

 

   { ریشه شناسی واژه اسطوره }

 

 

تا کنون بارها و بارها از کلمه اسطوره و اساطیر استفاده نموده ایم. اما معنی و ریشه واژه اسطوره چیست ? 

عده ای از لغوین بزرگ عرب به غلط آن را از ریشه سطر می دانند. و در واقع برای این واژه غیر عربی ریشه ای عربی جعل نموده اند. ما امروز بر خوان گسترده ای از تحقیقات تاریخی و باستان شناسی و زبان شناسی هستیم و به خوبی می دانیم که اسطوره واژه ای غیر عربی و غیر سامی است که اساطیر جمعی است که اعراب در قواعد زبانی خویش برای آن جعل نموده اند.

اما برای شناخت واژه اسطوره یا به عبارت صحیح تر استوره بهتر است ابتدا ریشه واژه ستاره را بشناسیم زیرا ریشه واژه استوره در ستاره است. 

 

واژه ستاره، اين واژه در اوستايي (ستر=star) در فارسی ميانه (سترک=starak) در ایرانی باستان (staraka) در لاتینی (stella) در بلوچی (istar،  istal) به فارسی دری (ستاره) در كردی مهابادی به گونه (استره) در کُردی (stere  ، istirik ) در سيستاني (آستاره) در ميمه اصفهان (استره) در كهكيلويه و بوير احمد (اساره)  نيزدر گويش خراساني به گونه (ستره) است. اين واژه در زبان انگليسي بگونه (استار=star) و در زبان فرانسوي به گونه (استره) و در زبان ايتاليايي به گونه (استلا) و در زبان آلمانی کهن (stero , sterno )  در آلمانی نو stern گفته مي شود. 

اما شاید برای خوانندگان گرامی جالب باشد كه ریشه دو واژهٔ معروف انگلیسی یعنی( history = تاريخ ) و ( story  =داستان) انگليسي از همين ريشه star است. زيرا در گذشته های دور که عصر اسطوره ای (استوره) تاریخ بشر به حساب می آمد. موجودات اسطوره ای به صورت نسبتا آزادانه ای بر روی زمین مادی ما حضور می یافته اند. سپس در عصر تاریخی زندگی بشر یعنی حدود 2600 سال پیش که حضور این موجودات کم رنگ شده بود. در یونان باستان داستان های قهرمانی ها و دلاوری های این موجودات استوره ای که رب النوع ستاره ها و صور فلکی آسمان شب هستند حکایت می شده است. بنابراین استوره یا story داستان زندگی ستاره ها (رب النوع هایشان) stars است.

 

 

نکته : دو کلمه history  وstory. ریشه در کلمه لاتینی historia دارد.

 

 

بُن مایه: برگرفته از کتاب فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی جلد های 1 و 3 مدخل اسطوره و ستاره 

و کتاب پیوند واژه های لری با دیگر زبان های آریایی نوشته ایرج محرر 

 

 

 

 

نکته 1 : گستردگی کلمه ستاره و star در زبان های آریایی (هندو اروپایی) به خوبی نشان می دهد که این واژه سامی نمی باشد. بنابراین نام ایستر istar رب النوع کوکب زهره در نزد اکدیان و آشوریان سامی زبان نیز ریشه هندو اروپایی دارد. و نامی غیر سامی است.

 

نکته2 : امیدوارم خوانندگان گرامی متوجه این مهم شده باشند که چگونه دانش های مختلفی نظیر زبان شناسی یا تاریخ ملل باستان و . می تواند به ما در شناخت مسائل  کمک نماید هر چقدر شما دانش های بیشتری داشته باشید زوایای دید جدیدی به شما می دهد که به معرفت شما کمک می نماید. ما در علوم اسلامی و شناخت اسرار تاریخ نیازی مبرم به کارهای میان رشته ای با اندیشه اسلامی داریم. 

متاسفانه این عرصه تا کنون خالی مانده و جولانگاه شبهات مشرکین عصر جدید قرار گرفته است. ان شاالله باشند کسانی که در آینده بدین مهم بپردازند.

 

 

ادامه دارد.

 

@soltannasir 


@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 317}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?79} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب40}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 32}

 

{ ارتباط احکام نجومی با اسطوره 9}

 

          { شحر و شلیم 4}

 

ادامه.

@soltannasir 


  { توصیه هایی دربارهٔ ایام جشن حنوکا } 



همزمان با اینکه کلیمیان در سرتاسر جهان حنوکا را به عنوان یکی از اعیادخویش  جشن می گیرند. انجمن های مخفی اعم از فراماسونری و ایلومیناتی و ایشتاریان و ست و رابسن و . به کثیف ترین شکل ممکن مراسم حنوکا را جشن می گیرند.


1⃣ : اگر ساکن شهر های بزرگ هستید.

ترجیحاً از هنگام غروب آفتاب جز به ضرورت بیرون نروید ! زیرا مراسم هایشان از غروب آفتاب کم کم شروع می شود. و به طور خاص از ساعت ده شب الی 2 بامداد با بیشترین حجم انجام می شود. بنابراین در این شب ها تاثیرات بیشتر است.


2⃣ اگر در شهرهای بزرگ ساکن هستید وای فای منزل و رسیور و دستگاه های دیجیتال، حتی موبایل خویش را خاموش نمایید. زیرا با توجه به بعضی دستگاه هایی که در اختیار دارند . اصوات مراسم های خویش را به شکل فرکانس های قابل دریافت توسط این دستگاه ها تبدیل می نمایند . و در سطح شهر  ارسال می نمایند. بنابراین حتی المقدور دستگاه ها را از سیم بکشید.

عزیزانی که در سایر  شهرها ساکن هستند . نیز می توانند دستگاه ها را از برق بکشند. زیرا کار از محکم کاری عیب نمی نماید .


3⃣ : اگر رادیو های قدیمی  چهل پنجاه  سال پیش را (که  امروزه عتیقه محسوب می شود) را در اختیار دارید .

می توانید این رادیو ها را در طول روز بر روی رادیو قرآن بگذارید . و با صدای هر چند کم در محیط قرآن پخش شود .

این عمل هر چند تأثیر اندک دارد ولی بی تأثیر نیست. بخصوص اگر تلاوت قرآن زنده باشد.


4⃣ : اگر مشکل قلبی دارید کمتر در این ایام هنگام غروب آفتاب از منزل خارج شوید . و تلاوت سوره انشراح پس از نمازها یک بار و در طول روز به میزان توان مفید است. همچنین تلاوت سوره مبارکه حمد به عدد 40 یا 70 یا 100 بار در روز در یک ختم برای همه بیماران توصیه می شود. 

با توجه به اینکه ما در ایام وارونگی هوا و آلودگی عجیب هوا به سر می بریم. حتما در قرائت  سور حمد و انشراح بیماران کوتاهی ننمایند. 


5⃣ در این ایام از خوردن غذاهای چرب و سودا زا حتی المقدور خودداری نمایید.


6⃣ در حنوکا امسال، فقیر برای شیعیان قرائت سوره شمس اندکی پیش از طلول آفتاب 10 بار و اندکی پیش از غروب آفتاب 10 بار. و قرائت سوره مبارکه ضحی 12 بار پیش از اذان ظهر یا حتی پس از نماز ظهر 

و قرائت یکبار سوره مبارکه فجر را در بین الطلوعین توصیه می نمایم. این دستور می تواند به تقویت شمس و ضحی کمک نماید و از تقویت خبیثه ملعونه مدوسا جلوگیری نماید. 


7⃣ خواندن آیه الکرسی پیش از تمامی نمازهای واجب یک بار و پس از نمازها  سه بار 

به همراه چهار قل پس از تمامی نمازها یکبار  و آیه نور نیز یکبار پس از تمامی نمازهای واجب توصیه می شود.

همچنین خواندن آیه الکرسی به عددهای 11 تایی و 22 تایی و 33 تایی الی 77 بار پس از غروب آفتاب توصیه می شود .

حداقل 11بار خوانده شود . و هر 11بار در یک نوبت خوانده شود .

ذکر لاحول و لاقوة الله الا بالله العلی العظیم 100بار 

و ذکر دافع بنا به حال درونی بی عدد در شب ها  مناسب است .

هنگام خواب نیز حمد یکبار چهار قل یکبار و انشراح یکبار و آیه الکرسی سه بار خوانده شود.


8⃣ دقت کنید اگر دچار سردرد های غیر عادی و یا قلب درد های غیر عادی شدید  ،  ممکن است منشأ غیر طبیعی داشته باشد. بنابراین سریع به و دکتر پناه نبرید. 


9⃣ ممکن است برایتان جالب باشد .

ولی گوش کردن به مداحی هایی که اشک شما را جاری می نماید . و یا گریه برای امام حسین (ع) و یا  دیدن فیلم ها و یا موسیقی هایی  که احساسات شما را تحریک می نماید و باعث می شود که اشک بریزید . مفید است . زیرا باعث رقیق القلب شدن شما می شود . 

زیرا مراسم هایشان باعث سنگدلی و نوعی قساوت قلب می شود .

همچنین ذکر رئوف 100بار در بین الطلوعین توصیه می شود.


????: اگر حس گناه به سراغتان آمد سعی کنید که در داخل جمع قرار بگیرید. زیرا در تنهایی میل به گناه بیشتر و افکار منفی بیشتر به سراغ شخص می آید.



1⃣1⃣ زیارت مکان های مقدس در این ایام بسیار مفید است. ترجیحاً روزها به زیارت روید. 


2⃣1⃣ هر روز غسل و یا حمام نمودن نیز در این ایام مفید است.  


@soltannasir 

 

????


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2555

 

 

باز نمودن دروازه ورود اورک ها به جهان ما با قربانی نمودن تعداد زیادی از انسان ها.

این بخش از فیلم وارکرافت به شکسته شدن سد ذوالقرنین و ورود یأجوج و مأجوج به جهان ما شباهت بسیار دارد.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

علوم و فنون در تمدن اسلامی، شماره 18: سه رساله در علم فراست (ترجمه رساله فراست امام فخر رازی، از لطف الله عزیز هروی، الفراست، 

منسوب به افلاطـون، از مترجمی نامعلوم، فراست انسانی، از مؤلفی ناشناخته)، قطع وزیری، جلد سخت، 162ص. قیمت 100000 تومان


سلطان نصیر

 

تصویر زیبایی از راه شیری در آسمان شب. 

علت نامگذاری راه شیری به اساطیر یونان می رسد. یونانیان اعتقاد داشتند که ایزد هرمس، در ماموريتی از جانب زئوس، رئیس پانتئون یونانی، هركول پسر خویش را بر سينه الهه «هرا» (همسر زئوس) كه خفته بود گذاشت. هرکول از مادری فناپذیر زاده شده بود و زئوس می خواست که نوزاد با نوشیدن شیر هرا قدرت ایزدان را بدست آورد. هرکول با تغذيه از اين شير ایزدی ، چنان قوي و قدرتمند شد كه در ميان فنا پذيران مثل و مانند نداشت. وقتي كه «هرا» از خواب بيدار شد، هركول كوچك را با شدت و سرعت از سينه خود جدا كرد، شير او تا دور دستهای آسمان پاشيد و راه شيری را به وجود آورد. 

 

اخترباستان شناسان راه شیری را بخشی از پیکره تیامت می دانند که توسط مردوخ جدا شده است. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

@soltannasir 

 

    {پیوند اسطوره با دین 325}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?88} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب49}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 41}

 

                 { نیبیرو 9} 

      

             { مردوخ کیست 5}

 

 

ادامه.????

 

همانگونه که ملاحظه نمودید که دو نگاره مردوخ از میان رودان با یکدیگر متفاوت است. در یک نگاره مردوخ کمان در دست دارد و با هیولایی بالدار می جنگد و در حال شلیک تیر به این هیولا است. که همانگونه که گفته شد این هیولا محتملاً تیامت است زیرا در انوماالیش مردوخ تیامت را با تیر و کمان می کشد.

در نگاره ای دیگر مردوخ با اژدهایی می جنگد که متفاوت از هیولای بالدار است. و در این نگاره مردوخ تیرکمان ندارد. می توانیم حدس بزنیم که اژدهای نگاره دوم با صورت فلکی اژدها و یا شاید صورت فلکی آبمار (شجاع_هیدرا) تطابق داشته باشد. و نظر پیشین فقیر مبنی بر اینکه صورت فلکی اژدها تیامت است. اشتباه بوده است. البته باز اسطوره شناسان و اخترباستان شناسان غربی در اشتباه فقیر موثر بوده اند. زیرا عده ای از آنان صورت فلکی اژدها را معادل تیامات سومری گرفته اند.

اگر سعی نماییم که در متن انوماالیش برای اژدهای موجود در نگاره مردوخ همتایی بیابیم. دو گزینه نسبتا منطبق  خواهیم یافت. یکی اژدهایی است که در متن انومالیش از آن یاد شده است و دیگری کینگو فرزند تیامت می باشد که چهره وی توصیف نشده است اما ممکن است شکل اژدها داشته باشد و با صورت فلکی دراگون اژدها اینهمان باشد زیرا در متن انوماالیش این کینگو است که مرتبه آنو را در مجمع خدایان تصاحب می نماید به فقرات زیر از متن انوماالیش توجه نمایید : ????

 

{ پس از کشته شدن آپسو شوهر تیامت توسط اآ (انکی) «هنگامی که آنها همسرت اپسو را کشتند تو او را یاری نکردی، خاموش ماندی. گر چه او ارّه وحشتزا را آفرید. باطن تو رقیق شده است و بنابراین ما نمی توانیم بیارامیم. بگذار تا همسرت أپسو در ذهن تو باشد، و مومو (وزیر اپسو)که شکست خورده است، تو تنها مانده ای، .تو عجولانه به هر سو گام بر می داری، 

.بدون توقف. تو ما را دوست نداری. 

.چشمان  ما تیره و گرفته است، 

.بدون توقف. بگذار تا بیارامیم، 

.بجنگ. از آنها انتقام بگیر، 

.و (آنها را) به شکل باد در آور!» 

[هنگامی] که تیامت (این) سخنان را [شنید] خشنود شد : «.تو داده ای. بگذار هیولاها را بسازیم، 

.و خدایان در میان.

.[بگذار تا] بجنگیم و علیه خدایان.!» آنها گرد آمدند و در کنار تیامت حرکت می کنند. خشمگین شب و روز بی وقفه توطئه چیدند، خود را برای جنگ، خرناس کشیدن، خروشیدن آماده کردند، آنها به منظور آماده شدن برای جنگ تشکیل شورا داده اند. مادر خوبور، که همهٔ چیزها را می آفریند، سلاحهای بی رقیب را افزایش داد، ????مار_هیولاها???? را هستی بخشید، (با) دندانهای تیز، دندانهای نیش بی دریغ. بدن آنها را [با زهر] برای خون پر کرد. ????اژدهاهای غران را جامهٔ وحشت پوشاند. تاجهایی از هاله بر سر آنان نهاد، آنها را شبیه خدایان ساخت، }(کتاب تاریخ تمدن بین النهرین، جلد دوم، یوسف مجید زاده، ترجمه لوح اول آفرینش صفحه 297)

 

نکته: به وجود مار هیولاها و اژدهاها که آفریده تیامت هستند توجه نمایید که ممکن است اژدهایی که مردوخ با آن مبارزه می نماید یکی از این اژدهاها باشد. 

 

فقره دوم : ????

 

{ . از میان خدایان، نخستین فرزند او، که [مجمع وی] را تشکیل داد، کینگو را ترفیع داده او را میان آنها به ریاست گمارد. رهبر رده ها، فرمانده مجمع، بالابرندهٔ سلاحها برای مصاف، برای پیشروی در جنگ، فرمانده کل در جنگ. 

چندان که او را در مجمع نشاند، اینها را به دستش سپرد: «من افسون را برای تو طرح ریخته ام، ترا در مجمع خدایان تعالی بخشیدم. برای م با همهٔ خدایان قدرت کامل، قدرت کامل به تو اعطا کرده ام. به درستی تو بزرگترینی، تو تنها همنشین منی! سخن تو بر همهٔ آنوناکی برتری خواهد داشت! » او الواح سرنوشت را به وی سپرد، (آنها را) بر سینهٔ او بست: « تو فرمانت تغییر ناپذیر خواهد بود [کلامت] پایدار خواهد بود،» همین که کینگو ارتقا یافت، [مرتبه آنو] را تصاحب کردند، برای خدایان پسران او، [تعیین] سرنوشت کرد:«کلام تو آتش را فرو خواهد نشاند، قدرت سلاح را، که آنچنان نیرومند (در) حرکت است، پست و ناچیز خواهد کرد!». } (تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم یوسف مجیدزاده ترجمه لوح اول صفحات 297 و 298)

 

نکته : همانگونه که ملاحظه می نمایید کینگو مرتبه آنو را در مجمع ایزدان تصاحب می کند. اینجا چند سوال پیش می آید : ????

 

1: مجمع ایزدان کجاست? 

مجمع ایزدان می تواند صورت های فلکی شمالی آسمان شب باشند. یا شاید صورت های فلکی نزدیک به قطب که در طی 26000 سال هر کدام از این صورت های فلکی یک بار در جایگاه ستاره قطبی قرار می گیرند.

 

ادامه دارد.

 

@soltannasir 

????????????????????⭐️????✨☀️


سلطان نصیر

 

    {پیوند اسطوره با دین 325}

 

    {ذوالقرنین قرآن کیست ?87} 

  

 {نگاهی به اساطیر میان رودان و ارتباط آن با صور فلکی در آسمان شب48}

 

{انکی و نین خورسگ: اسطوره ای آسمانی 40}

 

                 { نیبیرو 8} 

      

             { مردوخ کیست 4}

 

ادامه.????

 

اما همانگونه که ملاحظه نمودید نگاره های مردوخ و بعل هر دو با صورت فلکی جاثی(هرکول) تطابق های لازم را چه از منظر شکل شناسی و چه از منظر ناپدید شدن این صورت فلکی در فصل پاییز و ظهور دوباره آن در فصل بهار را دارند. 

و این با اسطوره این دو ایزد و مراسم جشن سال نو بابلی هماهنگی لازم را دارد. 

اختر باستان شناسان غربی مردوخ را رب النوع کوکب مشتری می دانند. منبع آنان در اینهمانی مردوخ و کوکب مشتری،  الواح کشف شده در بابل باستان در بازه زمانی سالهای 350 الی 50 پیش از میلاد است. این دوران هم زمان با دوران استیلای هخامنشیان ایرانی و سپس سلوکیان مقدونی (متاثر از فرهنگ یونانی )جانشین اسکندر و سپس اشکانیان ایرانی (تا حدی متاثر از فرهنگ یونانی) است. به نظر می آید اینهمانی مردوخ با سیاره مشتری محصول این دوران است و ایرانیان و شاید حتی سلوکیان سعی در تطابق مردوخ با هورمزد (رب النوع کوکب مشتری نزد ایرانیان) و زئوس یونانی (رب النوع کوکب مشتری نزد یونانیان) را داشته اند. فقیر بر نظرات خویش تعصب و پای فشاری ندارم. اما اگر ما اینهمانی مردوخ را با هورمزد(مشتری) بپذیریم. آنگاه باید این اشکال جدی را پاسخ دهیم که چگونه سال نو بابلی و جشن اکیتو را توجیه می نماییم ?! در پهنه آسمان شب این ثوابت فلکی و بعضی صور فلکی آسمان شب هستند که در بعضی ماه های سال در نظر ناظر زمینی به زیر خط افق می روند و ناپدید می شوند. و سپس بار دیگر در یک بازه زمانی تقریبا مشخص به بالای خط افق می آیند و در پهنه آسمان شب پدیدار می شوند. این حرکت منظم مختص ثوابت فلکی است که تقریباً در بازه زمانی نزدیک به 26000 سال جایشان 360 درجه تغییر می نماید و به جای اول خویش می رسند. به عبارت دیگر جابه جاییشان در نظر ناظر زمینی بسیار کند است. و برای مثال هنوز صورت فلکی جاثی که ما آن را محتملاً با مردوخ و بعل اینهمان دانستیم. تقریباً با اندکی تغییر نسبت به سال 1000 قبل میلاد در آسمان شب در فصل بهار پدیدار می شود. 

اما نوع حرکت مشتری در آسمان شب حرکت منظمی نیست که بتوان آن را با اسطوره مردوخ و بعل در سفر آنان به عالم زیرین اینهمان بیابیم. بنابراین فقیر محتویات الواح مکشوف در بابل باستان در بازه زمانی 350 الی 50 پیش از میلاد را بیشتر حرکت ی ایرانیان و جانشینان اسکندر در اینهمان دانستن مردوخ با هورمزد ایرانی می دانم تا دین بابلی در کیش ایرانی و یونانی استحاله پیدا نماید. 

نکته دیگری که برای ما مهم است این است که باید از خویش بپرسیم که اگر مردوخ، رب النوع کوکب مشتری است آنگاه شورای ایزدان در میان رودان در هنگام جشن اکیتو کدام است ? 

از الواح مکشوفه در میان رودان اینگونه بر می آید که ایزدان در مراسم جشن اکیتو پس از آمدن مردوخ از جهان زیرین به بالا با یکدیگر در شورای ایزدان ملاقات می نمودند. اینکه کدام ایزدان در این جشن با یکدیگر ملاقات می نمودند برای فقیر با توجه به متون اندکی که به زبان فارسی داریم مشخص نیست. اما این را می دانیم که ظاهرا ایزدان ایگیگی تعدادشان عدد ثابتی نبوده است و از 7 و 8 و 10 و بعضاً 12 ایگیگی در متون بابلی و آشوری یاد شده است. متغیر بودن این عدد خود تامل برانگیز است. آیا تمام این ایگیگی ها ایزدان بزرگ در اکیتو حاضر بودند ? پاسخش را نمی دانیم. اما می دانیم که در شب های پایانی جشن اکیتو صورت های فلکی ای در آسمان شب ظاهر بوده اند. ممکن است شورای ایزدان مجموعهٔ این ایزدان بوده باشد. وگرنه سیارات منظومه شمسی در برج حمل هر چندین هزار سال تنها یکبار در این برج قران می نمایند. بنابراین منظور از شورای ایزدان در اکیتو نمی تواند مربوط به سیارات منظومه شمسی باشد. 

 

نکته : خواننده گرامی توجه نماید که رمان نویس معاصر زکریاسیتچین در کتاب خویش دوازدهمین سیاره چگونه از دوازده سیاره مطابق با عدد تعداد 12 ایزد بزرگ یاد می نمایند غافل از اینکه که شورای ایزدان بزرگ عدد ثابتی ندارد. ضمن اینکه ایشان نیبرو را که از القاب مردوخ در انوماالیش است سیاره دوازدهم احتمالی گرفته است. در حالی که بالفرض اگر مردوخ سیاره ای باشد باید طبق الواح متاخر مشتری باشد نه سیاره دوازدهم! (ماه و خورشید نیز در حساب سیتچین سیاره بوده اند) ضمن اینکه نظریات سیتچین نیز نمی تواند  برای سفر مردوخ به جهان زیرین در پاییز و ظهور دوباره اش در فصل بهار توجیهی قانع کننده بیاورد. زیرا نیبروی فرضی ایشان اصلا معلوم نیست کجا هست که در نزدیکی فروردین بخواهد در پهنه آسمان شب ظاهر شود. 

 

ادامه.????

 

@soltannasir

????????????


سلطان نصیر

 

عنوان: یهودیت از لابه لای متون

 

موضوع:  یهودیت

 

نویسنده : آرتور هرتزبرگ

 

مترجم : عبدالرحیم سلیمانی

 

ناشر :  انتشارات دانشگاه مفید

 

قطع : رقعي

 

سال انتشار:  ۱۳۹۸

 

تعداد چاپ:  ۱

 

عرض:  ۱۴.۵

 

ارتفاع:  ۲۱.۲

 

نوع جلد:  نرم

 

تعداد صفحات:  ۴۷۹

 

قیمت:  ۷۵۰,۰۰۰ ریال

 

@soltannasir


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2596

مقاله ای ????????????در باب علت حمله آمریکایی ها به عراق به نقل از یکی از شخصیت های فراماسونری آمریکایی 

فارغ از اینکه در این مقاله این شخصیت فراماسون در توانایی های جبهه خویش(دشمنان ما) تا حدی بزرگ نمایی و اغراق نموده است اما علی ای حال این مقاله  حاوی نکات جالب و قابل تأملی می باشد . 

منبع : مشرق 

@soltannasir 

????????????????????????????????????????????????


سلطان نصیر

 

ادامه.????

 

البته گاه در بین تفاسیر و آرای این بزرگان شمه ای از اسلام شمسی یافت می شود. 

فهم کتاب آسمانی قرآن و معارف اسلامی و معارف علمی در دوران حضرتش بسیار متفاوت از آنچه خواهد بود که دانشمندان رشته های گوناگون اسلامی و علمی بدان دست یافته اند. اسلام دوران حضرتش شمسی است نه قمری. شاید یک دلیلی که در بعضی احادیث داریم که حضرتش گویی به دین جدیدی دعوت می نماید همین اسلام شمسی باشد. 

از سوی دیگر در حدیث داریم که حضرتش برای احیای دین جد بزرگوارش ظهور می نماید. این دو سری از احادیث قابل جمع شدن است. زیرا احکام اسلامی قرآنی هم اکنون نیز به کنار گذاشته شده است. و این احکام احیا خواهد شد. ضمن اینکه با ظهور اسلام شمسی اسلام حقیقی احیا می شود. و پاسخ های منکرین پیروان دانش بشری و علم گرا به تمامی داده خواهد شد. بنابراین اسلام احیا خواهد شد. اما اسلامی از جنسی شمسی نه قمری.

و در عالم اسلام جز اهل ظاهر و متعصبینی که با اسلام قمری آنچنان خو گرفته اند که نمی توانند نور خورشید را ببینند کسی منکر حضرتش پس از پیروزی بر دجال لعین (ماشیح داود) نخواهد شد. 

 

در بعضی احادیث داریم که حضرتش هر کسی را که ایمان نیاورد از دم تیغ می گذراند. چرا نگذراند ???!!! 

هر کسی که پس از طلوع شمس ولایت حضرت و پیروزی حضرت بر دجال لعین و اعلام حکومت جهانی حضرتش. در روز روشن منکر روز و خورشید شود و سخن از زحل و مشتری و قمر و زهره نماید. در واقع حق را چون آفتاب روشن در برابر خویش ببیند و حجت بر وی تمام شود اما باز جحود نماید و منکر شود. چنین کسانی باید از صفحه روزگار محو شوند. که اگر نشوند. ماموریت حضرت یعنی برقراری حکومت نور در سرتاسر عالم شکست خواهد خورد.

تنها خفاش صفتانی که آنچنان در غار تاریک نفسشان با تاریکی انس گرفته اند حضرتش را پس از اتمام حجت منکر خواهند شد. چنین خفاش صفتانی در جهان بشری زنده نباشند بهتر است.

 

نکته : شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی نیز در فتوحات مکیه بیشترین حجم منکرین حضرت حجت را در جهان اسلام مفتیان و فقیهان پیرو قیاس در فقه (فقه اهل سنت) و پیروان این مفتیان و فقیهان می داند. می توان با شرایط امروز درک نمود که پیروان اسلامی از جنس سلفی گرایی و جمود بیش از حد بر ظواهر نمی توانند پیرو حضرتش باشند. و در برابر حضرتش خواهند ایستاد. 

 

 

اما خروج ماشیح داود لعین (دجال) با این تفسیر به مانند خورشید گرفتگی است یا به مثابه طوفان طهران در سال 1393 که چون شمس ولایت حضرت ظهور نماید موقتا فضای جو آسمان آنقدر تاریک شود که دوباره موقتا حالت شب پدید آید. منتهی این بار شبی بدون ستارگان و قمر (بدون انوار هدایت ادیان) و پس از غلبه حضرتش با یاری حضرت عیسی بن مریم علیه السلام بر ماشیح داود دجال لعین لعنت الله علیه این ظلمت به کنار خواهد رفت. و شمس ولایت ظهوری قدرتمندتر خواهد داشت.

 

 

 

نکته 1 : گفته شد که اسلام چون قمر است. همچنین گفته شد که در دوازده هزاره شب عالم سلطنت با قمر بود. و اسلام قمری. از آن جایی که دین تمام انبیا اسلام بوده است. منتهی این اسلام در هر دوره ای به اقتضای آن دوران تفاوت هایی با احکام قرآنی و اسلام فعلی داشته است. بنابراین در هر دوره ای اسلام کوکبش قمر بوده است. در دوران حضرت ابراهیم خلیل الله  کوکب دین حضرتش قمر بود. در دوران حضرت موسی کلیم الله کوکب دین حضرتش قمر بود. چون هر دین جدیدی می آمده کوکب وی قمر بوده و پیروان دین قدیمی تر که به دین جدید ایمان نمی آوردند. کوکب دینشان یکی دیگر از کواکب آسمان شب می شد. 

 

 

نکته2: پیشتر گفته شد که جنیان در مکان های تاریک زندگی می نمایند زیرا در برابر فوتون های نور خورشید دیده می شوند. با ورود جهان به دوره روز خویش اکثر قریب به اتفاق موجودات و عوالم مانند عصر زرین بار دیگر مرئی خواهند شد. 

 

نکته 3: در بین الطلوعین اندکی پیش از طلوع خورشید، هوا کاملا روشن می شود. اما هنوز خورشید طلوع ننموده است. چه بسا اندکی پیش از ظهور حضرت حجت عجل الله فرومایگان مرئی شوند و هنوز حضرت ظهور نکرده باشند. 

 

 

 

نور ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

 

@soltannasir


سلطان نصیر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

{وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}

 

همه چیز در برابر نور خورشید ظاهر می شود. چون خورشید طلوع نماید و ظاهر شود. ستارگان و ماه دیگر دیده نمی شوند. (گاه پیش می آید که در ساعات اولیه طلوع آفتاب عالمتاب ماه مدت کوتاهی در آسمان ظاهر است و سپس از نظر ناپدید شود). 

در اساطیر مصر می خوانیم که چون رع (خورشید) به آسمان رفت. دور به تحوت (ایزد ماه و عطارد) رسید. دوره ای که رع و سایر ایزدان اعم از منفی و مثبتشان بر روی زمین مادی ما زندگی می کردند. عصر طلایی یا زرین شناخته می شود. 

پس از این دوره هر چند ارتباط ایزدان با انسان ها و پرستندگانشان قطع نشد. اما دیگر کامل به صورت مادی بر روی زمین مادی ما زندگی نمی نمودند. زیرا بین عالمشان با زمین مادی ما مرزی کشیده شد. ما بر طبق این تفسیر در دوره شب عالم هستیم. 

در نظر مغان شیعه این عالم به دو بازهٔ دوازده هزاره یی تقسیم می شود. که در واقع چون دوازده هزاره شب عالم به پایان رسد. دوازده هزاره روز عالم هم زمان با عصر ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه شروع خواهد شد. 

به عبارتی دیگر عصر زرین در اساطیر هنگامی بود که زمین مادی ما دورهٔ روز خود را سپری می نمود. و سپس وارد دوره شب شد. خلقت حضرت آدم صفی اللّه نیز در دوران شب عالم و حکومت قمر رخ داد. 

بر طبق تفسیر این بزرگان زمان تولد حضرت رسول اکرم الله صلوات الله علیه معادل طلوع فجر اول و معادل هنگام اذان صبح بود که جهان بشری وارد بین الطلوعین خود شد. و اکنون ما در دقایق پایانی این بین الطلوعین می باشیم تا خورشید عالمتاب برای اولین بار در تاریخ بشریت ظهور نماید. 

بر طبق نظر پیران متاخر ذهبی ولایت ائمه هدی ولایت شمسی است. و ولایت اولیای الله قمری است. چنانچه قمر بر طبق نظر نجوم بطلمیوسی و نجوم جدید نورش را از شمس می گیرد. اولیای الله هم نور ولایتشان را از مشکات ولایت شمسی چهارده معصوم می گیرند. و در واقع متجلی کننده آن نور می باشند. 

علی ای حال هیچ گاه در تاریخ بشریت شمس ولایت معصومین ظهور ننموده است. درست است که حضرات معصومین یکی پس از دیگری پا به عرصه هستی گذاشتند. اما شمس ولایتشان ظهور ننمود. زیرا دوره ای که زندگی می نمودند. دوره بین الطلوعین عالم بود. و آخرین بازمانده و وارث این خاندان یعنی حضرت بقیة الله عجل اللّه هستند که ظهور شمس ولایتشان با پایان دوره شب عالم و ورود جهان بشری به دوره روز عالم محقق خواهد شد.

بنابراین هر آنچه که در باطن اجداد طاهرین بزرگوارش پنهان ماند و مجلای ظهور پیدا ننمود. توسط حضرت ظاهر خواهد شد. ماموریتی که هیچ نبی و ولی ای موفق به اجرایش نشد توسط حضرتش بروز و ظهور پیدا خواهد نمود.

شاید بدین خاطر باشد که همه حضرات معصومین سخن از این آخرین بازمانده خاندان نبوت و امامت می نمودند و شیعیانشان را به درک حضرتش و دوران ظهورش می خواندند.

 

{هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿۹﴾=اوست كسى كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند هر چند مشركان را ناخوش آيد (آیه 9 سوره صف) }

مسلم است که از دوران زندگی حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه تا به این لحظه اسلام بر تمام ادیان غلبه ننموده است. 

گفته شد که در دوره شب عالم هستیم. در هنگام شب ریاست با قمر است. اسلام بر طبق نظر مغان شیعه قمر است با شراکت زهره (منجمین دوره اسلامی جملگی کوکب اسلام را زهره می دانند. که از نظر ما نادرست است. قمر در کنار زهره اسلام است ) سایر ادیان نیز هر کدام کوکبی اختصاصی در دوران شب عالم دارند. من باب مثال یهود کوکبشان زحل است و مسیحیان مشتری و زرتشتیان نیز هورمزد (مشتری) و قس علی هذا . 

طبیعی است که هر چند که قمر (اسلام) در آسمان شب درخشش بیشتری دارد. و چون هنگام ظهور اسلام ما وارد بین الطلوعین عالم شدیم. قمر و زهره در بین الطلوعین بیشترین درخشش را دارند. و تقریباً هر چقدر به دقایق پایانی این بین الطلوعین نزدیک شویم. و هوا روشن تر شود. کواکب دیگر آسمان شب با سختی بیشتری قابل رصد هستند. یعنی ادیان دیگر نور تجلی کمتری دارند. 

اما ما چون وارد دوره روز عالم شویم و شمس ولایت حضرت حجت عجل الله طلوع نماید. نور تمام کواکب جز زهره و قمر _در اوایل این طلوع_ منهدم می شود. و پس از دقایقی قمر و زهره نیز ناپدید می شوند. شمس آن حقیقت و مخ واقعی اسلام است. قمر نور شمس را متجلی می نمود. پس در واقع نورش از خود اصالت نداشت. و با وجود منعکس نمودن نور شمس اما نورش (نور قمر) متفاوت از نور شمس در نظر است. تمام آنچه که فقیهان و متکلمین و حکیمان و عارفان جهان اسلام تا کنون از اسلام نمایانده اند. معارف اسلام قمری است نه شمسی!

 

@soltannasr


سلطان نصیر

«دُستور المنجمین» منتشر شد

[Forwarded from مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب (شهرام یاری)]

«دُستور المنجمین» منتشر شد

 

میراث مکتوب- دُستور المنجمین اثری است از مؤلفی ناشناخته که حدود سال 500 هجری در قلعه الموت تألیف شده است. چهارپنجم مباحث این کتاب دربارۀ علم نجوم و احکام نجوم است. مؤلف در این بخش از منابع معتبری همچون التفهیم ابوریحان بیرونی، کوشیار گیلانی، بتّانی، خازن، ابوالوفا بوزجانی و . بهره گرفته است. یک پنجم دیگر این کتاب، اطلاعات دست اولی است که از تاریخ اسماعیلیان نزاری ساکن در الموت در زمان حیات حسن صباح، رئیس این جماعت اسماعیلی از فرقه های شیعه، ارائه می‌کند.

علامه محمد قزوینی که تحقیقات ارزشمندی دربارۀ این کتاب نموده معتقد است این اثر به خط مؤلف آن می‌باشد. از آنجا که جوینی مؤلف تاریخ جهانگشا از این کتاب استفاده کرده، بنابراین معلوم می‌شود این نسخه نزد او هم بوده است. این اثر از گزند حوادث آن زمان در امان مانده و اکنون در کتابخانۀ ملی فرانسه به شماره 5968 نگهداری می‌شود.

اهمیت این اثر علاوه بر آگاهی‌های نجومی، اطلاعاتی است که از اولین روزهای تأسیس حکومت نزاریان اسماعیلی در ایران می‌دهد. طبق دستور المنجمین، مشروعیت نزار بعد از امامت مستنصر خلیفۀ فاطمی، با ملاقاتی که بین حسن صباح و او در مصر اتفاق می‌افتد محقق می‌شود. مؤلف از فرزندان نزار نام می‌برد؛ یکی امیر ابوعبدالله حسین و دیگری امیر ابوعلی حسن. به گفتۀ مؤلف دستور المنجمین، نزار در سال 436 هجری متولد شد و در سال 488 در جنگ با مستعلی شکست خورد.

علامه قزوینی از برخی منابع تاریخی این اثر هم یاد کرده است؛ مانند اخبار الطوال دینوری، المذیل طبری، المعارف ابن قتیبه، شاهنامج فی تاریخ الفرس، تاریخ ابن اسحاق و مغازی واقدی و . . اما منبع اصلی مؤلف در زمینۀ تاریخ اسماعیلیان علاوه بر روایات شخصی خود او، آثار دیگری چون افتتاح الدعوة قاضی نعمان و معالم الهدا و . می‌باشد.

 

دستور المنجمین در دو جلد تألیف شده که یک مجلد آن اخیراً به صورت نسخه برگردان از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب منتشر شده است. این نسخۀ بسیار نفیس 346 برگ دارد و به خط تعلیق، کتابت شده است. این اثر با مقدمۀ نسخه‌شناسی علی صفری، مقدمۀ مباحث نجومی توسط دکتر محمد باقری، سردبیر مجلۀ میراث علمی ایران و اسلام زیر نظر دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ میراث مکتوب و با مقدمۀ انگلیسی دکتر سید جلال بدخشانی، پژوهشگر مؤسسۀ مطالعات اسماعیلیه در لندن و با همکاری علمی این مؤسسه به طبع رسیده است.

علاقه‌مندان می‌توانند از طریق مراجعه به سایت mirasmaktoob.com یا تماس با بخش مؤسسۀ میراث مکتوب به شمارۀ 02166490612 داخلی 105 و 117 سفارش خود برای تهیه و را اعلام کنند.

 

 

کتاب خوب دستور المنجمین به زبان عربی که جزو میراث نجومی اسماعیلیه است  اخیراً توسط موسسه میراث مکتوب به صورت نسخه برگردان با چاپ رنگی احتمالا گلاسه با قیمت  گزاف 690 هزار تومان چاپ شده است. 

اگر توان مالی ش را دارید و با زبان عربی آشنایی دارید و در ضمن به دانش نجوم عشق می ورزید. این کتاب ارزشمند را تهیه نمایید. 

این کتاب طبق وعده تصحیح خواهد شد و احتمالا چند سال دیگر چاپ تصحیح شده آن به زبان عربی راهی بازار کتاب خواهد شد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

علوم و فنون در تمدن اسلامی، شماره 40: شانزده رساله در علم کیمیا، با مقدمه ای در تاریخچه علم الصنعة یا علم کیمیا (علل المعادن، کتاب الاثبات، کتاب الاکسیر، کتاب شرف الصناعة، کتاب التدابیر، معرفت اشجار و خواص نباتات، خواص عرق گوگرد، طبایع الحیوان الناطقة، خواص الاحجار و نقوشها)، قطع وزیری، جلد سخت، 250ص. قیمت 110000 تومان


سلطان نصیر

تصویر دیگری از جزیره من island man در بین انگلستان و ایرلند شمالی 

و نقاط مهم این جزیره 

مرکزیت جزیره شهر داگلاس است. 

 

به گفته استاد فقیر مولانا زین الدین انگلیسی ها در این جزیره دانشگاه مخفی جادوگری دارند. و گروهی از جنیان مرئی شده که به عنوان کوتوله به مردم بریتانیا معرفی شده اند در این دانشگاه تدریس جادوی سیاه می نمایند. 

 

 

نکته : به یاد دارم که فردی که در ایرلند جادوی سیاه در حد مقدماتی کار نموده بود. می گفت. مهم ترین تمرین ماهیانه جادوی سیاه مراقبه در جنگل و طبیعت _که از نور چراغ شهر دور باشد_ در شب هایی که ماه در محاق است بر روی تاریکی است. و سپس دعوت از تاریکی برای ورود به بدن فرد با مناسک خاص پاگانی است. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر خانه های پریان که توسط هنرمندان سوئدی در جزیره من در بین انگلستان و ایرلند شمالی ساخته شده است. این هنرمندان هنگامی که افسانه های مردم محلی جزیره من را در باب جن و پری شنیدند اقدام به ساخت این خانه ها کردند که بیشتر جنبه هنری دارد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویری از نقشه جزیره من در انگلستان. 

 

مرکز این جزیره شهر داگلاس است و در بین انگلستان و ایرلند شمالی قرار دارد. 

به گفته استاد فقیر مولانا زین الدین، سالها پیش گروهی از جنیان در نقطه ای از انگلستان مرئی شدند. و این جنیان با عنوان آدم کوتوله به همه معرفی شدند. و انگلیسی ها در نقطه ای در جزیره من در بین انگلستان و ایرلند شمالی، دانشگاه مخفی جادوگری  دارند. و گروهی از این جنیان مرئی شده در این دانشگاه جادوی سیاه تدریس می نمایند.

 

نکته 1: سالها پیش حدود سال 1990 فردی در استرالیا این کوتوله ها را که با پروازی اختصاصی به استرالیا آورده شده بودند. از نزدیک مشاهده نموده بود. 

 

نکته 2 : در جزیره من در بین اهالی محلی داستان های زیادی در مورد جن و پری وجود دارد. که نشان می دهد خاک این جزیره در این زمینه ارزش خاصی دارد. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر قله آدامز که خیلی ها آن را به نام قله سری پادا می شناسند کوهی با ارتفاع ۲۲۴۳ متر است که در نواحی مرتفع مرکزی سریلانکا قرار دارد. و بر طبق بعضی تواریخ و روایات اسلامی (بیشتر طُرُق عامه) حضرت آدم صفی اللّه در این قله فرود آمدند. 

 

پ ن: بر طبق بعضی روایات تشیع ( طریق خاصه) حضرت آدم صفی اللّه در مکه فرود آمدند. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2684

مقاله ای در مورد شهر بیسان واقع در فلسطین اشغالی که بنا به بعضی تواریخ اسلامی ابلیس لعین لعنت الله علیه در این شهر نخستین بار هبوط نمود. 

 

پ ن: بیسان یا بیت شآن (בֵּית שְׁאָן) قدمتش به اواخر هزاره پنجم و اوایل هزاره ششم پیش از میلاد می رسد. 

 

منبع :سایت الکوثر

 

@soltannasir


سلطان نصیر

{و خدا آدم را به سراندیب (سری لانکا) و حوا را به جده (عربستان) و ابلیس را به بیسان (شهری در فلسطین اشغالی) و مار را به اصفهان فرود آورد } (مروج‌الذهب جلد اول ص ۲۵)

 

 

نکته : در این متن نیز به مانند فرموده استادم حضرت مولانا زین الدین ابلیس و مار (شیطن) دو موجود مختلفند نه یک موجود ! ابلیس آن موجود است که در قرآن مجید و عزیز به حضرت آدم صفی الله سجده ننمود. و شیطن نامی عام است که برای ابلیس لعین نیز بکار می رود. اما شیطن به طور خاص همان موجود است که در آیات قرآن مجید و عزیز در بهشت آدم و حوا را می فریبد. و وی غیر ابلیس است. به آیات قرآن دقت شود هر جا که سخن از سجده ننمودن بر آدم است از ابلیس لعین یاد شده است. و در بهشت از شیطن یاد شده است. 

این دو در عین شباهت به یکدیگر و اینکه گاه ابلیس را شیطن می نامند اما دو موجود مختلف می باشند. 

 

نکته ۲:  مار (شیطن) در اصفهان فرود آمده و دجال نیز در آخرالزمان بنا به بعضی روایات (بیشتر طُرُق عامه) از اصفهان خروج می نماید. و عده ای از یهودیان از سالها پیش تقریبا از همان سده های ابتدایی حضورشان در ایران در اصفهان سکنی گزیدند. تا موعودشان از این شهر خروج‌نماید. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

{ در زمان انعقاد نطفه امیرالمؤمنین(علیه السلام )، زلزله ای در مکه اتفاق افتاد و مردم به کوه ابوقبیس پناه بردند. زلزله آرام نگرفت تا حضرت ابوطالب(علیه السلام) به مردم آموخت که خدا را به نام های مبارک رسول خدا صلوات الله علیه و امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها : قسم داده و به اطاعت و امامت امیرالمومنین(علیه السلام) شهادت دهند.

 

   دعای جناب ابوطالب این بود:???? ????????«الهی و سیدی اسئلک بالمحمدیه المحموده و بالعلویه العالیه و بالفاطمیه البیضاء إلّا تفضّلت علی تهامه بالرأفه و الرحمه». آنگاه امام(ع) فرمود: به خدا سوگند عرب هرگز این گونه کلمات را نمی دانست و حقیقت آنها  را نمی شناخت. }(بحارالانوار ج 35 ص 12 و 102) 

 

جملگی مومنین و مومنات را در کلیه مناطق زلزله خیز کشور از شرق تا غرب از شمال تا جنوب به خواندن این دعا توصیه می نمایم. 

علی الخصوص بدین گونه که ون (علما) یا اهل دل و یا پیران یا ریش سفیدان یک منطقه به سمت کوه یا گسل زلزله و یا مکانی اینگونه در شهر یا روستای محل زندگی خویش بروند. و در حین کوبیدن عصا به زمین این دعا را با حالت نیاز (نه تصنعی) بخوانند. حداقل اگر نشد در حیاط منزل خویش اینگونه عمل نمایند. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر شباهت دره گرند کانیون در ایالت کالیفرنیای آمریکا و درّه خزینه در استان لرستان

 

براستی چرا این دو مکان تا این میزان به یکدیگر شباهت دارند ؟ آیا ممکن است عوالم هورقلیایی که دریچه شان در نزدیکی این دو مکان قرار دارد. در بُعد عالم هورقلیایی به یکدیگر متصل باشند ؟! فقیر اینگونه می اندیشم. سیل لرستان را به یاد بیاورید. با سیل لرستان که دستکاری های فراطبیعی در شدت  آن کاملا موثر بوده است. جابه جایی هایی در این مکان در بُعد باطنی رخ داد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر دیگری از جزیره من island man در بین انگلستان و ایرلند شمالی 

و نقاط مهم این جزیره 

مرکزیت جزیره شهر داگلاس است. 

 

به گفته استاد فقیر مولانا زین الدین انگلیسی ها در این جزیره دانشگاه مخفی جادوگری دارند. و گروهی از جنیان مرئی شده که به عنوان کوتوله به مردم بریتانیا معرفی شده اند در این دانشگاه تدریس جادوی سیاه می نمایند. 

 

 

نکته : به یاد دارم که فردی که در ایرلند جادوی سیاه در حد مقدماتی کار نموده بود. می گفت. مهم ترین تمرین ماهیانه جادوی سیاه مراقبه در جنگل و طبیعت _که از نور چراغ شهر دور باشد_ در شب هایی که ماه در محاق است بر روی تاریکی است. و سپس دعوت از تاریکی برای ورود به بدن فرد با مناسک خاص پاگانی است. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر خانه های پریان که توسط هنرمندان سوئدی در جزیره من در بین انگلستان و ایرلند شمالی ساخته شده است. این هنرمندان هنگامی که افسانه های مردم محلی جزیره من را در باب جن و پری شنیدند اقدام به ساخت این خانه ها کردند که بیشتر جنبه هنری دارد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویری از نقشه جزیره من در انگلستان. 

 

مرکز این جزیره شهر داگلاس است و در بین انگلستان و ایرلند شمالی قرار دارد. 

به گفته استاد فقیر مولانا زین الدین، سالها پیش گروهی از جنیان در نقطه ای از انگلستان مرئی شدند. و این جنیان با عنوان آدم کوتوله به همه معرفی شدند. و انگلیسی ها در نقطه ای در جزیره من در بین انگلستان و ایرلند شمالی، دانشگاه مخفی جادوگری  دارند. و گروهی از این جنیان مرئی شده در این دانشگاه جادوی سیاه تدریس می نمایند.

 

نکته 1: سالها پیش حدود سال 1990 فردی در استرالیا این کوتوله ها را که با پروازی اختصاصی به استرالیا آورده شده بودند. از نزدیک مشاهده نموده بود. 

 

نکته 2 : در جزیره من در بین اهالی محلی داستان های زیادی در مورد جن و پری وجود دارد. که نشان می دهد خاک این جزیره در این زمینه ارزش خاصی دارد. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر قله آدامز که خیلی ها آن را به نام قله سری پادا می شناسند کوهی با ارتفاع ۲۲۴۳ متر است که در نواحی مرتفع مرکزی سریلانکا قرار دارد. و بر طبق بعضی تواریخ و روایات اسلامی (بیشتر طُرُق عامه) حضرت آدم صفی اللّه در این قله فرود آمدند. 

 

پ ن: بر طبق بعضی روایات تشیع ( طریق خاصه) حضرت آدم صفی اللّه در مکه فرود آمدند. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

https://t.me/soltannasir/2684

مقاله ای در مورد شهر بیسان واقع در فلسطین اشغالی که بنا به بعضی تواریخ اسلامی ابلیس لعین لعنت الله علیه در این شهر نخستین بار هبوط نمود. 

 

پ ن: بیسان یا بیت شآن (בֵּית שְׁאָן) قدمتش به اواخر هزاره پنجم و اوایل هزاره ششم پیش از میلاد می رسد. 

 

منبع :سایت الکوثر

 

@soltannasir


سلطان نصیر

{و خدا آدم را به سراندیب (سری لانکا) و حوا را به جده (عربستان) و ابلیس را به بیسان (شهری در فلسطین اشغالی) و مار را به اصفهان فرود آورد } (مروج‌الذهب جلد اول ص ۲۵)

 

 

نکته : در این متن نیز به مانند فرموده استادم حضرت مولانا زین الدین ابلیس و مار (شیطن) دو موجود مختلفند نه یک موجود ! ابلیس آن موجود است که در قرآن مجید و عزیز به حضرت آدم صفی الله سجده ننمود. و شیطن نامی عام است که برای ابلیس لعین نیز بکار می رود. اما شیطن به طور خاص همان موجود است که در آیات قرآن مجید و عزیز در بهشت آدم و حوا را می فریبد. و وی غیر ابلیس است. به آیات قرآن دقت شود هر جا که سخن از سجده ننمودن بر آدم است از ابلیس لعین یاد شده است. و در بهشت از شیطن یاد شده است. 

این دو در عین شباهت به یکدیگر و اینکه گاه ابلیس را شیطن می نامند اما دو موجود مختلف می باشند. 

 

نکته ۲:  مار (شیطن) در اصفهان فرود آمده و دجال نیز در آخرالزمان بنا به بعضی روایات (بیشتر طُرُق عامه) از اصفهان خروج می نماید. و عده ای از یهودیان از سالها پیش تقریبا از همان سده های ابتدایی حضورشان در ایران در اصفهان سکنی گزیدند. تا موعودشان از این شهر خروج‌نماید. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

{ در زمان انعقاد نطفه امیرالمؤمنین(علیه السلام )، زلزله ای در مکه اتفاق افتاد و مردم به کوه ابوقبیس پناه بردند. زلزله آرام نگرفت تا حضرت ابوطالب(علیه السلام) به مردم آموخت که خدا را به نام های مبارک رسول خدا صلوات الله علیه و امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها : قسم داده و به اطاعت و امامت امیرالمومنین(علیه السلام) شهادت دهند.

 

   دعای جناب ابوطالب این بود:???? ????????«الهی و سیدی اسئلک بالمحمدیه المحموده و بالعلویه العالیه و بالفاطمیه البیضاء إلّا تفضّلت علی تهامه بالرأفه و الرحمه». آنگاه امام(ع) فرمود: به خدا سوگند عرب هرگز این گونه کلمات را نمی دانست و حقیقت آنها  را نمی شناخت. }(بحارالانوار ج 35 ص 12 و 102) 

 

جملگی مومنین و مومنات را در کلیه مناطق زلزله خیز کشور از شرق تا غرب از شمال تا جنوب به خواندن این دعا توصیه می نمایم. 

علی الخصوص بدین گونه که ون (علما) یا اهل دل و یا پیران یا ریش سفیدان یک منطقه به سمت کوه یا گسل زلزله و یا مکانی اینگونه در شهر یا روستای محل زندگی خویش بروند. و در حین کوبیدن عصا به زمین این دعا را با حالت نیاز (نه تصنعی) بخوانند. حداقل اگر نشد در حیاط منزل خویش اینگونه عمل نمایند. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر شباهت دره گرند کانیون در ایالت کالیفرنیای آمریکا و درّه خزینه در استان لرستان

 

براستی چرا این دو مکان تا این میزان به یکدیگر شباهت دارند ؟ آیا ممکن است عوالم هورقلیایی که دریچه شان در نزدیکی این دو مکان قرار دارد. در بُعد عالم هورقلیایی به یکدیگر متصل باشند ؟! فقیر اینگونه می اندیشم. سیل لرستان را به یاد بیاورید. با سیل لرستان که دستکاری های فراطبیعی در شدت  آن کاملا موثر بوده است. جابه جایی هایی در این مکان در بُعد باطنی رخ داد. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر راهب بودایی بر دیواره غار شماره ۹ در منطقه باستانی اطراف تورفان در اویغورستان چین 

 

پ ن : چهره این راهب با چشمان درشت شبیه آریایی ها ( هندی ها یا ایرانی ها) می باشد. اما لباس وی نشان می دهد که وی بودایی است. البته جمع بین این دو کاملا ممکن است. یعنی وی ممکن است یک راهب بودایی هندی یا ایرانی بوده باشد. 

وی به بودید دارما بنیان گذار مکتب ذن و بودیسم در معبد شائولین چین نیز شباهت دارد. بودیددارما نیز یک آریایی بوده که از هند به چین سفر نمود و مکتب ذن و بودیسم و سبک رزمی مشت زنی لوهان را پایه گذاری نمود. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

مجسمه شاه میمون ها《سون_هو_دزو》 و راهب بودایی 《 تانگ_سنگ 》و دو همراهشان در ناحیه تورفان اویغورستان چین 

 

 نکته : در داستان افسانه ای سفر به غرب راهبی بودایی به نام تانگ_سنگ همراه شاه میمون ها سون_هو_دزو برای یافتن متون بودایی به هند و سپس جاده ابریشم سفر می نماید و از آنجایی که تورفان در مسیر جاده مهم ابریشم قرار دارد هنگامی که از کنار کوه های سوزان یا آتشین می گذرند ماجراهایی برای این ماجراجویان پیش می آید. همچنین در این افسانه اشاره شده است که سالها یا هزاران سال پیش از سفر راهب،  شاه میمون ها در کوره کیمیاگری و یا آهنگری آسمانی بدلیل زیاده خواهیش اسیر شده بود و کوه های آتشین در ناحیه تورفان اویغورستان چین از بر زمین زدن کوره توسط شاه میمون ها ایجاد شده است. 

 

پ ن : بنده  این‌ مسئله را که این مجسمه یک اثر باستانی است یا توسط مسئولین اویغورستان و جمهوری کمونیستی خلق چین برای جذب توریست درست شده است را نمی دانم. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویری دیگر از ناحیه تورفان اویغورستان چین در مسیر جاده ابریشم از مراکز مهم آیین های بودا و مانویت. 

از تورفان چین تاکنون مجموعه بسیار گرانسنگی از دست نوشته های مانوی و بودایی کشف شده است. 

در این منطقه ۷۷ غار معبدگونه وجود دارد که عمدتا با تصاویر بودا و راهبان بودایی تزیین شده اند. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویری از بودا و راهبان بودایی در یکی از ۷۷ غار ناحیه تورفان اویغورستان چین 

 

پ ن: به نظر می آید راهبان از مناطق مختلف هستند زیرا چهره و لباسشان متفاوت است. حتی شاید همه این مردان مقدس بودایی نباشند.  

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویری دیگر از ناحیه تورفان اویغورستان چین در مسیر جاده ابریشم از مراکز مهم آیین های بودا و مانویت. 

از تورفان چین تاکنون مجموعه بسیار گرانسنگی از دست نوشته های مانوی و بودایی کشف شده است. 

در این منطقه ۷۷ غار معبدگونه وجود دارد که عمدتا با تصاویر بودا و راهبان بودایی تزیین شده اند. 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر کوه سوزان یا مشتعل در ناحیه تورفان اویغورستان چین 

 

 در افسانه های مردم اویغور چین اژدهایی در کوه های تیان شان وجود داشت که کودکان را می خورد. تا اینکه قهرمانی وی را کشت و بدن اژدها را به هشت قطعه تقسیم نمود. کوه های سرخ رنگ تورفان از خون اژدها و هشت قطعه بدن اژدها به هشت دره موجود در کوه های آتشین یا مشتعل تبدیل شد. همچنین در داستان افسانه ای سفر به غرب راهبی بودایی به نام تانگ_سنگ همراه شاه میمون ها سون_هو_دزو برای یافتن متون بودایی به هند و سپس جاده ابریشم سفر می نماید و از آنجایی که تورفان در مسیر جاده مهم ابریشم قرار دارد هنگامی که از کنار کوه های سوزان یا آتشین می گذرند ماجراهایی برای این ماجراجویان پیش می آید. همچنین در این افسانه اشاره شده است که سالها یا هزاران سال پیش از سفر راهب،  شاه میمون ها در کوره کیمیاگری و یا آهنگری آسمانی بدلیل زیاده خواهیش اسیر شده بود و کوه های آتشین در ناحیه تورفان اویغورستان چین از بر زمین زدن کوره توسط شاه میمون ها ایجاد شده است.

در این کوه هشت دره و ۷۷ غار معبدگونه وجود دارد تورفان از مراکز مهم آیین های بودا و مانویت در مسیر جاده ابریشم قرار دارد.

 

@soltannasir


سلطان نصیر

تصویر فیلم پادشاه میمون ها ۲ 

محصول ۲۰۱۶ هنگ کنگ 

درون مایه این فیلم بر اساس اسطوره سفر به غرب ساخته شده است که پادشاه میمون ها برای کمک به راهب آزاد می شود و وی را همراهی می نماید. 

 

 

@soltannasir


سلطان نصیر

کتاب غنوصیان در اسلام (شیعیان غالی و علویان)

 

موضوع : فرقه های گنوسی اسلامی 

 

نویسنده: هاینتس هالم 

 

مترجم: احسان خلخالی 

 

ناشر :حکمت 

 

سال انتشار: 1394

 

قیمت‌: ۶۵۰۰۰ تومان

 

نوبت چاپ:1

 

زبان کتاب: فارسی 

 

قطع کتاب: رقعی 

 

جلد کتاب: شومیز

 

تعداد صفحه: 342 صفحه

 

در دورة متأخر عصر باستان، غنوصیان توانسته بودند با کمک آگاهی جهان‌شمولشان به میراث دینی بت‌پرستان و یهودیان و مسیحیان و ایرانیان رخنه کنند و آن را تغییر دهند، رسالت اسلامی نیز از این تلاش‌ها ایمن نمانده بود. در قرن دوم هجری، با اقبال تازه‌مسلمانان، اسلام غنوصی توانست در عراق گسترش یابد. با آغاز مقاومت دربرابر آموزه‌هایی که با اسلام بیگانه دانسته شد، کلام افراطی، به‌خصوص تشیع امامیِ تندرو شکل گرفت و شیعیان این آموزه‌های غنوصی در صفوف خود را «غلوّ» نامیدند و با آنان هم‌چون یک «بدعت» برخورد کردند و در نهایت آنان را، که طایفه‌ای حاشیه‌ای را تشکیل می‌دادند، ملعون شمردند. 

 

این‌کتاب را می توانید از سایت انتشارت حکمت‌ و سایت هایی نظیر 30book و گیسوم سفارش دهید. 

 

@soltannasir

[In reply to سلطان نصیر]

ادعای احاطه  به مبحث شناخت جریان های غالیانه در جهان اسلام و تشیع را ندارم.  

اما با اینحال نظر خویش را آنقدر که بنده اطلاع دارم می نویسم. شباهت بخشی از اندیشه های جریان های غالیانه  به فرق گنوسی به نظر امری مسلم می آید. و همانگونه که گفته شد در جهان اسلام جریان های غالیانه شیعی بیشترین شباهت را به نحله های گنوسی دارند. اما با اینحال مشکل بتوان جریان های غالیانه شیعی را کاملا گنوسی نامید و تحت نام گنوسی طبقه بندی کرد. بنابراین نام‌ کتاب بالا (غنوصیان‌در اسلام) به نظر بنده نامی نادرست می باشد. 

 

@soltannasir

 


سلطان نصیر

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روزمره آموزش زبان چینی تی وی روز - دانلود فیلم سینمایی جدید دانلود دانشجویی نقد برسی وبگردی سامانه نظارت آزاد درب و پنجره دوجداره